آريائي
پسندها
138

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من یک حسابی برسم از شما که بیا و ببین حالا منو نمیشناسی صبر کن من میدونم چه کنم
    صبر داشته باش کاری نکن اسمتو بلند داد بزنم دی
    شبتون بخیر :gol: خوشحال شدم
    خوابای رنگی پنگی ببینید :gol:
    این عکسا هم خدمت شما


    [IMG]
    نه شرمنده برای چی؟!! این چه حرفیه؟ منم خیلی خوشحال شدم و ممنونم از دعوتتون

    خواهش میکنم :gol: شما اولین نفری هستین که اینو میگین؛ خودمم همین حسو دارم نسبت بهشون :w16:
    منم سلامتی...
    چرا من تازگیا هر جا میرم، سایتش تعطیل میشه؟! kanakh باز نمیشه دیگه درسته؟!
    که شما منو نمیشناسی وقتی کشتمت میشناسی
    مدیییییییییییییییییر
    درود بر جناب اریایی عزیز خودمون خوبی؟؟؟
    جناب مدیر شما کجا اینجا کجا؟؟؟
    آره انشالله دیگه این اعتیاد باشگاه اومدنمو هم باید کمترش کنه تا به درسام برسم راستی خوب شد یزد قبول شدم اینجوری حتما به تاریخ علاقه مند میشم عکسم هم میندازم براتون میفرستم

    اگه اجازه بدین من دیگه برم زیادی حرف زدم سرتون درد آوردم

    به خاطر حرفای خوبتون واقعا ممنونم هیچوقت یادم نمیره خصوصا خاطره دیشب انشالله شما هم همیشه شاد و سلامت و موفق باشید
    این گلهای رز 7 رنگ هم تقدیم بهتون به عنوان تشکر
    شبتون بخیر

    [IMG]
    کار خوبی میکنید زیاد وقتتون اینجا تلف نمیکنید (حالا یکی میخواد اینو به خودم بگه)
    نه بابا ناراحت نشدم من از اون خانم ها نیستم

    دقیقا درست گفتید 23 سالمه البته 1 ماه رفتم 23 سالگی

    توی تاپیک که برای چه های تهرانی بودش من خودم معرفی کرده بودم شاید ازا ونجا خوندید
    نمیدونم ولی احساس میکنک کمتر بهتون میخوره .
    ولی خوب توی نوشته هاتون حرفای هستش که پشتش یه پختگی و با تجربه بودن هستش
    ولی در کل از اونجایی که من بعضی وقتا دختر باهوشی میشم حدس زدم ازم بزرگترین
    آره خوب وقعا الان دارم از این موفقیتم لذت میبرم ولی خوب خودتون که میبینید توی جامعه ما یکی با پارتی بازی میره بالا یکی هم باید نهایت سعی خودشو بکنه (این جور چیزا یه ذره ذیتم میکنه )

    راستی ببخسید میتونم بپرسم چند سالتون هستش اگه دوست دارید بگید
    راستش از اول که درس میخوندم اصلا به این بعد قضیه فکر نمیکردم هر وقت هم توی ذهنم میومد یا کسی بهم میگفت واقعا نمیدونستم چی بگم ولی توی تنهایی خودم بعضم میگرفت چون واقعا داشتم زحمت میکشیدم دوست داشتم قوبل بشم حتی شهرستان ( اگه میگم شهسرتان دلیلش اینکه رشته ما فقط روزانه و شبانه بر میداره )
    ولی واقعا الانم نمیدونم جواب سوالتون چی بگم !!!
    تجسمش حتی برام سخته
    راستش من همیشه برای بدست آرودن هر چیزی خیلی باید زحمت بکشم تا بدستش بیاره ولی بعضی ها این شرایط براشون نیست مثل حتی دختر دایم که اونم با نخوندن قبول شده (البته غیر انتفاعی شهرستان) ولی منم قبول شدم ولی کلی جون کندم از تمام تفریحام هر چیزی که فکرشو کنید گذشتم تا به این جا برسم حتی باشگاه هم یه مدت گذاشتم کاملا کنار
    انشتین حرف خیلی قشنگی زده : بعضی وقتا آدما چیزی هایی رو با سختی بدست میارن که بعضی شاید اون چیزو خیلی راحتربدست آوردن
    رشته ام نمیدونم با کلاس هستش یا نه ولی بر عکس اسمش بیشتر درساش مهندسی هستش (مثل مهندسی عمران گرایش آب یا گرایش آب و فاضلاب ) زیاد کسی این رشته نمیشناسه بیچاره گمنام هستش .

    بله ساکن تهران هستم
    دیشب واقعا یادش بخیر یادم میوفته خنده ام میگیره الان که پیام های دیشب میخونم واقعا برام یه از اون خاطره های فراموشنشدنی هستش
    سلام شبتون بخیر واقعا ممنونم ازتون
    از خوشحالی نمیدونم چی بگم چون واقعا وقتی فکر میکنم همونی بودش که میخواستم قبول بشم چون دانشگاه شهید صدوقی یزد جزو 5 تا دانشگاه برتر توی رشته خودم هستش
    من رشته بهداشت محیط ولی یه مدت شده مهندسی بهداشت محیط
    خیلی ها این رشته نمیشناسن ولی قبول شدنش توی کاردانی به کارشناسی چون کم برمیدارن قبول شدنش واقعا یه خورده سخته !

    به خاطر حرفای دیشبتون واقعا ممنونم اصلا حرفاتون فراموش نمیکنم چون الان که فکر میکنم واقعا لحظه های شیرینی هستش که پر از استرس و اعصاب خوردی و...

    از وقتی که به دوستانم گفتم قبول شدم مدام دارم شیرینی میدم این شیرینی حق شما هم هستش ولی به هر حال توی محیط نت جز تشکر کاری از دستم برنمیاد

    از یزد هم چشم حتما عکس میندازم چون تا حالا توی شهرش نگشتم حتما اینکارو میکنم و براتون حتما میفرستم

    بازم یه عالمه ممنونم ازتون
    سلامممممممممممممممممممممم
    خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دانشگاه علوم پزشکی یزد قبول شدممممممم

    به خاطر دیشب واقعا واقعا واقعا واقعا ممنونم
    به خاطر حرفاتون واقعا ممنونم یه خورده بهتر شدم
    در مورد تاریخ هم انشالله بعدا مفصل بهم میگید
    شبتون بخیر
    (انشالله فردا خبر خوبی بدم )
    حرفاتون درسته ولی اصلا ولش کنید سعی میکنم حداقل کمتر فکر کنم دیگه هر چی میخواست بشه دیگه افتاده!

    راستش از تاریخ بدم نمیاد ولی توی مدرسه واقعا فراری بودم
    چه کودک دورن خوبی دارین قدرشو بدونین !
    به کودک دورن میگید با کودک درون منم دوست بشه شاید کمال همنشینی اثر گذاشت

    میدونید چیه دوست ندارم فکر نکنم ولی توی ذهنم باورتون نمیشه الان دقیقا 7 ماه هستش که استرس و فکر و... شده همنشین من!

    فقط این مسئله هم نیست کلا بچه بدی شدم همش دنبال یه چیزی هستم تا ذهنم آروم کنم ولی باید با واقعیت کنار اومد که همین یه جورایی سخته !

    راستی اونجوری که معلومه عاشق تاریخید جالب ها !
    خدا از دهنتون بشنوه درست که دنیا به آخر نمیاد ولی خوب دیگه ...

    کودک دورن من هم یه خورده خودش خل و چل بوده یه خورده من خل و چلیشو بیشتر کردم

    حالا کودک دورن شما چی بچه خوبیه ؟ این جورکه معلومه انگاری خوبه !
    کودک درون من که یه دیونه هستش بیچاره دست خودش هم نیستا من دیونش کردم

    داره بارون میاد ینجا این بارون خدا رحمت خدا کنه فردا شب خدا اشک منو درنیاره
    آره حق با شماست ولی من یه ذره خودخواهم به خدا میگم صلاح منو توی قبولی ببینه !!! آخه واقعا زحمت کشیدم
    من شهرستان قبول بشم کلاهمو میندازم هوا درسته دخترم واسم میخواد سخت باشه ولی واسم واقعا ارزش داره
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا