امیر آقا
دستت درد نکنه ;)
توضیحات خوبی بود. ولی من باید برای Forging stock یک عبارت فارسی (برای ترجمه لفظی) جایگزین کنم.
لطفاً فارسی رو پاس بدار و یک عبارت جا افتاده فنی و مسطلح را معرف بفرما! :confused:
با تشکر مجدد :smile:
با تشکر از امیر آقا ;)
تعریف زیر را پیدا کردم ولی خودش احتیاج به ترجمه دارد! :cry:
Forging stock: Wrought rod, bar or other section suitable for subsequent change in cross section by forging
اگر ممکن است برای این تعریف فوق توضیح مختصری بفرمایید و در آخر یک عبارت برای ترجمه Forging stock...
با سلام خدمت دوستان
اگر ممکن است ترجمه عبارت زیر را تصحیح و تکمیل بفرمایید:
effective threads
threads that are capable of providing reasonable engagement in mating threads; the first effective thread at a runout begins one thread length below the runout scratch
دندههای مؤثر
دندههایی که...