حاجی این رسمش نیست بچه مردمو اینجوری بپیچونی
-
حاجی گناه کسی که تو سوئد به دنیا نیاد همین دیگه ...
کدوم ایدئولوژی حاجی؟؟
چی شد حاجی کجایی
حاجی دشمن ما ماده نیست که بشه دشنه بهش وارد کرد، دشمن ما نادانی یه عده است که میبینی اصلاح پذیر نیستند
حاجی بیا اونور
ان نمیخوای بشی
حاجی چرا فکر میکنی اینجا آخر دنیاست؟؟ مگه من رابطه ام با بقیه قطع میشه؟
الهی قربونت برم، اینطوری نگو ... ما فقط از جایی میریم که احمقها بیشمارند (بازم بلا نسبت)
حاجی آب شنگولی رو حضوری میزنیم، حالا یا اینجا، یا اونجا
حاجی ضد حال نزن به قدر کافی داغونم یه راه بهتر نشونم بده قبل اینکه کاراز کار بگذره
هم واسه من هم واسه اون
حاجی بودن ونبودن ما اینجارو فلج نمیکنه ولی دوتا ذهنو از فلج شدن نجات میده
باشه برات میفرستم
حاجی بهمون حق بده وقتی داریم عذاب میکشیم بریم بهتر ... هرچی میخوای بگو، ولی نگو بمونید که بازم مثل آدمهای عامه باهاتون رفتار شه (توسط آدمهایی که سرشون به تنشون نمی ارزه)
هیچ اتفاقی نمیوفته، خیالت راحت
نه حاجی بعد اون فرستادم باید میومد یه چکی بکن حاجی
حاجی اینطوری نگو، دیدی که ما همه جور سعی کردیم، بهمون دری وری گفتند با خنده و شوخی جوابشون رو دادیم، سعی کردیم چاه نفت شیم کسی نبود استخراج کنه ... خواستیم معمولی باشیم، خودشون مارو سوا کردند ... اما تو میتونی با اینها کنار بیای، من نمیتونم دیگه ... نمیکشم
حاجی دیشب که دوتا زدم مگه ندیدی
حاجی دست خودم نیست، هرچی با خودم کلنجار میرم تو کتم نمیره ... میل خودت حاجی، با ما نیومدی که با ما بری ... دایی اوغلو که کار داره، منم سرم رو طور دیگه ای گرم کنم بهتر
من نوکرم خال اوغلی
نه خسته شدم برام بسه نمیخوام مچل بشم دست سه چهارتا احمق که حتی سوادشون به 4 سال قبلا هم نمیرسه
برا من هیچ رنگی معنای گذشته رو نداره، من یه رنگ رو از دست دادم، فکر نمیکنم دیگه درست شم ... دایی اوغلو هم جوما آخشامی پست خداحافظیش رو میذاره، منم حتما رفتنیم، حرفهامون میره تو ایمیل حاجی ... اما این اخطار مسخره برام خیلی گرون تموم شد.
حاجی تصمیم گرفتم به جای خداحافظی بشینم 95% اشتراکهام رو پاک کنم و فقط چیزای مربوط به موسسه و زبان رو نگه دارم ... اما واقعا حال نمیده، یا رومی روم یا زنگی زنگ معنی نمیده برا من ... فکر کنم جدی جدی باید رفت ... دارم رفیق میشم باهاش، اما چیزی ازش در نمیاد.
چی بهش بگم؟؟ بگم بره دم خونه خودشون فوتبال بازی کنه؟؟
حاجی سفید نمیخوام
برو به سلامت عمو اوغلو، منم مشغولم ببینم چی میشه، چشم آب نمیخوره ولی
همه چی گوتاردی!!تایپیک حمایت رضا زاده از ا.ن چند روز پیش هم بخاطر جواب ابلهان خاموشیست به فرزان شیراز سومی اوتم
اخه شما تو صحبت کردن خیلی مراعات میکنید من گاهی ترمز میبرم
من برم ناهار و شام و یکجا بخورم با اجازتون بایچشم میخورم اما اشتهام کور شد میخوام برم نمیشه میدونم که یک اخطار دیگه بگیرم اخراجم اما بذار حرفامو بزنم بعد بقول دوستمون پرواز کنم به دیار گمشدگان
کاملا مشخصه همین عمو کپیه سریع یوزر درست کرده و اومده تو پروفایل منو شما
حالا جدی تو تایپیک گفتین ارامش تو حرفامه؟؟ چون هنوز ناهار نخوردم دارم از دست این عمو کپی خیلی هم عصبیم
حاجی حسم رو تو میدونی، چون دلیلش رو هم فقط تو میدونی
البته بلانسبت یادم رفت بگم حاجی، اما حقیقت اینه که میبینی
خبرت رو بهم بگو حاجی، برام مهم
حاجی یه عده گوساله به دنیا میان و کالباس میمیرند، همیشه یادت باشه، اگه اینها نباشند کسی نیست که بره روی مین ... در هر حال، احساس میکنم یکی بهم پر پرواز داده
آره واقعا اسلام ناب محمدی اینجا حاکم میشه ... هیچکی استفاده جناحی نمیکنه، باید یه کم آبجوش بخورم، نماز ژوما نزدیک، نگرانش نباش با یه آیدی دیگه در همین نزدیکی هاست
دوستم بود، داشتم اخبار دادگاه امروز رو میگرفتم که اونم زیاد به روز نبود.
مشکل ما این فنچولها نیستند متاسفانه.
چه باحال میشه اینجا بدون ما!!
حاجی پای تلفنم
الان که نه، آخرین باری که رفتم چند ماه پیش بود، خیلی بد شدم اخیرا، همه اش در حال خوردنم، برم باشگاه خوردن از سرم میوفته، خوب من دوست دارم فیب باشم، مثل قبلنا...
حاچ رو که نمیذاریم بره، سهیل هم برمیگرده، منم اگه اون چیزی که باید بشه نشه نمیام دیگه، البته الانم زیاد نیستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من اگه مدیر بودم، پست اول رو میزدم بعد قفلش میکردم، اگه قفل بشه موردی نداره، حذف هم شد امضام رو ادیت میکنم ... مهم اینه شما همینجا بمونید و نرید خیابون معتاد شید!!!
سر راه رفتم یه باشگاه بدنسازی تو محل خوشم نیومد، شب میرم یه جا دیگه مینویسم، چاق اولدوم
سهیل چرا رفت؟؟
ساک ساک!! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...