:gol: اَستَغفِرُ اللَهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه :gol:
*** استغفرالله الذی لا اله الا هوالحی القیوم ذوالجلال والاکرام
من جمیع جرمی و ظلمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه ***
گاهی در فرا سوی این لحظات از خود می پرسم، با خود چه کردی؟!!!
که همچون باران می باری.. همچون باد گریزانی..
و همچون تاریکی در هراسی
حتی چشمانت را در کلبه ی وجودش نیافتی
تو خود، او بودی و او تو نبود...
چه بد کردیم به خود...
هر چیز زمانی دارد
نفس هم که باشی
دیر برسی
من رفته ام . . .
عزيزم اسم من شميراست.
كتاب تاريخ نمايش، تئاتر و اسطوره در عهد باستان نوشته روح انگيز راهگاني
از اسطوره تا باستان، دكتر مهرداد بهار
نمايش در ايران، بهرام بيضايي
بنياد نمايش در ايران، دكتر جنتي عطايي
قهرمانان ايران باستان، دكتر عباس مهرين(شوشتري)
درآمدي بر نمايش و نيايش در ايران، جابر عناصري...