M

mahboobeh

عضو جدید
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
927
پسندها
999
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • S
    فدات بشم چشمت بی بلااا:-*:-*
    خصوصیو دیگه نجواب ...:w07::w07:
    شبت بخیر عزیزمم:-*
    S
    اره دیگه خداروشکررر که ماه رمضون نیست .. وگرنه بر فنا میرفتیم :confused:
    بیخیال تموم میشه ...
    هر وقت خنک شو برو عزیزم :smile:
    اهان ..باشه خدانگهدارشون :)
    S
    اره همه 240ساعتن دانشگاه کوفتی ما گفته 320...من نمیدونم دیگه اونجا چه کار کنیم؟؟از طرفیم خیلیییی گرمه ...
    راستی امروز ظهر حرم بودم دوستم زنگ زد از اونجا انلاین بودم :D
    S
    کلا 320ساعت :cry:
    اعصابشونو ندارممم ....کاش ادم راحت تری بودم ...کاشششش:(
    مسعود.م
    بله واقعا حداقل کاری هست که میشه انجام داد
    شما بزرگوارید محبوبه خانم:gol:
    خداکنه منم لیاقت داشته باشم:redface::gol:
    S
    نه اصلا خوش نمیگذره
    ....مارو از سرشون وا میکنن ..دیگه تحویلمون نمیگیرن حوصلشونو ندارم اصلا ....:(
    S
    گفته بچه ها دعا کنین قیافه من یادش نمونه :w15:
    بهش گفتم خنگه تو خواب بودی اون بیدار بود ....بعد گفتم حالا که خیلی نگرانی قول میدم برم به همه بگم من بودم تو نبودی :biggrin:
    مسعود.م
    ممنونم همچنین شما بانو:gol:
    خواهش میکنم تشکر هم میکنم مجدد بابت حضورتون در تاپیک :gol:
    S
    ما اونجا نبودیم بعدش که کامل بیدار شد خودش برامون تعریف کرد من که انقد خندیدم داشتم میمردم :D
    پسره هم متوجه شد این تو هپروته چیزی نگفت
    حالا بعدش اومده تعریف کرده برامون میدونی چی میگه؟؟؟؟؟؟:w06:
    S
    امروز دوستم تو کتابخونه نیروگاه خوابش برد مسئول کتابخونه رفت یجایی ..بعد یهو یکی از پسرا اومد این دختره ام تازه پاشده بود بهش گفت سلام دختره بجای جواب سلام انقد تو هپروت بود جواب داد:خب؟!:Dبعد پسره پرسید مسئول کتابخونه کجاست بجای اینکه بگه نمیدونم گفت یه دو یه دقیقه دیگه انگار منشی مسئول کتابخونه ست :D
    لامصب ....:D
    S
    اره دیدم جوابتو دادم ..امروز روز سوتی دادنه ...حالا تا شب میت شدی میبینی چوب خدا چیه :biggrin:
    فدااات بشم قابلتو نداره ....اگه بازم دوس داری بنویسم ادامه بدم :biggrin:
    S
    هستی؟؟
    چی میگی برا خودت میبری و میدوزی؟؟:D
    شما هم املات بده هم انشات ...:biggrin:
    منظورم این بود کلا با ادمای همه ی شهرا جز شهر خودت جوری ...انعطاف داری یعنی اینکه با هر کی مثل خودش میشی ...به عبارتی آفتاب پرستی:w15:...خودت خواستی انقد بازش کنم :biggrin:
    مرد زندگیت منم ؟؟:w07::w23:
    T
    میگه که جوونیام من روزی ی دونه بلوط میخوردم :|

    الان دوتا عروس دارم یکی از یکی شکمو تر :razz: :d
    T
    :w15:

    باشه دخترم ببین مزاحمت نشم : )

    پدر شوهرت وقتی عقاب باشه بایدم عالی باشی :w07: منم عالیم دخترم :d
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا