Recent content by atefeh o

delam tang shode ast ama to hanoz dar an ja mishaviajib ast aba,d nabodanat

zendegi anghadr abadi nist ke har roz betavan mehraban bodan ra be farda andakht..........

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند. جواب داد: اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1 اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10 ... اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100 اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه...

بار خدایا.... از کوی تو بیرون نرود پای خیالم... نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی... ......چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم... نه تو آنی که برانی...

دلم یه نفر می خواد............. که ازم بپرسه چطوری؟؟؟؟؟ بگم.......................خوبم.................... بغلم کنه و بگه دروغ بسه................... جی شده؟؟؟؟؟

از خدا بخـــــــــواهیم که به پاے هم پیر شویم نه به دست هم.....

این آخرین بارم بود دیگر احساسم را برای کسی عریان نمی کنم صداقت ، یعنی حماقت

در آغـــــوش خــــدا گریــستــــم تــا نــوازشــــم کنــــد . . . پـــرسیـــد : فــــرزنـــدم پــــس آدمــــت کــــو ؟؟ اشـــک هــایــــم را پــــاک کـــردم و گفــــتم : در آغـــــوش حـــوای دیـــگریــــــست . .

گاهی گذشت میکنم .... گاهی گذر و کاش بدانی فرق این دو را .....

امشب گريه ميكنم .گريه ميكنم برا تو براي خودم براي تموم اونايي كه خواستن گريه كنن نتونستن. برا ي تمام اون چيزي كه خواستي ونبودم خواستم وبودي. امشب گريه ميكنم به وسعت دريا به وسعت بيشه به وسعت دل عاشق.براي تو...براي تو....و به پاس احترام تمام تحقيرهايي كه از ديگران شنيدم وهنوز شكست نخوردم

باور کن آن .. "ميم" .. مالکيتی که به آخر اسمم اضافه ميکردی ..... بزرگترين و زيباترين .. عاشقانه ای بود که شنيده ام ...

روزی مجنون .. از روی سجاده شخصی .. که در حال نماز بود ..... عبور کرد .. مرد نمازش را شکست و گفت: .. مردک من در حال رازو نياز با خدای خويش بودم .. مجنون با لبخند گفت: .. من عاشق دختری هستم و تورا نديدم !!! .. تو عاشق خدايی و مرا ديدی؟؟؟!!!

اگه يکی دستتو گرفت و .. دلت لرزيد ... .. زياد عجله نکن ! ..... يه روز با دلت کاری ميکنه که ؛ .. دستات بلرزه....

آرزوهایت را براورده می کند آنکه آسمانی را می گریاند تا گلی را بخنداند........

من زانو هایم را .. به آغوش کشیده بودم .. ...وقتی .. تو برای آغوش دیگری .. زانو زده بودی.....