pejman.pna
پسندها
2,953

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه دایی جون،عمویی گناه داله نمیکشیمش فقط میزنیم لهش میکنیم...
    دایی من کلا از بابا شانس ندالم...این بابام هم که بد اخلاقه..:(
    من آخرش میرم معتاد میشم ..
    خوبیم ..بدک نیستم ..... خوش میگذره پسرخاله؟؟؟
    راستی ؟ کجا میخواین برین ؟ منم میام.....
    منم بدک نیستم حاجی
    الان داشتم تقویم رو نگاه میکردم، با توجه به برنامه حاجی اصلا راه نداره بریم، یه مسافرت کوتاه نزدیک بهتره ...
    من فکر کنم 26 ام بریم 28 ام برگردیم بدک نمیشه ... اینم تقویم!
    سلاااااااااااام دایی دایی....آخی قلبونت برم عمویی بهت نگفت...
    میکشیمش...:dتو یه فرصت دیگه دایی جونم میبینمت...
    منم میام اردبیل...:d
    آره یه بابایی دیگه پیدا کردم..آخه مانی به هیچ دردی نمیخوره...بابای بدی بود..سالی یه بار هم حال دخملشو نمیپرسید..
    درود بر پژ کبیر
    در چه حالی مرد؟؟؟
    حاجی من به احتمال زیاد یه 2-3 روزی برم اردبیل ... بدک نمیشه اگه بیای ... با حاجی هم هماهنگ شده
    شمال باشه برای بعد، نظرتم بگو پلیز!
    نه ديگه من از اومدنت نا اميد شدم....فكر ميكنم تو راه مسافر زدي ( از ما بهترون )...كه هنوز به من نرسيدي ...آآآآآآآآآآآآآه.... :w05:
    سلاااااااااااااااااااااااااام دایی دایی خودم...خوبی قربونت برم؟چقده دلم برات تنگ شده دایی...
    ای کاش امروز بودی میدیدمت....
    ادمین تا دلش بخواد....که البته میخواد..:دی
    اره
    دل من هم برا همتون تنگ شده بود
    قربون دلت برم من
    من با اجازت میرم دیگه عزیز
    ای بابا
    کی جرئت بکنه از این خبطا بکنه داداشم
    یاد اون شب اولی که اومده بودم وبحث فرناز بودو زنده کردیم و سراون هی خندیدیم
    اره مردی شده خطری!
    اون روز زنگ زده بودم بهش با فرناز بودن
    کلی خندیدیم وجاتو خالی کردیم
    اتوسا یک پسر خیلی خوبه!!
    تو منو این جوری شناختی که کسی رو مسخره کنم؟:cry:

    ببخش خودم پریشونم :cry: اگه حرفم بد بود به بزرگی خودت ببخش:cry:
    اوکی برادر

    من برم نهار بخورم

    مراقب پسر منم باش
    زیاد ندوین
    زیاد هم شطرنج و پرچم به کار نبرین

    شاید دوباره اومدم


    خوش باشین


    فعلاً....
    پژمان خوبی؟
    گمون نکنم
    فکر میکردم فقط خودم حالم خراب باشه حالا میبینم تو گویا بدتری
    الان اگه راه بیوفتم باید پیاده بیام که فکر کنم آخر فروردین برسم

    درمورد سربازی هم من مشکلی ندارم
    اما آغا اجازه نمیده
    در حسرت خیلی چیزا هستم

    من عصر 14 تهرانم

    تا بیستم هم بیکارم
    بیستم ، اگه لرد و رئیس بطلبن میریم سرکار
    البته اگه قبلش اخراج نشده باشیم
    اگه هم که اخراج شده باشم باید با مهران صحبت کنم دست منو به جای خودش بند کنه تو اون شرکت
    دلم برای اونی که دیر پیداش کردم یه ذره شده

    پژمان امیدوارم این روزا زودتر بگذره
    امروز خیلی دم هوای نوشینمو کرده بوده
    کلی گریه کردم


    قضیه ی خونتون و اون ماهیا و ... چیه؟

    باز من شمارو 4 روز به حال خودتون رها کردم؟

    لابد وقتی برگردم باید برم یه سره براتون دنبال ......بگردم
    البته عمو جان من تبریک گفتم!!

    منم امیدوارم کلا تمام چیزای خوب امسال برات مضاعف باشه!!!:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا