من آموزشگاه ملي پايتخت رفتم...
يعني كلاهبرداري محض-اولا كه هيچي ياد نمي دن (بلدن ولي ياد نمي دن!!!)
ثانيا ساعتي درس مي دن و پشتيباني و اين چيزا كشكه! من وارد بازار كار شدم ديدم اطلاعاتي كه دادن فقط ترسمو ريخته وگرنه هيچي نگفتن حالا من كه كامپيوتر خونده بودم و قبلا تو زمينه تعميرات سررشته...