ای جانم ...اکی
Milad.dhg
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
سرت سلامت رفیق..........
نامبر وان شما بودی و هستی
سلام دوست عزیزم حسودی نکنی محله ی ما برف میاد هااااااااااااااااااا
مرسی عزیزم ... ایشالا شمام همیشه خوب باشی .
آقا میلاد من برم نهار بخورم .بفرمایید . فعلا بای
مرسی دوست خوبم . باورتون میشه تا حالا چند تا دکتر مختلف رفتم هر کدوم یه چیزی میگن
نه خوب نیستم دوباره از دیروز دردش شروع شده الانم خیلی درد دارم وواقعا دردش خستم کرده
نمایشگاه چی .؟ کی.؟ یعنی غرفه دارین.؟
کارای پروژه بهتر پیش میره.؟
دیشب بی خوابی به سرم زده بود اومدم باشگاه اما جوابی ندادین فکر کردم حتما کار دارین
مرسی ممنون . یه کوچولو دیروز سرما خوردم .
سلام مهندس خوبین .؟ خوش میگذره.؟
سلام ... مرسی
کم پیدایید !!
طبق معمول نتونستم عکسی که فرستادین رو ببینم، باز نشد.
میگم زیر عکساتون بنویسین چی هست آدم توی خماری نمونه! 
......
سلام خوابم نمیبرد یه سر گفتم ب باشگاه بزنم انگار شما هم شب زنده دارین . فقط خواستم سلامی عرض کنم . مزاحم نمیشم . شبتون رویایی
شب شما هم زیبا و آهنگین...
پس یعنی آهنگاشو نشنیدین؟
یه پیشنهاد بدم که دیوونه بشین؟
برین آهنگ یادم هست، یادت نیست رو گوش بدین... اسیرش میشین و بارها و بارها گوش میدینش...! من چند یکی دو ساعتی ست دارم پشت سر هم گوش میدمش.
...............bye
آخ آخ آره. پنجره، برف، فنجون چای ام... و آهنگ شهیار... گوش میدین؟
زیبا و برفی یا بارونی باشه بهتره البته.
سلااام. خوااهش...
می تونم مثل خیلی از آدم ها سکوت کنم.باشه از این لحظه به بعد.....
نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد ...
**** و خوشا به حال گنجشکان سرفراز ****** -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...