دارم سكوت و گذشت را تجربه مي كنم و عجيب مزه مي دهد
-
از من فاصله بگير
هربار كه به من نزديك مي شوي
باور مي كنم هنوز مي شود زندگي رادوست داشت
از من فاصله بگير
خسته ام از اميدهاي كوتاه
دارد چه بر سرم مي آيد
چشمانم را بستهام و گذاشتهام ثانيه ها لحظه هايم را اعدام كنند
كم آورده ام، ناتوان شدم در برابر روزها
خسته تر از آنم كه حرفي بزنم يا گاهي گريه تا شايد سبك شوم
دوستم شدیدا پیشنهاد میکنم سخنرانی انتقادی استاد نقویان رو گوش بدین
آشوب همان حس غریبی است که دارم
وقتی که به لبهای تو لبخند نباشد
هر روز بیشتر از دیروز به این جمله ایمان میارم
روزگار غریبیست
نه نمی دانی
هیچکس نمیداند پشت این چهره ی آرام در دلم چه میگذرد
نمی دانی
کسی نمی داند این آرامش ظاهر
و این دل ناآرام
چقدر خسته ام می کند
خالق من بهشتی دارد
نزدیک، زیبا و بزرگ
و دوزخی دارد
به گمانم کوچک و بعید
و در پی دلیلی است که ببخشد ما را
ناگهان لحظه غربت می رسد
و تو در میابی که چقدر زود دیر شده
به تکاپو می افتی
نگاه ساکت باران روی صورتم دزدانه می لغزد
ولی باران نمی داند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه می خندم
ولی اندر سکوتم سخت می گریم
به سیم آخر ساز میزنم امشب
به کوری چشم دنیا
که ساز مخالف می زند با من
جقدر خوبه یکی باشه
که آروم در گوشت بگه
غصه نخوریها، من هستم
سلام..مرسی عزیزم..
شب یلدای به یاد ماندنی:d
با مسابقه عکاس باشی:)
عکس شما حتما عکس برتر باشگاه میشه[IMG]
کلیک[IMG]
مرسی عزیزم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
