Recent content by shabe sarab

[SIZE=5]با سلام پروژه ی حیاتی دارم خواهش میکنم کمک کنید عنوان تمرین برنامه ای به زبان C بنویسید که با فراخوانی سیستمی fork() پردازه فرزندی ایجاد نماید و این پردازه فرزند N عدد از دنباله فیبوناچی را که N بعنوان پارامتر ورودی به برنامه داده خواهد شد، تولید و چاپ نماید. پردازه والد پیش از خاتمه،...

بازم مشکل بازم مشکل سلام بچه ها اینقدر خرابکاری میکنم و سوال های عجیب و غریب میپرسم که ایندفعه واقعا روم نمیشه چه طوری سوالم رو بگم راستش بعد از اینکه ویندوزم رو عوض کردم هیچ مشکلی نداشتم تا اینکه الان چند روزی هست که کامپیوترم سیدی ها رو باز نمی کنه یعنی هر چی سیدی که توش میزارم اصلا هیچ...

مشکل ویندوزی خواهش می کنم کمک کنید مشکل ویندوزی خواهش می کنم کمک کنید سلام فلش من کلی ویروسی بود هر وقت به کامپیوتر می زدم پیام زیر رو می داد windows-no disk exception processing messag c0000013 parameters 75b6bf7c4 75b6bf7c 75b6bfc زیرش هم سه گزینه ی cancle try again contine داره که هر...

سلام ملیسا جان چرارمان ها رو کامل نمیکنی هنوز رمان تقدیر این بودکه... روتمام نکردی که یکی دیگه رو گذاشتی خواهشا تمومش کن وکمی هم زودتر بزار مرسی عزیزم

:gol:از زندگی متنفرم گاهی اوقات فکر خودکشی به سرم میزنه خیلی از این دنیا واز این ادما گله دارم اونقدر غم توقلب کوچیکم انباشته شده که دیگه نمی تونم نفس بکشم یه هم زبون می خوام یکی که به حرفام گوش کنه خداهم که منو فراموش کرده انگار نه انگار که من هم هستم فقط ایستاده تا من بی عدالتیش رو تماشاکنم...

مهدیه جون ازت گله دارم پس ادامه ی غزال چی شد دارم میمیرم از کنجکاوی

دلم برای معصومیت وعشق پاکم تنگ می شود دیگر اشکی برایم نمانده است بیچاره چشمانم که روزی به امید به دست اوردنش می گریست وحال باید برای از دست دادنش بگرید :gol::gol::gol::gol: غرور من که به ملک سخن خدایی کرد دریغ در طلب اشنایی تو وفا و عشق تو را چون گدا گدایی کرد

شعر شعر بدان افسونگری وحشی نگاهی نزن بر چهره رنگ بی گناهی شرابی تو شراب زندگی بخش شبی می نوشمت خواهی نخواهی

ادامه ی رمان غزال وریشه ی عشق رو می خوام تو باشگاه هست یا هنوز کامل نشده اگه اینطوره حتما بقیه اش رو بزارین مخصوصا غزال رو که اخراشه و بدجورتو خماری ام

غزال غزال پس پایان این رمان چی شد چرا اینقدر ما رو تو خماری میزارین خواهش می کنم اخرشو بزارین دیگه

نه تو رو خدا من فقط تا اون جایی رو خوندم که بردیا زمین کنار فریبرزاینا رو خرید و ماندانا فهمید اون بردیاست بقیه اش تو سایت نبود هر چی گشتم نبود خواهشا اگه دارین برام بزارین تا بیشتر از این تو خماری نباشم

ادامه ی رمان کسی پشت سرم اب نریخت چی شد چهاد فصلش مونده نمی دونم بقیه رو از کجا گیر بیارم هر چی می گردم نیست راهنمایی کنید خیلی منتظرم

عاشق صداقت بهار صمیمیت تابستان معصومیت پاییز وپاکی زمستانم

نمی دونم ولی عاشق عاشق بودنم نمی دونید چه لذت عجیبی است تپیدن قلب برای دیگری وچه زیباست لحظه های وصال وفراق ان هنگام که صادقانه عاشق باشی..................................خدایا عاشقم گردان ونخواه که حتی لحظه ای بی عشق نفس بکشم

خدا راسته راسته شک نکن اما نمی دونم چرا چند وقته منو نمی بینه وفراموشم کرده ازش گله دارم هر کی که دلش پاکه برام دعاکنه که خدا دوباره پیدام کنه نمی دونم شاید من اشتباه می کنم وخودمم که خدا رو فراموش کردم و باید پیداش کنم