سلام رییس
مسنجرت باز میشه؟
خوبی ؟خوشی ؟ سلامتی؟
مسنجرت باز میشه؟
خوبی ؟خوشی ؟ سلامتی؟
-
فروغ این چه حرفیه.. من نوع مفهومی هم برات فرستادم که.. خیلیم قشنگ بودند.. چرا این رو میگی.. اون ها نیومده یعنی؟ خودشم تنظیمشون کرده بودم.. خوشگل هم بودند لااقل دوتاش که عالین رو بزار..
تو کامپیوترم زیاد هست واللا دسترسی بهش برام محدوده من رو لپتاپ مینی هستم... الان
بگذار بشمرم تورا با عمق و عرض و طول دوستت دارم با احساسات نامرئي به اندازه پايان هستي من تو را هر روز دوست دارم مثل نياز انسان به افتاب و شمع تو را ازادانه دوست دارم مثل تلاش انسان براي رسيدن به حق تو را خالصانه دوست دارم مثل احساس بعد از ديدن تو را به اندازه قديمي و ايمان کودکي ام دوست دارم با عشقي که سالها گم کرده ام با نفسم و با معصوميت از دست رفته ام
چلا عزیزم
خوب میشی به قول معروف محکم میشی [img]
من به مدت یک ماه شبانه روز گریه میکردم ولی شرایطشونو پذیرفتم
تازه به من یه دیدگاه دیگه داد تو این دنیا... به جرات میتونم بگم که یه نقطه عطف بود تو زندگیم .
ولی به زمان احتیاج داری که باهاش کنار بیای
ما الان دیگه مثل قدیما اذیت نمیشیم [img]مرسی عزیزم
آره منم خوبم
مثل همیشه سر حال و بازم مثل همیشه بیمزه :دی
خیلی خوشحال شدم عزیزم
خیلی ببخشید اگه یه کم دارم با عجله مینویسم ( آخه مشخصه)
من باید برم
خیلی گلی
مراقب خودت باشیاااااا
بابای
نه
خوبی جیگمل من [img]
چیزی نیست
پستارو اشتباهی منتقل کردمسلام عزیزم
خوبی؟؟؟
توی نظر سنجی لوگو شیرخوارگاه شرکت نکردی؟؟؟؟؟؟
من برم فعلا
تا بعد
خیلی خیلی عزیزی
موفق باشی
رییس چاکریم
یه خورده اوضاع بیریخت شده
میام ومیگم
سلام فروغ خانوم. احوال شما؟
میبینم این جواد جان بابا دوباره سر کلش پیدا شده.
خوب تکوندینشا
[IMG]
منم از اون مردام :دی
سلااااااااام
خوبی فروووغی ؟ درس میخونی حتمن
امیدوارم موفق باشی و به چیزی که دوست داری برسی :gol:
سلام فروغِ بابا. حالت خوبه؟ چرا نیستی پس؟سلام عزیزم
محتاج دعا هستم
سجاد بابایی، ابراهیم و آمنه
می نالم از جدائی ، ای نازنین کجائی
سوزم ز هجرت ای بهترین کجائی
در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده
در حسرت گل هستم ای باغبان کجائی . . .
با یه قامت شکسته، با نگاهی مات و خسته،
سرشو برده تو شونش، یه نفر تنها نشسته،
توی تنهاییش یه درده، جای پای قلبی سرده،
گل سرخی بوده اما، دیگه پژمرده و زرده،
فارغ از دیروز و فرداش، غرقه تو دریای درداش،
حسرتش یه عشق نابه، که وفا کنه به عهداش..
شبی پرسیدمش با بی قراری،
به غیر از من کسی را دوست داری؟
دو چشمش اشک شد از شرمساری،
میان گریه هایش گفت: آری!؟..
قربونت عزیز
قابلی نداره
.
تگرگی نیست، مرگی نیست.
صدائی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است.
من امشب آمدستم وام بگذارم.
حسابت را كنار جام بگذارم.
چه می‌گویی كه بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخیف بعد از سحرگه نیست.
حریفا! گوشف سرما برده است این، یادگارف سیلیف سردف زمستان است.
و قندیلف سپهرف تنگ میدان، مرده یا زنده،
به تابوتف ستبرف ظلمتف نفه تویف مرگ اندود پنهانست.
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یكسان است.
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان.
نفس‌ها ابر، دلها خسته و غمگین،
درختان اسكلتهای بلور آجین،
زمین دلمرده، سقف آسمان كوتاه،
غبار آلوده مهر و ماه،
زمستان است ...!
زمستان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان است.
كسی سر برنیارد كرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.
نگه جز پیش پا را دید، نتواند،
كه ره تاریك و لغزان است.
و گر دست محبت سوی كس یازی،
به اكراه آورد دست از بغل بیرون؛
كه سرما سخت سوزان است.
نفس كز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریك.
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.
نفس كاین است، پس دیگر چه داری چشم،
ز چشمف دوستانف دور یا نزدیك؟
مسیحای جوانمرد من! ای ترسایف پیرف پیرهن چركین!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!
منم من، میهمان هر شبت؛ لولی وشف مغموم.
منم من، سنگ تی پا خوردة رنجور.
منم، دشنامف پستف آفرینش، نغمة ناجور
نه از رومم، نه از زنگم. همان بیرنگف بیرنگم.
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم.
حریفا! میزبانا! میهمانف سال و ماهت پشتف در چون موج می لرزد.
چاکرم عزیز
اهان
وای ببخشید فروغ از دست این جواد جون و امید ندیدم پست پایینیتو
فکر کنم آرامش میگفت ساعت 11
من که خودم خونمون نزدیک رفیده ست اونجا میبینمت
چطوری عمویی
برو بخواب که فردا روز پرکاریه
راستی شب خوش... مرسی.. روز خوبی هم بود تقریبا... (چه عجب امشب راضی از این دنیا به دنیای خواب میرم.. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
