----------------------------------------------------------------------------------------------
واقعا داستان جالبي بود...بسيار آموزنده و جذاب...از شما ممنونم
الفبای زندگی ...
الفبای زندگی ...
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه...
آره يادمه چند سال منو به بازي گرفت و خيلي به خاطرش اذيت شدم...نمي دونم چرا همه چي رو تموم كرد اون 10 سال ازم بزرگتر بود و شنيدم كه گفته به خاطر من همه چي رو تموم كرده ولي بهتر بود درست و منطقي همه چي رو بهم توضيح مي داد...الان 7 ساله ازش بيخبرم ...البته نه كاملا چون فاميله و به هر حال هر از گاهي...
برايت آرزومندم
برايت آرزومندم
اول از همه برایت آرزومندم كه عاشق شوی،
و اگر هستی، كسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت كوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از كسی نیابی.
آرزومندم كه اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی كنی.
برایت همچنان آرزو دارم...
پسر همسايمون كه همسن خودم بود و يه پسر سبزه و بانمك بود درسش هم خوب بود و من ازش خوشم ميومد...كلاس اول راهنمايي بودم و هميشه وقتي تو كوچه فوتبال بازي ميكردن منم مثل اين تابلوها ميرفتم توي بالكن طبقه بالامون نگاش ميكردم....عشقه نوجوونيه ديگه...بزرگتر كه شديم كمرنگ شد...البته نميدونم اون منو دوست...