Recent content by samineh.s

  1. S

    دست‌نوشته‌ها

    هی میگن قصه ما به سر رسید،کلاغه به خونش نرسید... والا سر قصه ما،کلاغه به خونش رسیده،تشکیل خونواده هم داده،با خوبی و خوشی دارن زندگی می کنن... قصه ما به سر که هیچی،به وسط و نیمه هم نرسیده،همینطوری مونده میون هوا و زمین... فکر کنم سی دیه قصه خش داشته،جنسام همه چینی،خدا سرش شلوغه...
  2. S

    دست‌نوشته‌ها

    من همیشه هم با بدی نمی جنگم،باهاش بازی میکنم... چشم می گذارم،خوب خوب که قایم شدن... من در میرم،تا میتونم می دوم،فرار می کنم... فرار می کنم...
  3. S

    دست‌نوشته‌ها

    یه موقعه ای چقدر از این فعلای ماضی بدم میومد. نمی دونستم ترس از آیندس که مهمه. ترس از آدمایی که سطحی و مقطعی هستن. آدما وقتی تو زمین وجودت ریشه نکنن،با کوچکترین تلنگلری بر بادن...
  4. S

    دست‌نوشته‌ها

    از یه جایی به بعد،بارم و جمع کردم و از پیش جمع کثیری از دوستام رفتم. گم گور گم گور... اونا آدمای بدی نبودن،منم آدم خوبی،فقط غربتی که بینشون داشتم،خفم کرد... از این غصه ای که برا همه خوردم و کسی برام نخورد،دق کردم... از اشکایی که پاک نشده،دلم شکست... از یه جایی به بعد،دیدم جام خالی نیست... و...
  5. S

    دست‌نوشته‌ها

    تو زندگی،یه وقت هایی هم هست که نامه می نویسیم. یه کمد پر از نامه، نامه هایی که با شوق نوشتیم، و هرگز ارسال نشدن. نه که نخواستیم ارسال کنیم،نه، فقط...
  6. S

    دست‌نوشته‌ها

    ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻴﮕﺬﺭﻩ،ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ... ﻫﻤﺶ ﺩﺭﺳﺖ،ﻭﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨم بخاطر ﻳﺎﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻴﻢ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ،ﺗﻮﯼ ﻗﻠﺒﻤﻮﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﻢ.
  7. S

    اسپم ها ، تاپیک های تایید نشده ، پست های تکراری و حذف شده!!

    گاهی خلوت دوست را به هم بریز تا بداند که تنها نیست... این مرام ماست که در وجود دوست خانه ای داشته باشیم ‏‎‏‎‏حتی به مساحت یک یاد...
  8. S

    دست‌نوشته‌ها

    باید پایان ها رو پذیرفت،ناچاریم،هر چیزی روزی پایانی داره،هر کتابی،هر آهنگی،هر فیلمی و هر نوشته ای،گاهی بعضی نقطه ها نقطه آخرن و دیگه قرار نیست کسی بگه:سرخط. فکر میکنم که ریز ریز یاد میگیریم که اصلا بعضی پایان ها لازم هستن. امیدوارم پایان ها شیرین باشن و چیزهای شیرین تری در انتظار همه،همه اونهایی...
  9. S

    جمله های زیبا

    آدم ها تو را نمیفهمند،تنها ترجمه ات میکنند،آنهم به زبان خودشان.
  10. S

    دست‌نوشته‌ها

    پل ها همیشه هم خوب نیستن،پل ها و هر چیزی که تو دنیا استعاره از پل هست. گاهی فقط باعث میشن که بری. بری بدون اینکه اون دنیایی رو که توش بودی کشف کرده باشی.
  11. S

    درخواست تغيير نام كاربري

    سلام،میدونم که شامل قانون تغییر نام نمیشم ولی چون از ابتدا با نام خودم ثبت نام کردم و اسمم کمی خاص هست خواستم خواهش کنم که تغییر کنه،اگر امکانش بود تغییرش بدین به تنسگل.ممنون.
  12. S

    دست‌نوشته‌ها

    دارم فکر میکنم،به افعال ماضی،به اینکه چقدر از زندگی داره به افعال ماضی تبدیل میشه،یه خانم مسنی همسایمون بود،یه دوستی داشتم و ... ریز ریز،اینجا درس میخوندم،اینجا تاکسی ها بودن،با مترو میرفتیم و ... حالم آشوب میشه،بدم میاد از این همه فعل ماضی که داره دورم رو میگیره.
  13. S

    دل نامه یا نامه دل

    اگر دری میان ما بود می کوفتم درهم می کوفتم اگر میان ما دیواری بود بالا می رفتم پایین می امدم فرو می ریختم اگر کوه بود دریا بود پا می گذاشتم بر نقشه جهان و نقشه ای دیگر می کشیدم اما میان ما هیچ نیست هیچ و تنها با هیچ هیچ کاری نمی شود کرد شاعر:شهاب مقربین
  14. S

    دست‌نوشته‌ها

    مقاله میخونم و با کلافگی میگم:نه.مجله هم همین طور.گاهی،البته فقط گاهی،در مورد کتاب ها متفاوته،تازگی ها کمتر نوشته ای واقعا خوشحالم کرده،صحبت سواد ادبی و این حرفا نیست که به هیچ عنوان ادعاش رو ندارم،صحبت یکنواختی محتواس که همه گاهی دچارش میشن. با چند نفری خارج از چهار چوب مطلوب ولی محدودم که...
  15. S

    دست‌نوشته‌ها

    یک هفته ای هست که دلم میخواد برم و با یه بنده خدایی که باهاش میونه خوبی نداشتم آشتی کنم،برم و سرخوش فقط بپرسم "خوبی؟" اما حیف،شیرینی خیال خامم مثل نقشای روی ساحل لب دریا محو محو. میدونم نه میرم و نه میگم. و به این فکر میکنم که فقط کله گنده ای مثل حافظ که میتونه بگه: در طریقت رنجش خاطر نباشد...
بالا