كجايي ساسان جان؟
-
هنوز
به زندگی عادت نکرده است
و رنج می برد
از ایستادنش روی زمین
که سیاره را سنگین تر می کند ...
می خواهد بخار شود
بادکنکی شود
گره خورده با نخی
به انگشت کودکی ...
هنوز
به زندگی عادت نکرده است ...
وقتی شروع می کند به دویدن
بی آنکه از جغرافی
چیزی بداند
تمام زمین را
دور می زند
آنچنان تنگ
مرگ را در آغوش می فشارد
که گویی نخستین معشوقش را !
هنوز
به زندگی عادت نکرده است
و هر صبح
نگاه که می کند به من
گویی در نگاهش معجزه ای رخ داده است ...!
" شبنم آذر "
سلااااام
خسته نباشی مهندسسسسس(با غلظت بالا ویسکوزیتۀ پایین)
سلام ساسان جان خوبی
میخواستم ببینم اینجا میتونی کمکی بکنی
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1541078#post1541078
منم همینطور...هیچی حالیم نیست:دی
بای بای بای بای بای
منم برم بخونم...
خواهش میکنمخودمم زیاد سر در نیاوردم 
حسین پناهیه دیگه
یعنی میگه خوش بحالشون که در قید و بند چیزی نیستن فک کنم :دی
دوتا این شنبه و یکشنبه
دو تا هم شنبه و یکشنبه ی آینده
چهارشنبه ی همون هفته هم یه تحویل پروژه و تمام!
مرسی..مرسی..مرسی
تو هم همینطور
خوشا به حال لک لکا که خوابشون واو نداره
خوشا به حال لک لکا که عشقشون قاف نداره
خوشا به حال لک لکا که مرگشون گاف نداره
خوشا به حال لک لکا که لک لک اند...
(هویجوری)
تا چند روز بای بای...
سلام مرسی قربونت
اره دیگه تازگیا رفتم دوره دیدم :دی
سلام ساسان جان چطوری عزیز ؟
بیا حکایت برات نوشتم :دی
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1523565
چشات قشنگ ميبينه مادرررررررر
آره حق با توست...فروغه و شعرهاش ..نه چهره اش..
قلمت را بردار
بنویس از همه خوبیها زندگی ، عشق ، امید
و هر آن چیزکه بر روی زمین زیبا هست
گل مریم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنا بنویس
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبی بنویس که چو یاقوت و شقایق سرخ است
بنویس از لبخند
از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد
قلمت را بردار،روی کاغذ بنویس
زندگی با همه تلخی ها شیرین است.
خب ميدوني ساسان جان احتمالا در اون زمان سيستم عكاسي اينقدرها پيش رفته نبوده...
هر عكسي رو با يه نوع دوربين گرفتن و كيفيتها به شدت پايينه...احتمالا اون عكس مورد نظر ما رو هم رفته
يه گالري يا آتليه معتبر عكس انداخته و اينجوري خوشگل مشكل شده...
حيف كه زنده نيست برم ازش بپرسم كدوم عكاسي بوده منم برم يه عكس ازم بگيره بلكه يه كم خوشگل بشم. حسرت به دل از دنيا نرم مادر
عکس جدیدتم قشنگه
برای منم دعا کن
بای
ممنون از لطفتون
مزاحم فعالیتتون نمیشم
خوشال شدم اخرش یکی منو تحویل گرفت!!!!!!!!
شبتون بخیر.
باشه بهش میگم
یاد آناهیتا افتادم
نه !!! طرف چقدم به رنگ بنفش علاقه داره !! 
دی چی؟؟؟
وای چن تا سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من تا خرداد دانشجو بودم بعدشم شروع کردم واسه ارشد خوندن واسه همین اینجور جاها پیدام نمیشد.مرسی.
حالا من یه سوال: چرا فک میکنین من اشنام؟
وقتتون بخیر
گفتم انید بهتون سلام کنم سلااااااااااااااااااااااااام
از درز دنيا نگاه مي کنم
خانه هايي با پرده هاي کشيده
رهگذراني سر در گريبان
با سايه هاي کشيده ...
از درز دنيا نگاه مي کنم
کوچه
تا دو سوي عالم
بي خواب است ...
چندي است دنيا
مرا به کناري نهاده است
و نمي بيند
از درز دنيا نگاه مي کنم ...
.
.
.
در پناه خداي مهربون باشي هميشه عزيزم ...
خواهش می کنم . قابل شما رو نداشت داداش ساسان
گاهی
-از تو چه پنهان-
با سنگها آواز می خوانم
و قدر بعضی لحظه ها را خوب می دانم
این روزها گاهی
از روز و ماه و سال، از تقویم
از روزنامه بی خبر هستم
حس می کنم گاهی کمی کمتر
گاهی شدیدا بیشتر هستم ...
بيا عزيزجان ا زاينجا آپلود كن مادري...http://img3.tinypic.info/
فعلا شبت بخیر
خوابای ترسناک ببینی !
:biggrin::biggrin:
از اینجا http://managersclub.persianblog.ir/post/805/ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
