دیر امدنم دلیل را دلیل بر بی وفایی نیست
دلم عصای راه رفتنش را گم کرده بود
دلم عصای راه رفتنش را گم کرده بود
-
حالا منو میذاری سرکار دیگه..داداش کامران من باید برم کلاس دارم.خوشحال شدم دیدمتوبه امید دیدار دوباره.بای بای
من عوض شدم؟؟؟
من عوض شدم؟؟؟
از احوال پرسی های شما برادرم
سلام به روی ماهت برادرم...خوبی؟؟؟
شما لطف داری
باریکلا .بلا شدی!!
دانشجوی نمونه.!! از اول ترم داره میخونه.
آفرین آفرین
فاطمه خانوم یه ذره یاد بگیر از این داداشت
ممنون شما خوبی؟؟
کارا خوب پیش میره؟؟
درسات در چه وضعیتی هستن؟؟
کلا همه چی ارومه؟؟
سلــــــــام.
به به .چه داداشی دارم من.
باباااااااا .مرسی داداش
شرمنده کردی مارو
حسابی ذوقیدم
سلام مرسی لطف داری
برات نظرمو گذاشتم
به وبلاگم سر بزنی همیشه خوشحالم میکنی
سلام داداش خودم
ممنون
مگه قرار نبود پیام بذاری؟؟
بازم همین خیلی خوبه مرسی که سر میزنی
نه نیازی به پی ام نیس ...
اون قصه دیگه مختومه شد...
از خودت چه خبر؟
چه کارا میکنی؟
اوضاع بر وفق مراد هست؟
همه چی آرومه؟
آره بهت حق میدم من کار خوبی نکردم اما اینو به حساب بی معرفتیم نذار به حساب فرار از اتیکتهایی بذار که بهم چسبوندن ومجالی برای بازگو کردنش نیس
اما به خدا من به یادت هستم و به دوستی با تو افتخار میکنم...
سلام کامران جان خوبی؟
چه خبر؟
ممنون از درخواستت دوست با معرفتم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
