مرسی شما لطف داری
توی این داستانم یوسف که شخصیت اصلیه داستانه گیتار میزنه و ترانه های منو میخونه
اما به زودی چند تا از ترانه هامو یه خواننده جوان اما خوش صدا میخونه
ار کسی تقلید نمیکنم.سعی کردم یه کار جدید نو باشه
سبک من فقط نوشتن واقعیت و احساس پاک و صادقانه اس
چیزی که خودم خیلی بهش اعتقاد دارم (عشق پاک )
توی این داستانم از تشبیه و ترانه های خودم هم استفاده کردم
بله در مهمان نوازی شما که هیچ شکی نیست
اما امسال قراره تهران بمونم تا مراحل اخر ویرایش کتابمو تموم کنم
اما من عاشق شییرازم حتما اردیبهشت ماه یه سر میام
اردیبهشت اونجا مثل بهشته
اگر قرار باشه من توی شهر دیگه زندگی کنم حتما شیراز رو انتخاب میکنم
عزيز دلم شما كه انقدر دنبال اصول هستي و نفس كارا رو بررسي ميكني كه اشتباه هس يا نه
يه چيزي به خودت بگو كه 400 كيلومتر راه من اومدم شيراز ولي شما نيومدي سر قرار
حالا بالاخره اينجا محيط مجازيه هر طوري هم بشه خبري نيس ولي شما تو محيط طبيعي نفس كار اشتباه رو كوبوندي تو سر من
نكن عزيز من نكن ... اينكارا رو نكن .... آه من ميگيرتت ولت نميكنه ها ... حالا من گفتم