ARASH AZ
پسندها
1,161

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آرش جان من باید برم

    فردا دوباره میام

    فقط یه سوال ازت میپرسم فکن بد جواب بده ..فردا میخونمش..اگه خواستی خصوصی بفرستش

    دوسدارم بدونم برا سال تحویل میخوای چه آرزویی بکنی؟؟

    شبت خوش ;)
    خواهش میکنم آرش جان این حرفا کدومه !!!!

    میخای بخوابی ؟؟
    اگه اینطوره من مزاحمت نمیشم برو لالا کن منم میرم میخوابم

    برقای باشگاه انگاری رفته !!!!
    داداشی من دارم میرم
    شبت بخیر
    من برم یه خورده خودمو به در ودیوار بزنم شاید خوابم برد
    bye
    اره بابا
    2% شون ادم حسابی ان
    بقیه رو باید تو شیشه کرد
    حیف جو نیست الوده اش کنیم
    من اولا باهاشون کل کل می کردم
    اما دیگه به خودم گفتم که با اونایی که تو امضاشون شماره قطره هست کل نندازم
    همشون اینطوری هستن
    با یه یوزر دیگه میان توهین می کنن میرن
    خداییش جنبه هامون هم بالا بود
    بعضیا رو نمیشه حرفشون زد
    من کل کل زیاد کردم ولی کل کل با تو یه حال دیگه داشت
    حیف که اینترنتم ت...ی بود
    البته تو هیچ کدوم هم کار به اینجا کشیده نشده بود
    سلوم داداشی
    شرمنده اگه تو کل کل بهت توهین کردم
    کل کله دیگه
    دوس نداشتم تا اون حد رو مغزت ریز بشم :surprised:


    هر بهار

    سبز شدن را یادمان می دهد

    که میان زمستان دلها ،

    هر شکوفه

    قاصد زندگی است .



    دلتان ،

    بهاری

    زندگیتان ،

    پر از شکوفه

    و بهارتان

    سر سبز باد ....



    " سال نو پیشاپیش مبارک "
    [IMG]
    تا حالا شده يه هو تو جمع احساس تنهايی بياد سراغت؟؟...يه جوری احساس تنهايی کنی؟؟...دلت بخواد سرتو بزاری رو شونه ی يک و زار زار گريه کنی؟؟..تا حالا شده احساس کنی بار غمت اونقدر سنگينه که هيچ موجود فانی ديگه نمی تونه تحملش کنه؟؟...
    اگه تا حالا اين احساس ها سراغت نيومدن، آرزو می کنم هيچوقت سراغت نيان...
    وقتی تو عالم بچه گی نرسیده به بلوغ درست وسط جاده ی زندگی از همه فراز و نشیب هاش و پیچ و خماش خسته می شی و دلت می خوادیه گوشه بشینی و دیگه بلند نشی.....درست همون موقع است که یه قریبه از راه می رسه و دستتو می گیره تا به خیال خودت بلندت کنه.....توی از همه جا بی خبر نمی دونی اونم اومده تا به بهونه ی کمک تورو محکم تر از قبل زمین بزنه اونجوری که دیگه نتونی بلند شی....وقتی چشاتو باز می کنی میبینی دوباره همونجا تنهای تنها روی زمین افتادی و مردم بدون اینکه حتی نگات کنن از کنارت رد می شن.....آره اونوقت دلت می خواد به این تقدیر لعنتی هرچی فحش بلدی نثار کنی....بری تو یه کنج تاریک اونقدر تنها بشبنی تا بمیری(غافل از اینکه بعضی وقتا فقط بعضی وقتها آدمای خوب هم پیدا می شن...).....همون موقعس که یه دست دوباره به طرفت دراز میشه و توی احمق دوباره دل و دینتو به صاحبش می بازی.....و زمزمه می کنی: این مثل بقیه نیست...
    وقتی اون جوری باهام حرف می زنی معومه که من مزاحمت شدم درسته می نویسی و حرف نمی زنی ولی تو نوشته هات داره فریاد می زنه برو گم شو...
    می دونم الآن داری پیشه خودت می گی :
    برو بابا خوب من چه کاری می تونم برات بکنم...بخشید وقتت رو گرفتم...
    شب خوش...
    نمیشه 15 دقیقه دیگه بری /؟؟؟
    نمیخوام زیر کرسی تنهایی باشم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا