kamal148
پسندها
46

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • عترت آمد از آیینه ام
    کیست در غار حرای سینه ام
    رگ رگم پیغام احمد می دهد
    سینه ام بوی محمد می دهد

    میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش و ولادت امام جعفر صادق (ع) بر شما خجسته باد
    داداشی جون کجایی؟
    چه میکنی؟
    نمیگی دلمون برات میتنگه؟؟؟
    وقتي كه ديگر نبود ،
    من به بودنش نيازمند شدم
    وقتي كه ديگر رفت
    من به انتظار آمدنش نشستم
    وقتي كه ديگر نمي توانست مرادوست بدارد
    من او را دوست داشتم
    وقتي او تمام كرد
    من شروع كردم
    وقتي او تمام شد
    من آغاز شدم
    و چه سخت است
    تنها متولد شدن
    مثل تنها زندگي كردن است
    مثل تنها مردن!...

    دكتر علي شريعتي

    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر سفر نکنی
    اگر چیزی نخوانی
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
    اگر از خودت قدردانی نکنی
    تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
    اگر از شور و حرارت
    از احساسات سرکش
    و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا میدارند
    و ضربان قلبت را تندترمی کنند
    دوری کنی..
    تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
    اگر هنگامیکه با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آنرا عوض نکنی
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
    اگر ورای رویاها نروی
    اگر به خودت اجازه ندهی
    که حداقل یکبار در تمام زندگیت
    ورای مصلحت اندیشی بروی.
    .
    .
    امروز زندگی را آغاز کن!
    امروز کاری بکن!
    نگذار که به آرامی بمیری


    مهرباني تزئين لحظه هاست

    براي مهربانيت جوابي جز دوست داشتن ندارم . . .

    خدايا وقتي ازم گرفتي و بهم بخشيدي

    فهميدم كه

    معادله زندگي ، نه غصه خوردن براي نداشته هاست

    و نه شاد بودن براي داشته ها . . .
    [IMG]
    ببخشید
    خیلی خیلی شرمنده ام
    من باید برم ....
    خیلی خوشحالم کردی
    مواظب خودت باش
    فعلا بااااااااااااااااااااااااااااااااااای


    جلوه گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
    ریخت از خم ولایت می به مینا در غدیر
    رودها با یکدیگر پیوست کم کم سیل شد
    هدیه جبریل بود "الیوم اکملت لکم"
    وحی آمد در مبارک باد مولی در غدیر

    عیدت مبارک


    ماه من غصه چرا!آسمان را بنگر، كه هنوز ، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبي و پر از مهر، به ما مي‌خندد !يا زميني را كه دلش از سردي شب‌هاي خزان نه شكست و نه گرفت !بلكه از عاطفه لبريز شد و نفسي از سر اميد كشيد و در آغاز بهار ، دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت،تا بگويد كه هنوز ، پر امنيت احساس خداست !دل به غم دادن و از ياس سخن گفتن‌ها كار آنهايي نيست، كه خدا را دارند.ماه من !غم و اندوه، اگر هم روزي، مثل باران باريد يا دل شيشه‌اي ات، از لب پنجره عشق، زمين خورد و شكست،با نگاهت به خدا، چتر شادي وا كن و بگو با دل خود، كه خدا هست، خدا هست هنوز!ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد!ولي از ياد مبر :پشت هر كوه بلند، سبزه‌زاري ست پر از ياد خدا
    و در آن باز كسي مي‌خواند كه خدا هست ، خدا هست هنوز ....


    آری، من اینجایم،
    همیشه،
    آنقدر که انگار هرگز نرفته باشم...
    با تو ام!
    با تو سخن ها می گویم،
    به همان زبان مادری مشترک،
    و تو ...
    نمی شنوی!؟


    من اگر اشك به دادم نرسد مي شكنم
    زير اين سقف كبود ،زير اين سلطه سنگين سكوت
    اگر از ياد تو يادي نكنم
    تك و تنها به خدا مي شكنم


    خاطرم نيست تو از باراني يا كه از نسل نسيم ؟
    هر چه هستي گذرا نيست هوايت ، بويت
    تو مرا ياد كني يا نكني ، من به يادت هستم ..


    شادي را هديه كن
    حتي به كساني كه آن را از تو گرفتند.
    عشق بورز به آنها كه دلت را شكستند.
    دعا كن براي آنها كه نفرينت كردند.
    درخت باش بر غم تبر ها،
    بهار شو و بخند كه خدا هنوز آن بالاست...


    كاش ميشد خدا رو بوسيد
    كاش ميشد صورتش ديد
    كاش ميشد عكس خدا رو
    رو ديوار خونه كوبيد
    دومين سري مسابقه "بهترين عكس مهندسي " با موضوع { فوران چاه هاي نفت}

    همراه با جایزه ( واسه اطلاع از میزان جایزه اینجا رو ببینید )
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا