خانومي
پسندها
696

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خوب من خیلی خسته ام برم یه خرده استراحت کنم
    بای تا های
    بابا غلط کردیم نوشتیم دیگه نمینویسیم ....همه میگن شاعر شدی
    بر درت ميآمدم هر شب مرا وا ميزدي / گفتمت نا مهرباني دم ز حاشا ميزدي


    ديدمت يک شب به دريا خيره بودي تا سحر / کاش درياي تو بودم دل به دريا ميزدي . . .
    باشه نمی گم, ولی خدایش اینطوری بهتر شدها :d
    حالا مگه ...چشه که خانومی رو انتخاب کردی؟:d
    تا کجاي قصه بايد ز دلتنگي نوشت ؟ / تا به کي بازيچه بودن توي دست سرنوشت


    تا به کي با ضربه هاي درد بايد رام شد / يا فقط با گريه هاي بي قرار آرام شد


    بهر ديدار محبت تا به کي در انتظار / خسته از اين زندگي با غصه هاي بي شمار . . .
    ولی من هنوز می تونم :d
    نمی دونی چه حالی می ده (منظورم اینه که ,خودت بهتر می دونی :d)
    پس حرف گوش کن هم هستی آره؟,وااااااااااااای چه دختر خوبی :d
    خوب متوجه نشدم,آخه یه مدتی نبودم .
    دلت واسش تنگ شده بود؟
    سلام خانومی عزیز خوبی؟
    من چشمام درست می بینه؟
    چراغت روشنه؟
    میخوام آواتارمو عوض کنم....چی بذارم؟.......هر کی یه نظر بده
    آره .....قوربونت.....این دختره ستاره اومده میگه سلام سپهر
    آره سهیله......نمیدونم چرا نوشته سپهر .....قبلا علی بود یادته؟
    کتابای کافکا رو نخونا ......خودکشی میکنی .....ببین دیگه الگوی صادق هدایته.....چه شود
    ایول حالیدم
    من بیشتر کتاب تاریخی میخونم .......کلی هم از تولستوی . داستایوسکی ....کتاب دارم ولی هنوز وقت نکردم بخونمشون
    بابا بچه درس خون ........وقتی خندیدی به رفتنم دلم شکست ....خیلی قشنگه .....پاشو برو یه کتاب بخون ....من حوصلم سر بره این کار رو کمیکنم
    دارم دانلود میکنم.......بعدشم دارم میرم درس بخونم .....تو درسا سختت نیست؟
    یه نفر خواست ادش کنم منم کردم .......همی.....چی شده بهت؟دیشب زیادی خوردی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا