Recent content by hanna0

  1. H

    یک جرعه کتاب..

    آدمی بیشتر از جنبه های شرافت است که توی چاه می افتد تا جنبه های شرارت . سیندخت
  2. H

    اسپم ها ، تاپیک های تایید نشده ، پست های تکراری و حذف شده!!

    همه برای دونستن راز بهت التماس می‌کنند ولی همچین که رازت رو بهشون لو دادی دیگه براشون ارزشی نداری. کسی به راز اهمیت نمی‌ده. این نمایش تو هست که برای مردم جالبه. از : دیالوگ های برگزیده
  3. H

    ولی اسم من حنا نیست هانا د.ی یه نفر دیگه هم این آهنگ رو بهم یه جای داده بود که گوش بدم توی فروم...

    ولی اسم من حنا نیست هانا د.ی یه نفر دیگه هم این آهنگ رو بهم یه جای داده بود که گوش بدم توی فروم دیگه
  4. H

    سلام متوجه منظورتون نشدم

    سلام متوجه منظورتون نشدم
  5. H

    یک جرعه کتاب..

    ..... ..... من نمی خواهم از احساس خودم نسبت به شما حرف بزنم .ولی بهترین چیزی که در این مورد می توانم بگویم این است که شما برای من نه یک مدیر بلکه خدا هستید و دوست دارم این رابطه مقدس که مانند مذهب پرتوهای فروزانش دلم را گرم و مغزم را نورانی کرده است همیشه همچنان پاک و دست نخورده بماند ...
  6. H

    دست‌نوشته‌ها

    قلمی برداشتم که آنچه را که به ذهنم خطور میکند بنویسم چه فخری میفروشد این قلم و کاغذ برای بیان تو و ناگفته های دلم دلم بینهایت سکوت کرده چرا که سکوت تو مرا غصه دار کرده نمی دانم چه میخواهد بنویسید این دل رنج میکشد از بس تو را نوشتند مغرور باش بداخلاق خودخواه میخواهم همیشه بهانه ای داشته...
  7. H

    یک جرعه کتاب..

    نیاز مسبب تمام قانون شکنی هاست . در اکثر موارد بیشتر سیاستمداران دنیا یا احمق هستند و یا کمونیست و بیشتر تصمیماتشان هم یا احمقانه است یا کمونیستانه و وقتی تصمیمی کمونیستانه باشد حتما احمقانه هم هست . گاهی محال است آدم بتواند کاری را انجام بدهد که می داند درست است . پرسنل این فرودگاه خیلی...
  8. H

    یک جرعه کتاب..

    او را صرفا به این دلیل دوست دارم که او متعلق به من است و مذکر است . احتمالا ما انسان ها آن قدرها هم که همواره فکر می کردیم مهم نیستیم . از قانون می شود طفره رفت و از مجازات گریخت اما تخطی آشکار از آداب و رسوم قطعا تنبه و مجازات به همراه دارد. درویش و بیگانه مارک تواین سعید بافندی انتشارات مصدق
  9. H

    یک جرعه کتاب..

    هر کسی به اندازه ای که ما را دوست دارد باید ذهن و دلمان را اشغال کند نه به اندازه ای که ما دوستش داریم . فراموش کردن همیشه سخت تر از به یاد آوردن است .
  10. H

    یک جرعه کتاب..

    ..... ..... دیشب کتاب کافه پیانو رو میخوندم این قسمتش برام جالب بود لباسها این قدر مهم اند توی بودن و توی "چگونه بودن"مان .واگر می بینید کسی کار بزرگی نمی کند"برای این است که یا لباسی ندارد که بهش تکلیف کند "یا اساسا "آدم کوچکی ست :gol:
  11. H

    سلام ممنون سپاسگزارم

    سلام ممنون سپاسگزارم
  12. H

    سلام این دنلود کتابی که زدید توی تاپیک پی دی اف ترجمه فارسی ؟

    سلام این دنلود کتابی که زدید توی تاپیک پی دی اف ترجمه فارسی ؟
  13. H

    یک جرعه کتاب..

    دقیقا غیر ممکن - قشنگ بود -سپاس اسم نویسنده کتاب رو ننوشتید ؟ + بهش گفتم یک ذره هم برایم اهمیــت ندارد، هرچـــند که این چشم های ِ بی شعورم ،پـُر از اشک بودند. البته فکر نکنید گریه می کردم ها.من هیچ وقـــت گریه نمی کنم! بعضی وقت ها مردم خیال میکنند گریه می کنم در حالیکه اشک ِ چشم ِ من ، مال ِ...
  14. H

    جمله های زیبا

    ...... ...... ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺁﻭﺍﺯ ! . . ﻋﻘﺎﯾﺪﻣﺎﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ ! ﺍﻭ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ! ﺧﺪﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻭ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻗﺪﯾﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ ! ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﯿﺎﺯﻡ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﯿﺎﺗﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﻣﻞ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ ! ﺍﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ! ﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ...
  15. H

    حاضری هم شکل اواتارت بشی؟؟

    شبیه هستم تا حدودی نیاز نیست تلاش کنم
بالا