Recent content by گلبرگ سفید

سلام مرسی دوست عزیز که پذیرفتی

ابرها به آسمان تکیه میکنند... درختان به زمین... و انسان ها به مهربانی یکدیگر!

خواهش میکنم

دوست عزیز یاهو چند روزی هست که باز نمیشه مشکل از شما نیست از سایت یاهوست

سلام گلم ممنون نمیدونم اینو ییه جایی پیدا کردم برات گذاشتم

وقتی عبارت خدا را به یاد داشته باش را مى خوانم در ذهنم و در قلبم گزینه همیشه را برایش تیك مى كنم

مرسی جالب بود من نرمالم شاخص جرمی بدن22 یعنی چی؟

از دست عزیزان چه بگویم گله‌ای نیست گله‌ای نیست گرهم گله‌ای هست دگر حوصله‌ای نیست حوصله‌ای نیست حوصله‌ای نیست سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم هر لحظه جز این دستِ مرا مشغـله‌ای نیست دیریست که از خانه خرابان جهانم بر سقف فروریخته‌ام چلچله‌ای نیست [IMG]

[IMG]

سلام دوست عزیز ممنون گلم خوبی؟ اگه احساسمو کشتی اگه از یاد منو بردی اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی.بدوون اینو که دل من شده جادو به طلسمت.یکی هست این ور دنیا که تو یادش مونده اسمت

كی به پایان برسد درد خدا می‌داند ماه ساكن شود و سرد خدا می‌داند در سكوت شب هر كوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا می‌داند مردم شهر همه منتظر یك مردند چه زمانی رسد آن مرد خدا می‌داند برگها طعمه بی غیرتی پاییزند راز این مرثیه زرد خدا می‌داند خنده غنچه گلها به حقیقت زیباست شاید این است...

كی به پایان برسد درد خدا می‌داند ماه ساكن شود و سرد خدا می‌داند در سكوت شب هر كوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا می‌داند مردم شهر همه منتظر یك مردند چه زمانی رسد آن مرد خدا می‌داند برگها طعمه بی غیرتی پاییزند راز این مرثیه زرد خدا می‌داند خنده غنچه گلها به حقیقت زیباست شاید این است...

كی به پایان برسد درد خدا می‌داند ماه ساكن شود و سرد خدا می‌داند در سكوت شب هر كوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا می‌داند مردم شهر همه منتظر یك مردند چه زمانی رسد آن مرد خدا می‌داند برگها طعمه بی غیرتی پاییزند راز این مرثیه زرد خدا می‌داند خنده غنچه گلها به حقیقت زیباست شاید این است...

كی به پایان برسد درد خدا می‌داند ماه ساكن شود و سرد خدا می‌داند در سكوت شب هر كوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا می‌داند مردم شهر همه منتظر یك مردند چه زمانی رسد آن مرد خدا می‌داند برگها طعمه بی غیرتی پاییزند راز این مرثیه زرد خدا می‌داند خنده غنچه گلها به حقیقت زیباست شاید این است...

كی به پایان برسد درد خدا می‌داند ماه ساكن شود و سرد خدا می‌داند در سكوت شب هر كوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا می‌داند مردم شهر همه منتظر یك مردند چه زمانی رسد آن مرد خدا می‌داند برگها طعمه بی غیرتی پاییزند راز این مرثیه زرد خدا می‌داند خنده غنچه گلها به حقیقت زیباست شاید این است...