راستشا بخواين از كجا شروع كنم من عشق مهندسي صنايع بودم سال اول كه كنكور دادم گفتم قبولم قبول نشدم گفتم به خودم ميرم كلاس كنكور ولي بازم قبول نشدم ديگه مشمول بودم رشته هاي ديگه اي آوردم ولي ديدم باهاشون حال نميكنم رفتم خدمت تو خدمت نگووووو كه چه روزاييه همش استرس اما من خودما زده بودم به بيخيالي اما بازم نميگذشت تا موقع كنكور رسيد انتخاب رشته بازم مهندسي صنايع كردم اما بازم نشد تا اينكه رشته مهندسي مكانيكا انتخاب كردما گفتم بهتر از اين خدمت لعنتيه تو 10 ماه خدمت بودم كه قبول شدم اومدم دانشگاه روزا اول خيلي خوشحال بودم ولي هر چي گذشت ديدم دانشگاهم مثل پادگانه يه 2ترم خيلي محكم ميخوندم اما بعد سرد شدم واقعا در اين حد براتون بگم كه ترم هاي ديگما 10 واحد 9 واحد پاس كردم حالا ترم 6 اومده آ ديگه خسته شدم بالاخره دغدغه كارم دارم دوست دارم ايشالا ديگه تند تند پاسشون كنمو برم . واقعا رشته سنگينيه اما من ساخت و توليديم .ارادتمند بر و بچه هاي ساخت و توليدي .... اگه دوست دارين شمام از تجربياتتون برام بگين؟