رو چشم .
همچنین !!
اگه بدونی چه زجری کشیدم که کلمه فندق رو یادش بدم .. شاید دو - سه ماه هی بش موگوفتم
اصلا به رو خودش نمیاورد .. دس به دامن بابا و داداشی شده بودم ، آخه صدای اونا رو سریع یاد میگرفت
دقققیق روز تولدم صب پاشد گفت فندق !! وااای موخاستم قورتش بدم
بعدش دیگه مگه بیخیال میشد ؟! صب تا شب شونصد بار میگفت فندق
سیا اینقد دوس دارم بخلش کنم ، نامرد دندون میگیره .. فخط سرشو میده بخارونم [IMG]