ز علم و ز دین بیگانه بود            .............زمانی که دنیا چو افسانه بود
ضعیفان گرفتار هر ظالمی                .............نه علم و هنر بود و نه عالمی
شده عرصه بر مردم ساده تنگ ............             جهان گشنه ز کام مرد زرنگ
زرتشت پیغمبر پاک دین....................                          به امر خداوند جهان آفرین
ببارید باران گل بر زمین                              .....................به خرداد روز و مه فروردین
که نسل جهالت ز دنیا بسوخت                    ..........ظهورش چنان روشنی برفروخت
به اندیشه و گفتار و کردار نیک .............                     بیاموخت بر مردمان کار نیک
سخنهای شایسته و راستین ..............                 جوانان به آموزش و علم و دین
چراغ دل از نو برافروختن                          ......................همه مردمان دانش آموختند
پرستنده ی پاک یزدان شدند ...............                 چو ایرانیان شاد و خندان شدند
که نامش بود زنده و جاودان .................                  درودم به زرتشت اسپنتان