گاهی گمان نمیکنی و میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی استجابت است
گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
گاهی گمان نمیکنی و میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی استجابت است
گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
روز مبادا (قيصر امين پور)وقتي تو نيستي نه هست هاي ماچونانکه بايدندنه بايدها...مثل هميشه آخر حرفمو حرف آخرم را با بغض مي خورم.....عمري است لبخندهاي لاغر خودرادر دل ذخيره مي کنم:باشد براي روز مبادا!اما در صفحه هاي تقويم روزي به نام روز مبادا نيست آن روز هرچه باشدروزي شبيه ديروز روزي شبيه فردا روزي...
امان از درد بی دردی
غریبستان نامردي ...
تمنا می کم ای دل!
مرو دیگر به شبگردی...
در این دنیای لاهوت و کمر باریک
که می دزدد نگاه هر تهمتن را!
چه می باید برای قنچه ها بگذاشت؟
که می مانند در زندان نامردي:eek::surprised:
از دست تو امشب شده فکرم متلاشی
آرام نگیرم مگر از من شده باشی
چشمان تو معمار غزل های بدیع است
بد نیست مرا جنس نگاهت بتراشی
جنجال به پا کرده ای و متن خبرها
محتاج نباشند از این پس به حواشی
یک نیمه پر از دردم و یک نیمه پر از غم
سخت است تو هم روح و تنم را بخراشی
مجموعه ای از رنج و غم و درد و عذابم...