تضعیف روحیه نن ملودی
...Melody
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
بفرمایید این هم دست پخت ناخدا ..
خو ایشون که البته صد در صد میفهمن
مهم اینه که بقیه نفهمن
هان خو چیه مگه
گفتم پنهان کاری کنم کسی نفهمه
پای ابرو وسطه
نه باو اشتباه پیش میاد دیگه طبیعیه
خو پس به من قرضش بده
ها جنسش؟؟نمیدونم
خسارت خوردم(رفتم نوشو خریدم تا کسی از اصل ماجرا بویی نبره اخه ابرو داریم ما
اهوک نه دیگه الان مال خودمه
ملودی خسارت بهم خورد ظرف مذکور دیروز سوخته
اخییییییییییییییییی این شکلکو میشناسی؟؟
نه مگه داره برادر خواهر؟؟:surprised::D
چخد خشنی تو...گرخیدم باو...تو نمیگی سکته میکنم میمونم رو دستت؟!
چخد خشنی تو...گرخیدم باو...تو نمیگی سکته میکنم میمونم رو دستت؟!
ای بابا...این که دیگه سلیقه ای نبود
خعلی لطیف بود...
خو لااقل این لینکو ببین شاد شی...آشتی...:دی
لينك
بفرما کیک...
چیو میدونی؟؟!!
ملودی امروز خعلی مشکوک میزنیا!!!
اصن بگو ببینم من کی باهات آشتی کردم؟!
به حق چیزای نشنیده!!!
کامپیوتر شما زن است یا مرد؟؟
پس چی که!!!هه!!!
تو فقط منو کشف نکردی...تو یه انجمن که مدیر تالار عکسم...عکسام تکن...
خعلی حال میده...میخوای بلند شم تو بشینی؟!
سفر
مرا از تو به هیچ‌کجا نمی‌بَرَد
پشت سرم آب نریز!
اینجا محله ی ماست دیگه...!!!!!
پول درمان هرچی درده! +تصویر متحرک
.
.
.
به به سلام علیکم ملودییییییییی عزیز :*:*:*
صاب افتخاری
والا کم میام اینجا اما هفته ای دو هفته ای ماهی 2ماهی سر میزنم اینجا هم اما فعالیت کم ..[IMG]
لابد رد پامو تو محل حکومتت دیدی [IMG]
جای خاصی نبودم .... خداروشکر بد نیست اوضاع
خودت چی ؟ اوضاع و احوال روبه راه و ایام به کامه ؟
هیچی....
به قول معروف ،قابل به عرض نیست...!
الان رو بچسب که خداروشکرم...
.
.
.
المپیک ی نکته مثبت داشت اونم این بود که فهمیدم اون دایره وسطی سیبل ، همون زرده ، رو با نام منطقه X خطاب میکنن...!!!
ببین چقدر اطلاعاتم رفته بالا!
.
این که میگی برای تو چیزی نداشته منظورت اینه که که که....
ای شیطون رفته بودی لندن؟!
آره....؟؟؟!!!!
نکنه عضو تیم ملی هستی و رو نمیکنی!
.
.
ببین ی مدت دیگه این پسره همکارت اومده، پیشنهاد میکنم بری ی مرخصی، تو برگه مرخصی رو بنویس اگه محمدحسین ناز کرد بگو من ردیفش میکنم!
ی 2،3 روز برو مسافرتی، گردشی، جایی ی کم باد به کله ات بخوره!!!
خب گناه داری اینطوری!
(البته فکر نکنی برات نقشه های پلید کشید،محض دلسوزی گفتم!)
یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی؛ تا یک لقمه
بیشتر بخورم یادت هست؟
شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی... خانوم طلا بشی
و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته
باشم قورت بدهم حتی بغض های نترکیده ام را...
بزار برات یه شیرینی درست کنم که دستات هم باهاش بوخوری -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
