yuhana
پسندها
1,037

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • غم هم بعضي وقت ها نيازه .....

    خوبي شما ؟ چه خبرا ؟
    هیچ نکته مثبتی تو دنیا ی واقعی وجود نداره یوهنا جان ..اگر اگر نخواهیم به حداقل ها امیدوار باشیم..
    از من بپذیر این شعر رو.. و شعرت هم زیبا و محشر بود مرسی..واقعا مرسی..
    دلم گرفته است
    دلم گرفته است
    **
    به ايوان ميروم و انگشتانم را
    بر پوست کشيده ي شب مي کشم
    چراغ هاي رابطه تاريکند
    چراغ هاي رابطه تاريکند
    **
    کسي مرا به آفتاب
    معرفي نخواهد کرد
    کسي مرا به ميهماني گنجشک ها نخاهد برد
    پرواز را بخاطر بسپار
    پرنده مردني ست
    باز چی شد که رفتی رو خط شعر و شاعری؟
    تو این خصلت رو داری که در غمها یا موارد خاص شعر میفرستی
    بنازم این شصت و این تایپ کردنت رو..
    مرسی ممنون.. تو هم همچنان
    منشور من از پیچونده شدن همانا... این بود که من وقتی طرف مقابلم با منمثل خودم با اون رفتار میکنه اینجوری میشم

    سلام یوهنا جان.. قسم میخورم که هیچ ناراحتی ای وجود نداره قیز راحت باش..
    خوبی خوشی .. ترک خوش میگذره؟
    من تازه رسیدم واسه همین جوابت با تاخیر بود
    یانی نمنه
    چرا هر کی با من دوست میشه اخرش میخواد من رو بپیچونه؟
    ای وای.. فردا رو خدا خلق خواهد کرد شاید من توش باشم شاید نباشم.. اگرم ندیدیم بنویس روی تکه ای پلاستیک تا 100 هم نتونه پوسیده بشه یا رو بال قاصدک که بی هدف شاید بیاره سر مزارم..
    سر نخ ها دستمه ولی من هم گیجم پس هیچی نمگم تا خودت اگه خواستی بگی یوخسا کی هئچ
    شبت طلایی نقره ای و آبی آسمانی بدون ابر همراه با وزش نسیم ملایم باشه.. و در صبحگاهان مه دل انگیزی هم همراهیش کنه...
    خدا حافظت
    برو که منم چشام رو با دسته بیل باز نگه داشتم..
    ممنون مطمئنن که موثر بودی ساغول شبت خوش
    متلاشی نشم که نمیتونی ببینی.. باشه خیلی چیزا رو بدون دیدن باید قبول کرد..
    اره باور کن.. حتی ممکنه برم اون خلوتگه رازم و کلی تخلیه احساسی بشم اونجا..
    مرسی.. هر چی هست همینجا دفن میشه... امشب هم سنگ ها در معرض فرسایش بودند.. ولی تو مقداری تونستی جلوش رو بگیری
    مرسی واللاه میگم ها
    چشم حتما... دست رو دست نذاشتم.. قابل توصیف نیست باید متلاشی بشم تا بفهمی چی تومه..
    اینم گذراست.. ببینم چیکار میشه کرد..
    منتظر نباش زیاد... ولی حتما میگم اگر وجود واقعی داشته باشه...
    گلی از خودته :gol: :gol: مرسی
    وای نه میترسم مثل لاله و لادن بشم و هردو طرف کشته بشند.. بزار بمونه همینجوری..
    مرسی الان چوخ بهتر شدم باور کن.. همین صحبت کردن خیلی مهم و زیباست.. خیلی هم موثره.. این اهمیت دادن به طرف مقابلمونه و ارزش نهادن به احساساتشه..
    شاید من هم از قضای خوب روزگار سهمی از این دنیا بدست بیارم.. خدا رو چه دیدی
    یوهنا جان باور کن تو نمیتونی پاشنه دار باشی حتی اگه بخوای فیلمش رو بازی کنی زود میفهمم.. اون دوثانیه تقصیر من بود..
    این همزاد با یه عمل توسط یه متخصص جدا میشه.. وگرنه میتونه بد تر هم بکنه من رو.. نمیدونم من که بهش عات کردم... شاید هم نخواستم برم زیر تیغ
    حاجی اینجادی
    نمنه شده؟
    اه شرمنده در گریزی مقدس بودم در ناشناخته های آشنام که باید از نو میشناختم.. شرمندم الان اینجام فکر کنم
    نه بابا؟ چرا؟ فردا که تعطیله.. میخوای بری سفر مشهد اینا؟
    خدا خیرت بده بابا عجب تصمیم کبرایی گرفتی..
    شاید کار درست رو تو میکنی یوهنا جان .. اینجا داره محدودیت ایجاد میکنه برای ازادیهای انسان البته نه از اون لحاظ بلکه از اون یکی لحاظ.. باشه هر جور دوس داری به آپشون
    اره تنهایی با من به دنیا اومده اصلا.. الان دارم با فرزان تایپیک بازی میکنم از فرط تهنایی..
    میدونم تو همیشه خوبی همیشه خوبی... خوب مثل یک خوب..
    اپشون کن ولی جون من تحلیل رو ول کن.. بزار اونجا چیز بشه
    آللاااااااااااااااااااااااااااااهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    باشه.. منو تنهایی همیشه باهمیم..
    میدونی این چه دردیست در میان جمع بودن ولی در غربت خود تنها نشستن؟؟
    من خودم هم صورت متضاد این آفرینش هستم
    سلام دوست جونم
    مرسی
    عجب عکسی بود

    احساس کردم سوار رنجر شدم
    یو-----------------هن------------------نااااااااااااااااا
    دارم تو رو سه تا میبینم.. مرسی از عکست.. از تنهایی در اومدم... ممنون
    منم میخوام عکس بدم بهت ولی نمیدونم چی باعث میشه سرگیجه بگیری
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا