قطعه گمشده
اثر شل سيلور استاين
 
 
 
 
قطعه گم شده تنها نشسته بود ...
در انتظار کسی که از راه برسد
و او را با خود جایی ببرد
	
	
	
	
		
		
		
			
		
		
	
	
		
	
بعضی ها با او جور در می آمدند ...
	
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0][/SIZE]
[SIZE=+0]
اما نمی توانستند قل بخورند
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0]
بعضی دیگر قل می خوردند
اما جور در نمی آمدند
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0]
یکی از جور در آمدن چیزی نمی فهمید
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0]
دیگری از هیچ چیز چیزی نمی فهمید
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0]
یکی زیادی ظریف بود
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
		
	
[SIZE=+0]
و تالاپی پایین افتاد ...
[/SIZE]
[SIZE=+0]
[/SIZE]v[SIZE=+0]
[/SIZE][SIZE=+0]
[/SIZE]
اثر شل سيلور استاين
قطعه گم شده تنها نشسته بود ...
در انتظار کسی که از راه برسد
و او را با خود جایی ببرد
	بعضی ها با او جور در می آمدند ...
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	[SIZE=+0]
اما نمی توانستند قل بخورند
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	بعضی دیگر قل می خوردند
اما جور در نمی آمدند
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	یکی از جور در آمدن چیزی نمی فهمید
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	دیگری از هیچ چیز چیزی نمی فهمید
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	یکی زیادی ظریف بود
[/SIZE]
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	و تالاپی پایین افتاد ...
[/SIZE]
[SIZE=+0][/SIZE]v[SIZE=+0]
[/SIZE][SIZE=+0]
[/SIZE]