-
آسمان اسم نويسنده متن هستش
من به حضور خدا اعتقاد دارم اما..............
جمله آخرتون مثل امضاي قبليمه
سال‌ها پیش از این ... زیر یک سنگ ... در گوشه‌ای از زمین ... من فقط کمی خاک بودم ... همین ...!
سلام...ممممم
نمی دونم چی بگم!
کیانپارسم!
شب جمعه کیانپارس!
.....
ولی
نمی دونم چرا
هییییی
دوباره دارم می شم مثه اون وقتا
دیگه خوشم که نمیاد هیییچ
حالمم بد می شه میام توشون!
همه ملت یه جورایی بی همه چیزن
فقط یه کمی پول دارن
همین
....
اینم حرف آخرم
که بدونی راس راستی حالم خوب شده!
خسته ام
دیگه اون سر پر شور رو شر رو ندارم
اون شیطونی که ملتی رو تکون می داد نیستم
یه پسر ساده
صاف و ساده
مممم
فقط درس!
اینقده بخونم که بشم شکل یه کتاب!!!
العانم بوی کتاب میدم!
خسته ام این چند روزه خیییلی موازنه خوندم
واقعا خسته ام
اگه یه سوال ازم بپرسی 2-3دقه طول می کشه لود کنم جواب بدم...
بگذریم
می رم
ولی
ولی کاش یه نمه راحت تر باهات بر خورد کرده بودم که تو هم یه هو .....
می رم ولی
امید وار
امیدوار به اینکه خدا هست و ...
دعات می کنم
به داشتم آشنایی مثه شما افتخار می کنم.ولیکن اما
نمی دونم چرا
خاک بر سر ما!
یعنی واقعا
بعضی وقتا بی اندازه به عجز کشیده می شم
که خدایا ام خودمون رو می زاریم مسلمون دیگه راااااحت می گیریم می خوابیم
.....
چرا؟
نه،چرا یه ذره فکر نمی کنیم؟
ها
تو بگو
تو که خودت اهل فکر کردنی؟
خسته ام نیما
امتحان داشتم امروز
موازنه!
می دونی؟موازنه
12فصل اول
کتاب زبان اصلی
به فنا رفتم!
ولی خوب امتحان خوب بود
ولی کاش به جای اون همه استاتیک یه ذره بیشتر موازنه....
واااای
دیگه نمی کشم
از دست تو
شونصد دفه می گم بیا حرف بزنیم
تا زه ناراحن هم میشی
من با حرف زده راحت ترم
خییلی
اینجا که میام متن هم که نوشته باشم نمی تونم بنویسمش
حسش نمیاد!
به هر حال
راحت باش
من سالمم
وقتم یه نمه کمه و ممکنه دیر به دیر بیام
راحت باش
جان منه راحت باش
پیچ پیچک بازی درنیا اینقدهمی گم متمایزه یعنی متمایزه
روشنه؟
خوب
ببین داداش
دیگه هم اصلا بحث عشق و عاشقی رو مطرح نمی کنی و حق هم نداری به من گیر بدی
اصلا تو چه کار داری؟
من دلم می خواد عاشق منشی پیتزایی بشم ،......(به قول بعضیا :اینم زبونم p:!)
خوب
می دونی مشکل کجاس؟
از منه
من خل
می دونی چرا؟
که عنان خودم دادم دست شما
که هر دفه هر جور می خوای برخورد کنی!
با با جون من سال اول دبیرستان
ته شور و حال جوونی
عاشق شدم و عاقلانه کنار کشیدم
حالا با شونصد سال سن و این همه تجربه و.....
جدی نگیر اگه می گم عاشقتم
آخه دیوونه
کسی که عاشق علامه جعفری و سال پایینی هم شهریش تو خوابگاه و سر کچل قمشه ایه
اصلا می شه رو عشقش حساب کردی؟
نه
به نظر تو ....
ای خداااا
از دست بعضیا
چرا اینقده مسائل رو می پیچونی؟
ها؟
نه به من بگو چرا؟
به هر حالراحت باش مهندس
کاری ندارم
فقط دلم می خواست اگه قابل بدونی دل کوچیک من خلوتت باشه
چون خووووب درکت می کنم
می فهممت
خودمم کلللی دمبال یه خلوت می گشتم
نه یه خلوت بی روح
بی حس
یخ
در
دیوار
..................
یه آدم
یه هم فکر
یه هم فهم و هم شعور و هم درد
کسی که وقتی بهش می گم خدا
دقیقا لمس کنه دارم چی می گم
کسی که دیدگاهش
احساس و فهمش نسبت به خدا به دیدگاه و احساس خودم نزدیک باشه ......نه
خودم نه
احساس درست
درک واقعی
همین
همین بود دلیل تمام علاقه ی من به متن هات همین
همه ماجرا همینه نه بیشتر نه کمتر
متنای زیبای شما هم مثه مال خیلیای دیگه
رهگذر
ممول
......
یادم نیس
زیادن بچه هایی که می نویسن
و خوب هم می نویسن
ولی متنای شما متمایزه
با من چونه نزناصلا بحث خانم یا آقا بودن نیس
بت بگم همین 2 هفته پیش با یکی از هم شهریامون صحبت می کردم،یه نمه اضطراب داشت و ....واسه پروژش...
با هم صحبت کردیم
خووووب؟
خوب که اینکه بعدش اگه بدونی چه حااااالی بودم بیا و ببین
اتفاقا همتون رو دعا کردم
واااای نمی دونی پسر سوره ی حدید(یادم باشه ماجرای این سوره رو هم برات بگم)
این فرشته ی زیبا،ریختمش روی امپی تریم و گوشش می کنم
اون روز بعد از صحبت با اون عزیز موقع اذون بود سوره ی حدیدم زدم به گوشم واااااااااای
وای یه چی بت می گم یه چی می شنوی....
آره بابا
اینجوریاس
وگرنه خبر دیگه ای نیست و قرار نیست باشههیییییی
بابام هی
من چی می گم
تو چی می گی؟
باباجون بحث من سر دختر پسر نیس که
من با شخصیت طرفمکار دارم
فهم و شعورشه
جان من نیما بیا و راحت باش
چرا بعضی وقتا من بیچاره رو اینجوری بهم گیر می دی؟هاااا
ای بابا
ببین
بحث من سر اینه که می گم من هر بنده خدایی رو ببینم با شعوره
با فهم
حرفی واسه گفتن داره به عنوان دوست بر می گزینم
می خواد دختر باشه یا پسر
به جان خودم منظور دیگه ای هم ندارم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
