M
پسندها
455

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اره دارم...ولي نميرسم..يكي از دوستام بيچاره چندين بار زنگ زده تو رو خدا بيا خونمون...منم نرسيدم..بيچاره بهش بر خورده ديگه زنگ هم بهم نميزنه...:(
    اره..چند روز كه همو نبينيم زنگ ميزنه نيم ساعت نيم ساعت با موبايل....:D
    چه جالب...خوش به حالتون...منم جلسه ميخام...من عاشق اين جورچيزام..
    خواهش ميكنم...
    تازه دارم از سر جلسه امتحان مييام..ديگه تموم شد..نميدوني چه روزيه امروز...صبح تا حالا دارم گريه ميكنم...
    اره..تقريبا به موقع اومدي...ولي گفتم حتما ديگه نمياي...
    چه جالب..هنوز با دوستاي دبيرستانيتون در تماسين..چه خوب..اونوقت چي كار ميكنين توي اين گروه..؟
    سلام...چطوري؟اره..من ساعت 12 اومدم...
    قبل رفتنت يه رفرش بزنو برو..;)
    ديگه الانم داشتم ميرفتم...:(
    كوشي په؟؟رفتي؟؟مهدي جان قبل رفتنت يه رفرش بكنو برو خواهري...
    سلام داداشي...چطوري؟ شب به خير...چه جلسه اي كه رفتين خونه رئيسش؟
    سلام داداش خوبی؟
    چه خبرررررررررررررر؟
    داری میخونی؟
    موفق باشی
    التماس دعا
    بای تا های
    راست ميگي مهدي؟چرا شكلك نداري؟ميخاي شكلك بهت بدم..دزدي نيستا..هديه هستن....:D:biggrin:
    اهان..چيزي كه عوض داره گله نداره...خوب اونوقت تا حالا تو نميخاستي اون بياد..حالا اون نميذاره..:biggrin:
    مگه الان كجايي...
    اره...خوب شده كه نرفت شهدا....بيچاره اگه ميرفت دلش ميگرفت...
    گند زدي و داري صنعتي اصفهان ميخوني؟(گند نميزدي كجا ميخواستي بخوني؟؟؟):surprised:
    به به داداشه خومون...:smile:
    سلام..چطوري؟

    يا خيلي راحت بود يا من خوب جواب دادم يا من توي توههم يا...:Dولي در كل خوب دادم...

    راست ميگي..خوب پس به خاطر دعاهاي تو بوده..سر جلسه خيلي ارامش داشتم...ممنون گلم...:gol:
    راست ميگي داييت شهيد شدن؟
    نه برو خوش باش
    درسو می خوای چه کار:D
    اگه پیدا کردی به منم بگو چون دیگه یواش یواش دارم از تو خونه نشستنم دیوونه میشم:cry:
    مهدي راستي راستي داداشم نميرسونه منو...مياي منو برسوني؟ديرم شده؟:cry:
    خوب من فرق فوکولم:w12:
    نه بابا همه کارام که تموم شد بعد میام اینجا:D
    ببخشید سلام:redface::gol:
    گريه نكن عزيزم....داداشت كه از هفته ديگه بيكار ميشه..با هم ميتركونيين..بعدشم خواهززادت بزرگ ميشه هر روز مياد اونجا...
    جدي؟اخي ...
    اره ما هر كي هم بره بيرون باز هستيم...:biggrin:
    ميزنيم توي سر كله هم...نامردا واسه من جشن پتو گرفتن...:)
    دعوا كه نه...خواهر بزرگيم كه ميره سر كار توي خونه نيست ..ولي وقتي اومد من ديگه نميام پاي كامپيوتر... :smile:
    فقط خواهر كوچيكم يه كم گير ميده..مثه الان ميگه پاشو برو ديگه امتحانتو بده....:D
    داداش هم كه يا كلاس داره يا سر كار...بعضي وقتا با كامپيوتر كار ميكنه..(خيلي مظلومه)..:biggrin::)
    .داداش كوچيكم كه هيچي..واسه خودش حال ميكنه كار به كامپيوتر نداره...داداش بزرگيمم كه اينجا نيست...:)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا