phalagh
مدیر بازنشسته
همه ما ممكن است خسته شدن را تجربه كنيم ، يا در مقاطع مختلفي از زندگي مان ، احساس كنيم كم آورده ايم و به آخر رسيده ايم و هيچ راه نجاتي نيست و ....
ولي روح زندگي ، اميد است. اميد از لشكريان خداست و يأس و نا اميدي از لشكريان شيطان است.
خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد كه فقط و فقط كافران از خداوند نا اميد مي شوند.
يأس از رحمت خدا ، از بزرگترين گناهان كبيره است.
به يكي از علماء گفتند: فلاني هنگام مرگ مي گفت: گناهان زيادي دارم و مي دانم كه خداوند مرا نمي آمرزد ؛ آن عالم گفت: حالا كه چنين حرفي زده ، شايد. ( يعني گناهان او ممكن است آمرزيده شود ، اما حالا كه از رحمنت خدا نا اميد شده ، گناه نا اميدي از رحمت خدا شايد بخشيده نشود ). (نقل به مضمون)
داستان زير هم معروف است:
پيغمبري از خداوند درخواست كرد كه بدترين مردم را به او نشان دهد. خطاب آمد كه صبح فردا كنار دروازه شهر بايست. اولين نفري كه از دروازه شهر خارج شد ، همو بدترين بندگان خداست.
پيامبر رفت و ديد هنگامي كه دروازه شهر را باز كردند ، اولين نفري كه از دروازه خارج شد ، پيرمردي بود كه همراه با پسرش به سر زمين كشاورزي خود مي رفت.
بعد آن پيامبر آمد و دوباره از خداوند درخواست كرد كه: بدترين بندگانت را ديدم ، حالا بهترين بندگانت را به من نشان بده.
خطاب آمد كه غروب امروز برو كنار دروازه شهر بايست. آخرين نفري كه وارد شهر شد ، همو بهترين بندگان من است.
پيامبر آمد و كنار دروازه شهر ايستاد. ديد آخرين نفري كه وارد شهر شد و دروازه شهر را پشت سر او بستند ، همان پيرمردي بود كه صبح ديده بود!!
پيامبر تعجب كرد. دوباره دعا كرد و خطاب به خداوند عرض كرد: خدايا چگونه آن كسي كه صبح امروز بدترين بنده ات بود ، غروب امروز بهترين بنده ات شده است؟
خداوند فرمود برو از خودش سئوال كن كه امروز چه اتفاقي افتاده است.
پيامبر آمد و از آن پيرمرد درباره كارهاي امروزش سئوال كرد. ديد هيچ كار خاصي انجام نداده است. دوباره بررسي كرد تا اينكه پيرمرد گفت:
امروز سر زمين كشاورزي ، پسرم به من گفت: پدر ، چقدر گندم هاي زمين ما زياد است! آيا زيادتر از گندم هاي ما هم هست؟
گفتم: بله ، گندم هاي فلان همسايه از گندم هاي زمين ما بيشتر است.
پسرم گفت: آيا بزرگتر از گندم هاي آن همسايه هم چيزي هست؟
گفتم: بله ، گندم هاي زمين فلان شخص از گندم هاي زمين همسايه ما هم بيشتر است.
پسرم دوباره پرسيد: آيا از گندم هاي زمين آن شخص بزرگتر هم هست؟
گفتم : بله ، كره زمين از همه اينها بزرگتر است؟
پسر دوباره پرسيد: آيا بزرگتر از كره زمين هم هست؟
گفتم : بله ، آسمانها از كره زمين هم بزرگترند.
پسر دوباره پرسيد : آيا از آسمانها بزرگر هم هست؟
گفتم: بله ، گناهان پدرت از آسمانها هم بزرگتر است.
پسر دوباره پرسيد: آيا بزرگتر از گناهان پدرم هم چيزي هست؟
گفتم: بله ، رحمت خدا از گناهان پدر تو هم بزرگتر است.
آن پيامبر فرمود: به همين دليل كه رحمت خدا را بزرگ دانستي ، بهترين بنده خدا شدي.
حكايت زير هم نقل به مضمون مي شود:
حضرت موسي كليم الله ، يكبار كه مي خواست با خداوند صحبت كند ، خداوند را با اين عبارت ها مورد خطاب قرار مي داد:
- اي خداي افراد صالح.... خداوند فرمود: بله.
- اي خداي افراد نماز خوان .... خداوند فرمود: بله
- اي خداي افراد روزه دار .... خداوند فرمود: بله
- اي خداي گناهكاران و عاصيان.... خداوند فرمود: بله ، بله ، بله.
حضرت موسي عرض كرد: خدايا چرا وقتي تو را به نام افراد صالح و با تقوا مي خوانم فقط يكبار بله مي گويي ولي وقتي تو را به نام افراد گناهكار مي خوانم سه بار بله مي گويي؟
خداوند فرمود: چون افراد صالح به نماز و روز و اعمال صالح خود اميد دارند كه روز قيامت دستشان را بگيرد و از عذاب من نجات بدهد ، اما بندگان گناهكارم چيزي ندارند كه به آن اميد داشته باشند و اميدشان فقط به رحمت من است....
در حديثي قدسي هم وارد شده است كه خداوند مي فرمايد: « لو علم المدبرون كيف اشتياقي بهم ، لماتوا شوقاً »
يعني: اگر آنهايي كه از درگاه من رويگردان شدند و پشت به من كردند ، مي دانستند كه چقدر من مشتاق برگشتن آنها هستم ، از شدت شوق مي مردند.
يكي از علماء ( فكر مي كنم حضرت امام خميني (ره) بودند ) در يكي از كتب خود نوشته بودند:
خداوند صد رحمت دارد كه فقط يكي از آنها را وارد دنيا كرده است و اين همه مهر و مهرباني و عطوفتي كه در دنيا ديده مي شود، مثل مهر مادر به فرزندش ، يا علاقه و محبت بين همسران ، يا علاقه استاد به شاگردش يا محبت بين دوستان صميمي و ... ، همه اينها فقط همان يك رحمت خداوند است كه وارد دنيا شده است و خداوند نود و نه رحمت ديگرش را براي جهان آخرت و بخشيدن بندگانش و نجات آنها گذاشته است.... ( نقل به مضمون).
پس خسته جان عزيز ، خلاصه كلام اينكه:
آخرين تير هيچگاه به سنگ نمي خورد ، و اميد انسان هيچگاه كاملا از بين نمي رود. اما در اين ميان ممكن است شيطان مكار ، كه دشمن قسم خورده انسان است ، حقايق را جور ديگري در نزد انسان جلوه بدهد كه بايد بيدار باشيم و حالات و احساسات و احوال قلبي خود را بر قرآن و احاديث و كلام بزرگان دين عرضه كنيم تا فريب حيله هاي اين دشمن مكار را نخوريم.....
ولي روح زندگي ، اميد است. اميد از لشكريان خداست و يأس و نا اميدي از لشكريان شيطان است.
خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد كه فقط و فقط كافران از خداوند نا اميد مي شوند.
يأس از رحمت خدا ، از بزرگترين گناهان كبيره است.
به يكي از علماء گفتند: فلاني هنگام مرگ مي گفت: گناهان زيادي دارم و مي دانم كه خداوند مرا نمي آمرزد ؛ آن عالم گفت: حالا كه چنين حرفي زده ، شايد. ( يعني گناهان او ممكن است آمرزيده شود ، اما حالا كه از رحمنت خدا نا اميد شده ، گناه نا اميدي از رحمت خدا شايد بخشيده نشود ). (نقل به مضمون)
داستان زير هم معروف است:
پيغمبري از خداوند درخواست كرد كه بدترين مردم را به او نشان دهد. خطاب آمد كه صبح فردا كنار دروازه شهر بايست. اولين نفري كه از دروازه شهر خارج شد ، همو بدترين بندگان خداست.
پيامبر رفت و ديد هنگامي كه دروازه شهر را باز كردند ، اولين نفري كه از دروازه خارج شد ، پيرمردي بود كه همراه با پسرش به سر زمين كشاورزي خود مي رفت.
بعد آن پيامبر آمد و دوباره از خداوند درخواست كرد كه: بدترين بندگانت را ديدم ، حالا بهترين بندگانت را به من نشان بده.
خطاب آمد كه غروب امروز برو كنار دروازه شهر بايست. آخرين نفري كه وارد شهر شد ، همو بهترين بندگان من است.
پيامبر آمد و كنار دروازه شهر ايستاد. ديد آخرين نفري كه وارد شهر شد و دروازه شهر را پشت سر او بستند ، همان پيرمردي بود كه صبح ديده بود!!
پيامبر تعجب كرد. دوباره دعا كرد و خطاب به خداوند عرض كرد: خدايا چگونه آن كسي كه صبح امروز بدترين بنده ات بود ، غروب امروز بهترين بنده ات شده است؟
خداوند فرمود برو از خودش سئوال كن كه امروز چه اتفاقي افتاده است.
پيامبر آمد و از آن پيرمرد درباره كارهاي امروزش سئوال كرد. ديد هيچ كار خاصي انجام نداده است. دوباره بررسي كرد تا اينكه پيرمرد گفت:
امروز سر زمين كشاورزي ، پسرم به من گفت: پدر ، چقدر گندم هاي زمين ما زياد است! آيا زيادتر از گندم هاي ما هم هست؟
گفتم: بله ، گندم هاي فلان همسايه از گندم هاي زمين ما بيشتر است.
پسرم گفت: آيا بزرگتر از گندم هاي آن همسايه هم چيزي هست؟
گفتم: بله ، گندم هاي زمين فلان شخص از گندم هاي زمين همسايه ما هم بيشتر است.
پسرم دوباره پرسيد: آيا از گندم هاي زمين آن شخص بزرگتر هم هست؟
گفتم : بله ، كره زمين از همه اينها بزرگتر است؟
پسر دوباره پرسيد: آيا بزرگتر از كره زمين هم هست؟
گفتم : بله ، آسمانها از كره زمين هم بزرگترند.
پسر دوباره پرسيد : آيا از آسمانها بزرگر هم هست؟
گفتم: بله ، گناهان پدرت از آسمانها هم بزرگتر است.
پسر دوباره پرسيد: آيا بزرگتر از گناهان پدرم هم چيزي هست؟
گفتم: بله ، رحمت خدا از گناهان پدر تو هم بزرگتر است.
آن پيامبر فرمود: به همين دليل كه رحمت خدا را بزرگ دانستي ، بهترين بنده خدا شدي.
حكايت زير هم نقل به مضمون مي شود:
حضرت موسي كليم الله ، يكبار كه مي خواست با خداوند صحبت كند ، خداوند را با اين عبارت ها مورد خطاب قرار مي داد:
- اي خداي افراد صالح.... خداوند فرمود: بله.
- اي خداي افراد نماز خوان .... خداوند فرمود: بله
- اي خداي افراد روزه دار .... خداوند فرمود: بله
- اي خداي گناهكاران و عاصيان.... خداوند فرمود: بله ، بله ، بله.
حضرت موسي عرض كرد: خدايا چرا وقتي تو را به نام افراد صالح و با تقوا مي خوانم فقط يكبار بله مي گويي ولي وقتي تو را به نام افراد گناهكار مي خوانم سه بار بله مي گويي؟
خداوند فرمود: چون افراد صالح به نماز و روز و اعمال صالح خود اميد دارند كه روز قيامت دستشان را بگيرد و از عذاب من نجات بدهد ، اما بندگان گناهكارم چيزي ندارند كه به آن اميد داشته باشند و اميدشان فقط به رحمت من است....
در حديثي قدسي هم وارد شده است كه خداوند مي فرمايد: « لو علم المدبرون كيف اشتياقي بهم ، لماتوا شوقاً »
يعني: اگر آنهايي كه از درگاه من رويگردان شدند و پشت به من كردند ، مي دانستند كه چقدر من مشتاق برگشتن آنها هستم ، از شدت شوق مي مردند.
يكي از علماء ( فكر مي كنم حضرت امام خميني (ره) بودند ) در يكي از كتب خود نوشته بودند:
خداوند صد رحمت دارد كه فقط يكي از آنها را وارد دنيا كرده است و اين همه مهر و مهرباني و عطوفتي كه در دنيا ديده مي شود، مثل مهر مادر به فرزندش ، يا علاقه و محبت بين همسران ، يا علاقه استاد به شاگردش يا محبت بين دوستان صميمي و ... ، همه اينها فقط همان يك رحمت خداوند است كه وارد دنيا شده است و خداوند نود و نه رحمت ديگرش را براي جهان آخرت و بخشيدن بندگانش و نجات آنها گذاشته است.... ( نقل به مضمون).
پس خسته جان عزيز ، خلاصه كلام اينكه:
آخرين تير هيچگاه به سنگ نمي خورد ، و اميد انسان هيچگاه كاملا از بين نمي رود. اما در اين ميان ممكن است شيطان مكار ، كه دشمن قسم خورده انسان است ، حقايق را جور ديگري در نزد انسان جلوه بدهد كه بايد بيدار باشيم و حالات و احساسات و احوال قلبي خود را بر قرآن و احاديث و كلام بزرگان دين عرضه كنيم تا فريب حيله هاي اين دشمن مكار را نخوريم.....