دختر شرقی
پسندها
5,929

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دارم صفحه تو بهم میریزم؟!
    باور کن عمدی نیست. این عکسا به نظرم قشنگه می خوام تو هم ببینی. اگه اذیت کرد می تونی حذفش کنی...
    بی جنبه!
    تو باید حتما یه دلیلی از عکسا بیرون بیاری؟! قشنگ بود به نظرم گفتم تو هم ببینی... همین!

    دختر کارت حرف نداره! جدی نابغه ای تو! خیلی خیلی قشنگ بود. باورم نمیشه کار توئه!!
    کارت درست... میگم قبولت دارم در حد سارتر باور نمی کنی...!
    تو کلا به دنبال اینی که یه جایی حرفی از من بشنوی و بعد یقه مو بگیریا... حالا من یه شوخی ای کردم تو چرا به حرفای قدیمم ربطش میدی؟! حرف مرد!!! یکیه!
    ضمنا من سوالی ازت پرسیدم. نگفتم نیستم که؟ . پس این دلیل نمیشه که اثبات کنی نیستم!! (فکر کن این موضوع چقدر برام مهمه که دارم این همه توضیح میدم و این همه شواهد و مدارک ارائه می کنم!!! )
    در اینکه پاک از من که نه اما یه خرده کمتر از من دیوانه ای هیچ شک ندارم!!!
    عجبا... جالبه که من ندارم. ( این از همون بی تفاوتی نسبت به عکس انداختن منشا میگیره!! )

    جالبه... خیلی جالبه که ترانه های گوگوش اینقدر برات تاثیر گذاره... دارم قبول می کنم که بیشتر از من گوش میدی! نمی دونم چطوریه که تمرکزت رو به جای اینکه از دست بدی جمع و جور تر میشه!! خب منم بعضی از سنتی ها دیوونه م می کنه و گاها تاب شنیدنشون رو ندارم. البته موسیقی های نوستالژیک! بالاخص شادمهر کبیر هم که جای خود داره...

    ممنونت میشم در حد... در حد... خیلی ممنون!
    لطف داری... قربانت
    فکر کنم چند سال دیگه تازه بفهمم که با چه نابغه ای داشتم حرف می زدم...
    اومدم ازت امضا بگیرم نگی برو ته صف! خودتو از دست ندی!
    گفتم دودش رو که منم مخالفم اما تیپش رو...!!
    عجب... حیف شد!

    خوش به حالت... من دوست ناشر سیگاری می خوام...!
    زحمت کشیدی کلا! ممنونیم ازت!!
    عجبا... یعنی منم دیوانه م دیگه؟! دست خوش... دست خوش... خودتی!
    راستی من که یه دونه نقاش بیشتر ندارم جان من ( مطمئن نیستم نخوای نباشه!! ) گهگاهی تعدادی از کاراتو بفرست باهاش روحمون هوایی بخوره... اینو کامل جدی گفتم... ضمنا اگه بخوای بفرستی که یو اس پی که داری خب...
    جدی میگی؟ عجب... جالبه برام چی گوش میدی.

    بی خیال! گفتم که شوخی کردم!! چرا بچه رو می ترسونی؟!
    آی علاقه دارم سیگار برگ و پیپ بکشم.... آی علاقه دارم... ( یعنی بیشتر تیپشو می خوام!! آخرشه... . ضمنا دوستای عزیزمم سیگار میکشن دوست داشتنی! کامو- سارتر- جیمز جویس عزیزم! ) اما اون یکی دوباری که آزمایش کردم زیاد جالب نیومد به نظرم!! یه جورایی بی معنی و بود و حالم رو گرفت و این شد که بی خیال این تیپ شدم!!! فکر کنم چون سیگاری نمی شم آدم بزرگی هم نمیشم!!!
    حیف که دست به رایانه م!!! ضعیفه وگرنه منم آینده تو به تصویر می کشیدم! حالا که این توانایی رو ندارم سعی می کنم در آینده به رشته تحریرش بیارم!!!! کیف کن!!!
    دست خوش برای عکسای قشنگی که فرستادی
    گلای آبی ای که می فرستی مثل همیشه حرف نداره. موندم اینا رو از کجا میاری؛ من که کلا اینترنت رو زیر پا گذاشتم اما اینا رو تا الآن ندیدم!
    اولا! کی گفته من جوونم؟! به قول سارتر کبیر که به اندازه کار تو کاراشو قبول دارم! ( یکی از بزرگانمه...! ببین کارتو چقدر قبول دارم!) من یکسره از بچگی اومدم به پیری و جوانی رو نداشتم! این اولا!!
    دوما! تو روزانه چقدر موسیقی گوش میدی که این حرفو میزنی؟! متوسط من روزی سه ساعتی میشه...!
    شوخی کردم! بی خیال! همین اخلاقت عالیه! ( زمینه کاری رو گفته بودم. چرا اینقدر زودی عصبی میشی؟! )

    راستی عصر بخیر...!
    این روز تعطیلی آدم نمی دونه چیکار کنه! جالبه که روزای دیگه هم اینقدر کار میریزه سر آدم که بازم نمی دونه چیکار کنه! بالاخره هم هیچکاری نمی کنه!!
    سلام...
    مجدد
    افسرده م کردی رفت!
    :eek::eek: من نمی دونم چطوریه که با این اخلاق قشنگت! ملت میان بهت کار میدن! گفتم که آرزومه برای یه بارم شده کارم بهت بیفته! راستی قادره جون! میگما تو که این همه کارت درسته چرا یه وب برام طراحی نمی کنی؟! می کنی؟!
    آره... با شناختی که تقریبا ازت پیدا کردم می تونم تصور کنم که نخوای با کسی کار کنی چه بلایی سر اون بیچاره بیاد! خوبه که طرفت آدم شری نیست! وگرنه حسابی به جون هم باید بیفتین!!
    کار دولتی؟! دختر تو همینجوریم ترکوندی! کار دولتی دیگه می خوای چیکار؟! ضمنا می خوای خودم آشنا دارم!!! ( پس چرا خودم بیکارم؟! ( خب حتما به خاطر کارت پایان خدمته دیگه!! ) ) ( دیالوگ های یه نفره رو کیف می کنی؟!!باور کن روانی نیستم!!! )
    خب ندونستم اینجایی!
    چرا خب؟! منم مهندسم خب! بیکارم خب! قادره جون! خواهش می کنم...
    عجبا... عجبا... عجبا... عجبا... نه به تو که این همه کار سرت میریزه نه به من که...!
    میگم کارت درسته ها...
    عجب... عجب... این رک بودنت منو کشته. خونسرد باش کمی...
    اما جدی احتیاط کن که چه کاری رو قبول می کنی ...
    آره دیگه... سعادت نصیب من شده
    جدی؟ یادم نبوده... دیگه خیلی خیلی سعادتمندم...!

    اینم حرفیه ها... . آفرین! کارت درسته . و آرزومه یه بار کارم بهت بیفته!
    باسابقه جانم... میگما شاگرد نمی خوای؟! باور کن میام!
    اسمش را می گذاریم؛ دوست مجازی!
    اما مجازی نیست، واقعاً!
    پشتش یک آدم حقیقی نشسته، هرچند با شخصیتی مجازی،
    اما یک پوسته است، خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند...
    وقتی مرا به دنیای درون ش راه می دهد، وقت دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد...
    وقتی؛ می آید سراغم، وقت دلتنگی و دل آشوبه هایم، می آید و چندین خط برایم می نویسد...
    وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش...
    نگرانم می شود؛ نگرانش می شوم...
    دلتنگم می شود، دلتنگش می شوم...
    وقتی توی دعاهایم، بی آنکه بداند و گفته باشد، می آید...
    وقتی توی صحبت هایم، به عنوانِ دوست یاد می شود...
    مطمئن می شوم که دوستِ حقیقی ست.
    هرچند رابط ما این صفحات مجازی باشد.
    هرچند کنار هم نباشیم...
    هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم، یا اندکی...
    اما حقیقی ست.
    و من برایش بهترین ها را آرزو دارم...
    و سلامت ش را از خدا خواستارم...
    هرکجا که باشد...
    راستی تو ده هزارمین بازدید کننده پروفم بودی!
    بهت تبریک میگم!! و ممنونم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا