محـسن ز
پسندها
7,181

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ممنون محسن جان ...منم همين معني رو ازش برداشت كردم ...اما چون مطمئن نبودم چيزي برات ننوشتم...اما واقعا چه فال خوشي در اومده...دستت درد نكنه...زحمت كشيدي ايشالا هميشه خوش خبر باشي.
    همون موقع همه شعر رو خوندم.تفالي كه پايين كتاب من نوشته اين هست..

    به شما بشارت داده ميشود كه به زودي بناي نيكبختي و سعادتتان شروع به پيشرفت ميگذارد و آن قدر سعادتمند ميشويد كه ديگر نيازي به هيچ چيز نخواهيد داشت . خدا را از ياد مبر.
    برداشت من اينه:
    بشارت است وقت سلامت و حلاوت است براي صاحب سلامت(به معناي خبر سلامتي)
    خدا را شکر مي‌کنم و که اين نهايت نعمت است (ظاهرا ضمير شکر و نهايت نعمت به همان خبر سلامت بر مي‌گردد)
    خاله چی بگم دل همه مون گرفتس من که امروز از نظر جسمی هم خوب نیستم...
    خاله امیدمو توکلمون به خدا رو نباید از دست بدیم
    دفه ی دیگه هم نشنوم بگی دلو دماغ ندارما ده...
    سلام ازماست محسن جان خوبي عزيز خسته نباشي

    با الطفات خداوند و محبتهاي شما ....خداروشكر بهتره.ممنونم.:redface:

    والا دقيق نميدونم...اما فكرميكنم تازيانه بتونه دقيق معنيش رو براتون بگه.
    سیلام
    بابابزرگ خوبی
    دلم برا مامانیم تنگ شده الانم جایی هم که نمی تونم هیچ عکس العملی از خودم نشون بدم

    اگه خبری شد یه خبر بده
    ممنونم محسن جان...اينقدر خبر تصادف نيوشا شوكه ام كرده بود كه ديشب نتونستم برات پيام بدم..
    از ديشب تا حالا اينقدر گريه كردم كه ديگه دلم داره از غصه ميتركه...همش ياد برادرم ميفتم...:cry::cry::cry:
    .ببخشيد ميدونم وظيفه من بود كه برات خبر از حال اميرعلي بدم...شرمنده.

    خداروشكر خيلي بهتره...حال عموميش كه تقريبا به روال عادي برگشته و به شيطونياش ميرسه...خداروشكر
    آبريزش بينيش هم تقريبا تموم شده
    فقط فعلا سرفه داره...سرفه هاش هم از اون حالت خشكي خارج شده...اما خوب هنوز داره...كه ايشالا اونم به زودي خوب ميشه...

    محسن جان ممنونم كه احوال پرسم بودي...خيلي لطف داري عزيز...متشكرم..:redface:
    سلام محسن جان...خبر تصادف نيوشا رو كه شنيدم...نمي دونم چي بگم.....كاش اصلا برنمي گشتم كه اين خبرو بشنوم..ممنون از لطفت
    دوستان اين دعا را دائم برا شفا يافتن نيوشا بخوانيد :

    بسم الله الرحمن الرحيم

    يا منزل الشفا و يذهب الداء صل علي محمد و اله و انزل علي وجهي الشفاء

    »» دعاي ديگر به جهت شفا يافتن از كما

    مکرر بگويد :

    بسم الله الرحمن الرحيم

    يا هو يا من هو يا من ليس الا هو صل علي محمد و آل محمد
    چشم بزرگيتون رو ميرسونم عزيز

    بله متوجه شدم...پس براي ماساژ پيشاني رو از حالا

    ميتونه شروع كنه...باشه اونم به چشم...

    واقعا ممنونم محسن جان...توي كافه ميبينمتون...:w27:
    ممنونم محسن جان....رضا جان ضمن تشكر ميگه با اين داروهايي كه الان دارم مصرف ميكنم مغاييرت ايجادنميكنه...؟
    بعدش هم يه سوال ديگه...ببخشيدا...يعني روزاول كه يك قطره ايي دوم هيچي سوم دو قطره ايي چهارم هيچي پنجم سه قطره ايي ميشه؟ ششم هيچي . هفتم چهارقطره ايي ميشه؟ يا اين پنجم و هفتم رو هم همون دوقطره ايي مصرف كنه.؟

    بازهم تشكر و سپاس:w27:
    ممنون محسن جان..از آبش به اميرعلي دادم ..و خود شغلمهاشو به رضا و سما دادم...خودم هم خوردم جات خالي...
    محسن جان اگه جواب بده و منو از اين مصيبت خلاص كنه باوركن منم ميرم تمام گلهامو از باغچه درميارم بجاش شلغم ميكارم...:dجات خالي امشب سوپ مرغ هم درست كرده بودم اما نميدونستم ميشه توش شلغم هم ريخت ..مزه اشو بد نميكنه؟؟؟:surprised:
    سلام و شب بخير محسن جان...خسته نباشيد

    خواستم بهت خبر بدم...از اون معجون شلغم درست كردم و به امير علي دادم ...صداي سرفه هاش به نظرم عوض شده...گرچه زياد ندادم...اما به نظرم يه كمي تغيير كرده ديگه به اون خشكي و سختي نيست...ممنونم...حالا بازم ادامه ميدم.:w27:
    ممنونم ...سما تازه خوب شده...خداروشكر...
    آره محسن جان اينقدر بخور اكاليتوس توي خونه دادم كه همه مون بوي اكاليپتوس گرفتيم...
    محسن جان هنوز كه دارم مقاومت ميكنم..برام دعا كن بتونم طاقت بيارم و خودم از پا درنيام...وگرنه كسي نيست پرستاريشون رو بكنه...اگر هم باشه مثل خودم دلسوز نيستن...ميدوني كه هيچكس مادر نميشه.

    خوب محسن جان بخاطر تمام محبتهات ممنونم
    برم با اجازه بخوام كه الان روي همين صندلي غش ميكنم.
    فعلا با اجازه عزيز.خوش باشي و سلامت.
    الهي آمينننننننننننن....واقعا برام سخته از يه طرف رضا هم چندان حال مناسبي نداره...اونم سينوسهاش عفونت كرده...

    ببخش من اين روزها اصلا خبرهاي خوبي ندارم...همش بيماري...شرمنده...خيلي لطف ميكني كه به حرفهام گوش ميدي عزيز.سپاسگذارم.
    نه عزيز باورت ميشه تا نيم ساعت پيش اميرعلي بيدار بود و بد خلقي ميكرد.
    درمقابل اينهمه مهر و محبت بي شائبه زبانم قاصره....هيچي نميتونم بگم عزيز...فقط ميگم...اميدوارم هيچوقت غم نبيني...همشه شاد و سربلند باشي مهربان.
    سلام محسن جان
    واي خداي من چه زحمتي كشيدي...دستت درد نكنه خيلي خيلي ممنونم عزيز....ايشالا بتونم جبران كنم
    چشم فردا حتما ميرم يه عطاري پيدا ميكنم و همه رو تهيه ميكنم يه چيزهايش رو هم توي خونه دارم ...حتما براش درست ميكنم و بهش ميدم...
    راستي محسن جان بايد چندبار در روز بهش بدم...؟

    خيلي ممنونم عزيز...
    سلام محسن جان...خداروشكر امروز حال عموميش بهتره...اما هنوز علايم رو داره....
    ممنونم عزيز با اين حجم كاري زياد بازم به فكر من و اميرعلي بودي...خدا واسه خانواده ات حفظت كنه...بخدا شرمنده ام ميكني عزيز...بي نهايت سپاسگذارم...محسن جان فقط هرجا رفتي كه بپرسي سن اميرعلي رو بگو بعدش هم بپرس چطوري و چه مقدار ميشه بهش داد...قربون دستت عزيز...

    بازم تشكر ميكنم...سپاس
    سلام
    من خوبم اميدوارم شماهم خوب باشي
    كرسي اومدم ولي پست ندادم.نمي خواستم زياد بمونم ولي...
    سلام محسن جان
    خوبی
    محسن جان
    گه گاهی یه شعری زیر کرسی بگو
    چون عاشق شعرم
    باهاش حال میکنم
    مخصوصا عرفانیش
    خب اینجوری کم اوردم شبت خوش برو بخواب صبح زود پاشی ! پایدار باشی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا