nedamamooshe
پسندها
119

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • از درز دنيا نگاه مي کنم
    خانه هايي با پرده هاي کشيده
    رهگذراني سر در گريبان
    با سايه هاي کشيده ...

    از درز دنيا نگاه مي کنم
    کوچه
    تا دو سوي عالم
    بي خواب است ...

    چندي است دنيا
    مرا به کناري نهاده است
    و نمي بيند
    از درز دنيا نگاه مي کنم ...

    .

    .

    .

    در پناه خداي مهربون باشي هميشه عزيزم ...
    سلام!با شرکت درsms برنامه نود و دادن گزینه آخر اتحاد میلیونی سبز ها را اعلام میکنیم



    گاهی گمان نمی كنی و می شود ...

    گاهی نمی شود ... نمی شود ... نمی شود !

    گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست ...

    گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود ...

    گاهی گدای گدايی و بی نصیب ...

    گاهی تمام شهر گدای تو می شود ...!


    baran
    ندااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا....کجایی دخملی؟
    سلام
    کیریسمس مبارک دوستان
    انشا ا.. سال خوبی داشته باشید

    یه روزی آشنا بودی ولی حالا . نمیدونم شاید دوباره سری به ما بزنی
    راستی عکسهای قشنگی ازت دیدم
    اگه میشه برام بفرست
    من رشتم نقاشه
    و عکس هم میگرفتم تا اینکه یه عشقی اومدو جاشو گرفت
    حالا که نمی تونم عکس بگیرم برام بفرست تا لاقل ببینم
    مناجات گنجشک با خدا
    گنجشک با خدا قهر بودروزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد
    و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
    گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست.
    سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
    گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
    خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت
    های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد
    سلام ما رو یادت رفته سری هم به ما بزن
    از اون عکسهای قشنگت هم برامون بفرست
    دلمون هوای خودتو کرده ولی عکسهاتم بد نیست
    میگن هرچه از دوست رسد نیکوست
    سلام خانومی کجایی؟؟؟؟؟؟
    خوبی؟؟؟؟
    شیطونک داری درخت کریسمستو تزیین میکنی؟؟؟؟
    گویا امشب کریسمسه گفتم بیام تبریک بگم
    تازه اگر تا ساعت 12 اومدی که کادو ام بهت میدم
    كريسمس مبارك

    اميدوارم كه سال خوبي در پيش داشته باشيد [IMG][IMG]


    [IMG]

    [IMG]
    سلام خوبی نیستی دیگه از اون عکسای خوشگلت واسه من نمیفرستی!
    hehehe...........he
    dg karet tamoome
    raftam shomal 1o0oTA pice nice andakhtam
    az farda har rooz 1kisho mizaram ta dg ................!1
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا