ببخشید من سرم یه خورده شلوغه .... معذرت همی ..
امید که درکمان را همی بیش بنماییدیوس./
امید که درکمان را همی بیش بنماییدیوس./
-
اتوسا شوخی میکنه دانا جان...
اتوسا اجی چی شده ک از دست احسان شاکی شدی؟
احسان تو باز چکا کردی ؟؟؟ فقط چن روز نبودمااااا
نه بابا آره داش احسان؟؟؟
قضیه یکی دو سال پیش بود اتوسا برات گفتم الان یادت نی....بیخیال حالا مهم نیست....چ خبر؟
نه بابا مثل برادرم ميمونه...
داداشی دانا الکی میگه ....اصلا جدی نگیر فقط میگه تا ی کم اعتماد ب نفسش بره بالا.....
آها...اره اره..برادر زاده....
داشم یکی از پسرای گل روزگاره هااااا....همینجوری نبینش.....آقاست
نه عزيزم برادر زاده مه...
من غلام داش احسانم،در خدمتم و خوشبختم...
خدا نکنه اجی جونم....ببخشید اجی جونم ولی چیزی یادم نمیاد....
مجتبی کیه؟؟؟؟؟؟؟؟
جانم دادش؟من ک جواب دادم
نه عزيزم برادر زاده مه...
من غلام داش احسانم،در خدمتم و خوشبختم...
احسان تو چند وقته نیومدی؟؟؟؟
چرا جواب نمیدی؟؟؟؟اجی نیایشی./
خاک ب سرم...مجتبی دیگه کیه؟؟؟؟؟داماد دیگهههه.....
قضیشو برات تعریف کردم عقل کل....
دانا جان گفتی عکس خواهر زادمه...درسته؟؟؟
داداش احسانمم بت معرفی می کنم....(لیختن اشتاین)
داداشی من ی چن ماهی از اجیم بزرگترم......
مجتبی دیگه کیه اجی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اره براش اس گذاشتم ج نداد گفتم حتما خوابه بنده خدا....
امروز فردا سیستم خودمو میارم راحت میشم
آره خيلي عزيز جات خالي...
راستي كدومتون بزرگتريد آجي آتوسا؟؟؟
فدات..هی بدک نبود....من معذب بودم در کل....
مجتبی همچین نیگا میکرد ک اصلا دوس نداشتم برم بیرون....ی وضعی بود ک نگووووو...حالا ببینمت ریز ی ریز قضایا رو برات میگم.....
نمیدونم ... قبل تو همه امدن تو پاپیکت ././
اجی مونا خسته بود رفت بخوابه.....گفت فردا خیلی کار دارم......
اهان پس چه کاریه خوب././
خدارو شکر ک حالت خوبه احسان...
مونا کو؟؟؟
دوشت دالم اجی جونم.......خیلی دلم بلات تنگ شده بود ....عروسی خوش گذشت؟؟؟؟؟؟؟
نه ایشون اواتارشون دخترونس...
پسره...اسمشون داناست....
سلام داداشی مرسی از لطفتون......شما حالتون خوبه؟؟؟؟؟
اره دیگه ب اجیم رفتم...خخخخ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...