• سلامتی درضمن من

    آرش جونم ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    ببخش عزیزیم نتم قطع شد واسه همین نتونستم بای کنم.
    ببخشد.
    دریا باش که اگه کسی سنگ به سویت پرتاپ کرد ... سنگ غرق شود نه انکه تو متلاطم شوی.
    hi dooste khobam.
    khoobi?
    4-5 shanbe emtehan daram.
    plz baram doa konin.
    :w30:
    خیلی خوب که همه چیز اروم
    چی کارا می کنی؟
    هستی جاننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن.
    آدم!!!!انسااااان!!!!فدات شم!!!آقای من!!!
    تو رو به خدا وقتی می رین بوی تنتون ، زنگ صداتون و اوووووون نگاه لعنتیتونم ببرین!!!!!
    این دل لا مصب گناه داره به مووولا........!
    آزادی راحتی گشت و گذار با دوست پسر و دختر نیست!!
    آزادی یعنی تو کافر هستی ولی به دین من احترام میگذاری!
    آزادی یعنی تو مسیحی هستی ولی محرم از دم هیئت مسلمونا که گذشتی صدای ضبط را کم میکنی!
    …آزادی یعنی یکی در خیابان با حجاب بود تو تمسخرش نمیکنی!
    ...آزادی یعنی دو برادر یکی در اتاقش عکس شاه و دیگری در اتاق عکس خمینی!
    آزادی یعنی من پیکم را پر میکنم تو نمازت را سر وقت میخوانی
    شرمنده من میرم ساعت 9:45 میام باشی خوب میشه
    البته ممنون میشم.
    pleaze
    آنچنان آرام که ندانی کی‌ رفته‌ ام !
    اما وقتی‌ جایِ خالی مرا ببینی
    آنچنان سخت رفته ام که
    تمام عمر زمانِ رفتنم را فراموش نکنی ...!
    چه کسی این سرنوشت را برایم بافت
    آنوقت به او می گفتم
    یقه را آنقدر تنگ بافته ای
    که بغض هایم را نمی توانم...
    فرو بدهم
    هستی جان ممنون عزیزم
    خوبم مرسی
    تو خوبی؟
    چی کارا می کنی؟
    بعضی نوشتنی ...
    و بعضی هیچ کدام ...
    این روزها به "هیچ کدام" نزدیک ترم انگار ....!
    ﻧﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺗﺎﺑﻊ،
    ﻧﻪ ﯾﮏ ﺿﻌﯿﻔﻪ،
    ﻧﻪ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺷﺪﻩ،
    ... ....ﻧﻪ ﯾﮏ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﺘﺤﺮﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ
    ... ﭼﺮﺍﻧﯽ،
    ﻧﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﯽ ﻣﺰﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺖ ....
    ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ
    او ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍهد ،
    ﻣﯽ ﺗﻮﺍند ﺧﯿﺎﻧﺖ کند،
    ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻭﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ باشد،
    ﺑﯽ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺷﻨﯿﻊ باشد،
    ﺑﯽ ﻣﺒﺎﻻﺕ ﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﺑﺎشد ....
    ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺴت ،
    ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍهد
    تقدیم به همه خانومای ایرانی زیبا و دوست داشتنی
    سلام.....سلامی از دلی تنها!دلی اکنده از غمها!گهی با یار گهی بی یار!گهی از عاشقی بیزار!گهی گریان گهی خندان گهی رنجیده از یاران سلام ای بهتر از باران!!!!!!!!!!!
    سلام عزیزم ممنون که درخواستمو قبول کردی امیدوارم دوست خوبی باشم
    اسمم محسن اگ اشتباه نکنم باید اسم شما هستی باشه
    كاش در دهكده عشق فراواني بود
    توي بازار صداقت كمي ارزاني يود
    كاش اگر گاه كمي لطف به هم ميكرديم
    مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود
    كاش به حرمت دلهاي مسافر هر شب
    روي شفاف تزين خاطره مهماني بود
    كاش دريا كمي از درد خودش كم مي كرد
    قرض مي داد به ما هرچه پريشاني بود
    كاش به تشنگي پونه كه پاسخ داديم
    رنگ رفتار من و لحن تو انساني بود
    مثل حافظ كه پر از معجزه و الهامست
    كاش رنگ شب ما هم كمي عرفاني بود
    چه قدر شعر نوشتيم براي باران
    غافل از آن دل ديوانه كه باراني بود
    كاش سهراب نمي رفت به اين زودي ها
    دل پر از صحبت اين شاعر كاشاني بود
    كاش دل ها پر افسانه ي نيما مي شد
    و به يادش همه شب ماه چراغاني بود
    كاش اسم همه دختركان اينجا
    نام گلهاي پر از شبنم ايراني بود
    كاش چشمان پر از پرسش مردم كمتر
    غرق اين زندگي سنگي و سيماني بود
    كاش دنياي دل ما شبي از اين شبها
    غرق هر چيز كه مي خواهي و مي داني بود
    دل اگر رفت شبي كاش دعايي بكنيم
    راز اين شعر همين مصرع پاياني بود
    مرد زندانی میخندد، شاید به زندانی بودن خویش!
    شایدم به آزادی من!
    راستی آزادی کدام سوی میله هاست!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من باشم یا نباشم
    خاطرت باشد یا نباشد
    دیگر تنهاییم را با تو هرگز قسمت نمی کنم
    حتی نا خوشی هایم را...
    و از ته دل به تو می گویم ؛
    نا رفیق ! مگر تو با ما بودی ... !؟
    خیلی احمقیم اگر فکر میکنیم آدمها توی شوخیها دلشان نمی شکند!!
    هرگاه خود را در آینه مینگرم با حیرت میگویم:

    این همان پسر بچه ی هفت هشت ساله است؟؟

    اخیرا دگر از آیینه هم خجالت میکشم

    من آنــــــــــــی نیستم که کودکی ام از بزرگیش توقع داشت

    کودکیه زیبا و شیرین زبانم با کمال شرمندگی باید بگویم:

    خودم هم مثل سگ از کرده هایم پشیمانم،

    خواهشا تو دگر آیینه دق من نشو
    دست های من
    خالی تر از این حرفهاست...
    پشت سرت را فراموش کن
    برو و آسوده باش!
    کسی به سنگها
    تهمت عشق نمی زند….
    تکاندم...
    خاکستر سیگارم را روی سنگفرش داغ ِ زمین
    داغ اما نه داغ تر از قلبم
    که حالا از بلندای سینه ام به زیر ِ پا افتاده بود!
    خیانت برای قلبم کم آتشی نبود که بی توجه دچارش کردی!
    و من آنقدر بی رمق و سست بودم که توان رویارویی را هم با تو نداشتم!
    گذاشتم بروی،و نگاهم...
    نگاهم با همان لحن ِ همیشگی
    تماااام قدمهایت را تک به تک تا خود ِ گم شدنت درآن خیابان ِ بلند طی کرد!
    آنقدر تلخ بود کام و نگاهم
    که سیگار پشت سیگار
    برای درمان ِ تمام تلخی هایی که برایم چشاندی
    دود میکردم و تمام ِ خاطراتم با آن دودها
    پخش میشد در هوایم و تو...
    همچنان محو میشدی...
    امروز بسیار زمان گذشته از مردن ِ روحم و
    محو شدن ِ تصویر تو در ذهنم
    اما همچنان
    تلخی ِ کامم را با همان سیگار همیشگی التیام میبخشم...
    و حواسم نبود که
    حواست به بهای من نیست
    حال
    خیالت را می فروشم تا
    خودم را پس بگیرم
    سلام امیدوارم بتونم دوست خوبی براتون باشم:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا