شاعر سایت' آخرین فعالیت

در بعضی طوفان های زندگی، کم کم یاد می گیری که : نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت متوجه می شوی بعضی را هر چند نزدیک اما نباید باور کرد...

چند سال پیش خواب دیدم سه نفر و کشتم تا چند وقت حالم بد بود هنوز هم یادمه حالا اون خواب بود عمرا تو واقعیت همچین کاری کنم

دو نفر دشمن درجه یک دارم که با همین یه تیر دو نشون میزدم

یه زن خوب گیرم بیاد خخخ

شاعر سایت یه کتاب شعراشو به من هدیه کنه

صبح‌ها یه جوری‌ان انگار بهار توی آغوش زمین بیدار شده باشه… همه‌چی پر از جون و امید می‌شه، انگار دنیا داره می‌گه: "بیا، اینم یه شروع تازه...

خدایا صبح شده امروز با خبرهای خوب خوشحال بشیم

الهی آمین🤲

و اگر از میان این همه صبح تنها یکی در آغوش تو بخیر شود همین کافی ست تا از قول من به همه بگویی او خوشبخت بوده است #محمد_شیرین_زاده

صبح بخیر ( :tooth: )

قندِ دلم را حل کرده ام میان چای صبحانه ات بنوش این شیرین ترین عاشقانه ی من است #غزل_چاووش

#ایرج_زبردست ای صبح، نه آبی نه سپیدیم هنوز در شهر امید، نا امیدیم هنوز دیدی که چه کرد، دست شب با من و تو؟ در باز و به دنبال...

#هوشنگ_ابتهاج صبح می خندد و باغ از نفسِ گرم بهار می گشاید مژه و می شکند مستیِ خواب

بعضی صبح ها از خواب پا میشی با خودت فکر می کنی: نمی تونم از پسش بر بیام. بعد تو دلت می خندی چون یاد تمام صبح هایی می افتی که این فکر رو...

#بیقــــــرار صبح از #مشرق چشمانت بیدار می شوم نگاهت می کنم... #لبخند میزنی... و من آغاز میکنم به تکرار سرود عشق را... دوست داشتنت...