primrose
پسندها
877

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اینجور به نظر میاد؟
    نیز هم...
    نه نشنیدم. حتما بهم بگو

    ممنون. روزگار همرنگ خواسته هات
    شبت شیرین
    خواهش خیلی کم
    اینو که میدونم :دی
    بی بلا...
    شبت پر ستاره
    گفتم که با تلقین زندگی نمی کنم! ولی باشه...!
    یعنی کلا فلسفه دار شدا... بله... بله...!
    واقعا درسته ها!!
    ماشالا خدا رحم کنه بهم :دی
    باریکلا باریکلا :دییییییی
    اینایی که میزارم رو با صدای شجریان بخونیشون...

    ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
    ترس تنهاییست ور نه بیم رسواییم نیست
    خیلی دوست دارم اینجور باشه... ولی نیست!
    ا؟ فلسفه ای شد. نتیجه اش اینه که خورشید همش از شرق طلوع می کنه دیگه؟ نه؟!
    نمی دونم. بستگی داره...
    منم همین یکی رو فعلا خوندم. امیدوارم خوشت بیاد.
    اولین مورد بود!
    ا؟ نه منظورم آخرین فرستاده شده بود! پس بد سلیقه م؟!
    موافقم با عزیزت به شدددددت .. منم به یه عزیزی همیشه همینو میگم
    فهدای تو
    الان من چقدر تغییر فاز اولیه دادم مگه؟
    باوشه بیا، رد کردی به من چه :دی

    دم در کش از ملامتم ای دوست، زیــنهار!
    کین درد عاشقی به ملامت فزون شود
    سوال خوبی بود!
    به شدت دوستش دارم! وولف رو میگم. کتاب ساعت ها رو کانینگهام در ادامه خانم دالاوی نوشته. با وجودی که فقط نصف ساعت ها رو خوندم کتاب خوبی به نظر میاد
    من که بی خیال تلقین شدم. دارم همینجور زندگی می کنم!
    ای ول حافظه تصویری
    زیبا جووونم موخامت ... به دلم مونده بود گفتن این جمله [IMG]
    سلام زیبا خانم
    ممنون تو خوبی؟
    داشتیم؟ ادای من؟
    باوشه بیا:
    خرابم آن چنان کز باده هم تسکین نمی یابم
    لب گرمـــی شود پــیدا کـه آبــادم کند یــا نـه؟
    این رفیخ ما هم همش به فکرمونه!
    دست هر دو خوش. من آخری رو برداشتم!
    ازش بدم میاد!
    ممنون. منم دقیقا همین چیزی که ازش بدم میاد؛ انتظار...
    دارم ناتور رو می خونم. کتاب می خونی؟
    رفیخ اسم خوشجلیه که :دی
    چاخلصیییممم ، با زوی بخور .. فخط این پیسمله شیمکو ِ ، ممکنه تارف میزنی چیزی بت نرسه !
    تخراری بود ببشخید ... آمار بستنی هات از دستم در رفته [IMG]
    عرض سیلام هم داریم خدمتتون [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا