sisi...
پسندها
4

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من سالاد درست ميكنم...............تو زودتر غذا رو درست كن كه دلم گرسنش شده
    خوب خانوم خونه پاشو نهار درست كن بخوريم

    چي درست ميكني؟
    خسته نباشيد ميگم معمار جونم ............ دانشگاه خوب بود
    آره خيلي خوبم................ مگه ميشه يك همسر خوب مثل تو و يك خداي مهربون داشته باشم و حالم بد باشه
    مهناز خيلي دل تنگم............. دلم ميخواد زودتر بيام پيشت ........ من اينجا خيلي تنها هستم .............. دلم ميگيره اينجا

    مهنازي خيلي خيلي دوست دارم............. چاكرتم به مولا.............خيلي خانومي
    تو كه نيومدي ..................... سز كلاس تك زدي؟................ دلت تنگ شده بود

    الهي من قربون اين دل تنگي هات برم........... منم خيلي دلم تنگ ميشه واست

    تلفن رو قطع نكرده دلم تنگ ميشه................. دلم ميخواد يك عالمه شارژ داشته باشم تا صبح باهات صحبت كنم
    سلام ...............سلام...................سلام.................سلام...........سلام..........سلام..........سلام

    سلام سلامتي مياره :d
    سلام سلام سلام سلام سلام

    هزارتا سلام به همسر عزيز خودم............................. يك سلام خشمل به بهترين همسر دنيا

    مهنازي تو خيلي مهربوني........................... مهربون خودمي تو

    جيگر من ساعت 2 ميام سايت متنظرت هستم......فكر كنم تو الان سر كلاس هستي از همين جا بهت خسته نباشيد ميگم معمار
    خدا نگهدار عسيسم............................خيلي دوست دارم خيلي خيلي زياد

    خدا جون مراقب مهنازي من باش
    بوس لالا...................شب بخير همسر عزيزم

    ملوس فردا منتظر تك هستم تا زنگ بزنم
    جشن امشب اصلا بهم خوش نگذشت ............. وقتي اومدم توي سايت اينقدر خوشحال شدم ، به خدا انگار دنيا رو بهم دادن

    من قهر نيستم............... مگه مرد با زنش قهر ميكنه..............قهر مال بچه هاست

    حالا فردا بزنگم؟............... عزيزم بوسم كن تا منم برم بخوابم
    آخه مهنازي قربونت برم من هزار بار اينو گفتم هزار بار ديگه هم ميگم ((من جز تو هيچكس رو ندارم)) وقتي اينجوري نسبت به

    من بي اعتماد هستي احساس تنهايي ميكنم
    مهناز آخه من ميترسم تو تا آخر عمرم نسبت به من بي اعتماد باشي .....
    ((نه ولش كن ميدوني پوري آخه مشكل اينجاست كه به شما پسرا زياد نميشه اعتماد كرد تو بايد اين واقعيت قبول كني يه وقت ديدي رابطه ي من و تو خداي ناكرده بهم خورد بعد شايد تو عصبي بشي و بخواي يه خرابكاري بكني))

    مهناز اين حرف تو يعني چي؟..............خيلي بدي مهناز

    تو بعد از دو ماه هنوز منو نشناختي و بهم اعتماد نداري ............... واقعا كه

    توي اون تاپيك هم خوندم نوشته بودي : ((مردها همشون بي وفا هستن)) ................. دلم رو شكستي مهناز
    امشب يك تيپ خشگلي زده بودم.............. نبودي ببيني ........ خيلي خشمل شده بودم
    فقط يك چند ديقه ديگه بمون .............. دلم ميخواد كنارت باشم .............فقط چند ديقه
    يك نام كاربري جديد ميسازيم (( پوري . مهنازي)) بعد با اين اسم ميگيم كه قصد ازدواج داريم

    بعد يك مسابقه هم ميزاريم تا حدس بزنن كه ما كدوم يكي از بچه هاي سايت هستيم ...................نظرت چيه؟
    نه مطمئن باش چيزي از رابطمون بهش نميگم...................... گفتم كه ميخوام خودم رو دختر معرفي كنم
    راستي دلم ميخواد يك تاپيك توي سايت بزنيم ................. به بچه ها بگيم كه قصد ازدواج داريم

    نظرت چيه؟
    نترس شماره رو بده..................... قول ميدم كه حرف نزنم............ فقط اسمس ميدم

    قول ميدم................ميدوني كه وقتي قول ميدم سر حرفم هستم
    جواب دادم ديگه : يكي اين شمره پسر خالت ................ يكي هم كه چرا نميام سايت ............نخوندي مگه

    ديگه چي پرسيدي عزيزم؟
    گفتم كه شماره اون رو ميخوام تا اذيتش كنم .................. باهاش حرف نميزنم ...........بهش اسمس ميدم خودم رو دختر جا ميزنم تا حالش رو بگيرم
    نه من خيلي لاغر تر از اين پسره هستم..................... هركس منو ميبينه ميگه تو 68 - 70 كيلو هستي بعد وقتي ميگم 80 كيلو هستم شاخ در مياره
    آره خيلي با حال بودم......................... مهناز اينقدر جشن ختنه سورونم بهم خوش گذشت كه نگو .
    مهنازي خيلي دوست دارم عزيزم ................................. نوكرتم خانوم خانوما
    نميدونم ديگه زنگ ميزنم اذيتش ميكنم .............. ميشم سوهان روحش ............چون تو رو اذيت ميكنه منم اذيتش ميكنم

    من ديگه دارم آماده ميشم برم جشن ..........
    ميشه بپرسم چرا 2 روزه گير دادي به اين مسائل؟

    خوب به خاطر اينكه عاشقتم ........... به خاطر اينكه ميدونم چيزي رو از من پنهون نميكي ....... و باكره نبودنت به دليل يك سري چيزاي ديگه هستش نه به خاطر ارتباط_____ تو با يك پسر ........... اصلا هم دلخور نميشم

    بابا جون مهناز بي خيال من دوست ندارم الان درباره اين چيزا صحبت كنيم ......... هر وقت نامزد شديم و با هم محرم شديم اون وقت از اين سوال ها بپرس
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا