شما یه تشکر فوق ویژه داری
خیلی خیلی دلسوزانه و خالصانه تجاربتو در اختیار ما میذاری
ممنون.
اینکه کسایی که تجربه دارن همراهیمون کنن عالیه.
من هر بار سر میزنم به اینجا کلی انگیزم برای ادامه بیشتر میشه ولی خب ته دلم خیلی می ترسم اینبارم موفق نشم...
مرسی از توضیحاتت عزیزم
راستش اصلا تایم کلاس رفتن ندارم وگرنه خیلی تعریف کلاسای آقای سروش نیا رو شنیدم من 3 سال پیش با اینکه توی دانشگاه کلاسای آقای فاطمی رو تجربه کرده بودم بازم خام شدم و کلاساشون تو مرکز و رفتم که به شدت!!!پشیمون شدم! یه کتابم از ایستایی مرکز دارم منتها این رنگی نیست مشکیه و...
من تصمیم گرفتم شروع کنم هرچند با توجه به شرایطم کل روز رو تایم آزاد ندارم ولی خب از ساعات خواب و تفریح کم میکنم
من ایستایی کلا هیچی یادم نیست! زبانم ضعیفم بنابراین بهتره ازینا شروع کنم دیگه نه؟ ولی کدوم کتابارو پیشنهاد می دین برای شروع
ضمن اینکه تاریخ الان خیلی زوده درسته؟ چون مطالبش فرّاره فکر...
ممنون از صحبتات . همشون و قبول دارم و دقیقا درگیریم با خودم همینه که هنوز نتونستم اهمیتش و برای خودم روشن کنم ببینم واقعا هدفم هست یا کمی بلاتکبیفم و امیدوارم زود تر بتونم درست ترین تصمیم و بگیرم.
مرسی از جمله ی آخرت خیلی خوشم اومد !انرژی داد!خیلیییییییی دوست دارم دانشکده هنرهای زیبا درس بخونم....
سلام
من دو سه سالیه درسم تموم شده یه بار کنکور دادم و آزاد قبول شدم نرفتم و بعدشم کلا بیخیال شدم
الان چند روزه دو به شک هستم که دوباره تلاش کنم یا نه منتها میخوام مشروط به این که حتما و حتما یه دانشگاه خوب قبول بشم شروع کنم خیلی مرددم و میترسم که قبول نشم!
به اضافه ی اینکه مدت ها از فضا دور بودم...
دوستان من متاسفانه یا خوشبختانه در این مورد خیلی اطلاعات دارم همون مدتی که بابام تو کما بود کلی راجع به این موردا مطالعه میکردم و با آدمای مختلف حرف میزدم.همه ی این مطالب درسته ولی یه چیزی و این دوستمون فراموش کردن و اون اینکه تمام علوم به خصوص علم پزشکی در مقابل علم خدا ناتوتنن
جالبه براتون...
به به بههههههههههه:gol:
نیو خانوم پر انرژی خودمون!
خوشحالم که سلامتی دختر عزیز و خندون
میگم دختر یه کم استرحت کن!یه دستی این همه پست و پیغام و از دیشب جواب دادی؟!:surprised:
می ترسم فردا پاشی بیای دانشگاه!
البته با اون روحیه ایی که من از تو سراغ دارم اهل سکون و بی حرکت بودن نیستی
ولی یه کوچولو...
:w14:بچهههههههههههههههههههههههههههههه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خواب بودم که با صدای اس ام اس پریدم!
نیوی گل نیم ساعت پیش چشماش و باز میکنه و مرتب اسم باباش و صدا میکنه!