جمله های زیبا

[مریم2009]

باغبانی پیرم که به غیر از گل ها از همه دلگیرم
کوله ام غرق غم است،آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند عده ای کور و کرند و گروهی پکرند
دلم از این همه بد می گیرد
و چه خوب آدمی می میرد.

 

[H S M 313]

ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
یا من برسم به یار یا یار به من
یا هردو بمیریم به پایان برسیم

 

[H S M 313]

ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻥ
ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺗﺮ ﻭ ﺍﺯﯾﻦ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺗﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ
ﻧﺪﺍﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﻛﻨﯽ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ

 

[H S M 313]

خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دلم از کار افتاده !

 

[H S M 313]

دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است ، گاهی فکر میکنی تمام شده ، اما یک دفعه همه ات را آتش میزند

 

[H S M 313]

مرداب از رود پرسید : چه کرده ای که این چنین زلالی ؟ رود گفت : گذشتم !

 

[**آگاهدخت**]

برآن نگاه روشن مواج
دريا اگر سلام نگويد نماندني است
بر موج هر كلام
اگر ردپاي عشق نباشد
كتابي نخواندني است

 

[H S M 313]

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن / ابتدای یک پشیمانیست حرف را نزن / گفته بودی چشم بردارم از چشمان تو / چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن .

 

[H S M 313]

من هنوزم پر از هوای عاشقیم
ولی دریغ ار دقایقی عاشقی
چی میشد اگه میومدی

 

[H S M 313]

محاسبه عاشقانه :

۱ + ۱ = همه چیز

و

۲ – ۱ = هیچ چیز

 

[H S M 313]

اسپند دود می کنم ، برای عشقمان

هر شب

میان راز و نیاز های شبانه

نکند جادوگر زشت بی تفاوتی ، چشممان بزند . . .

 

[H S M 313]

هر کسی می تواند با شما لبخند بزند

هر کسی می تواند با تو گریه کند

اما کسی که تو را دوست دارد

وقتی اشک در چشمان شماست ، میتواند آنرا تبدیل به لبخند کند . . .

 

[H S M 313]

آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی بایست داد

 

[H S M 313]

لبخند ، شروع عشق است

محبت ، باغ عشق است

ناکامی ، داغ عشق

چشم ، راز عشق

وعده ، امتحان عشق

خاموشی ، درد عشق و رسوایی ، شرمندگی عشق . . .

 

[H S M 313]

نفست باران است

دل من تشنه ی باریدن ابر

دل بی چتر مرا مهمان کن . . .

 

[H S M 313]

گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود

گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد

گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود

گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند

مراقب بعضی یک ها باشیم

در حالی که ناچیزند ، همه چیزند . . .

 

[یک دختره]

مادر
دو بخش بیشتر ندارد،
و ما هر چه می کشیم از بخش دوم است.

چه جمله سنگینی....من نمیفهمم خب

 

[H S M 313]

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﻌﺮﯾﺴﺖ
ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﺎ ﻣﻦ ،”ﺗﻮ”ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﺭﺩﯾﻒ ﺑﺎﺵ!

 

[*moonlight girl*]

هر لحظه حرفی از ما زاده میشود...
هر لحظه دردی سر بر میدارد
و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند...
اینها بر سینه میریزند و راه فراری نمی یابند..
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشش چقدر است؟؟؟؟
(دکتر شریعتی)

 

[*moonlight girl*]

یک جایی میرسد که ادم دست به خودکشی میزند...
نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند.......
نه؟؟؟؟
قید احساسش را میزند......

 

[ousta mozhde]

باید دنبال شادی ها گشت چون غم ها خودشان ما را پیدا می کنن.
(فرید ریش نیچه)
محبت همه چیز را شکست میدهد و خود شکست نمی خورد
(تولستوی)

 

[یک دختره]

وقتی فهمیدی قرار نیست باهر زنی یا دختری که

دوست شدی"به رختخواب بری"هر وقت یاد گرفتی بدون توقع دوستی کنی...

هر وقت فهمیدی هر کس که دوستت شد"دوست دخترت نیست

وبرای جواب سلامش باید به یک علیک محترمانه فکر کنی نه به پیدا کردن

یک مکان خالی"انوقت می تونی روی همراهی وهم دلی دختر به عنوان جنس مخالف حساب کنی.

 

[pari-1369]

خزان بنشست و گل با بادها رفت
چه آسان میشود از یادها رفت

 

[arash.ars1]

دو نفر که همدیگر را خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم جدا باشند
، با خواندن یک جمله معـــروف از هــم جـــدا می شــوند تا یکدیگر رو امتحان کنند و هــر کــدام در انتظار دیگــری همدیگر را نمی بینند.
چون هر دو به صورت اتفاقی و به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند:

« عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده »

 

[ستاره67]

شاید میان این همه " نامردی " باید شیطان را بستاییم که "دروغ "نگفت، جهنم را به جان خرید اما "تظاهر"به دوست داشتن آدم نکرد.

 

[!Game Over]

ببخشید که ساده بودنم دلت رو زد...
ببخش اگه عشق ورزیدنم چشماتو بست...
میرم تا اونا که تواناترند، تو رو به پوچ بودنت برسونن!


با نهایت تشکر
کوچکترین
!Game Over

 

[fereshte akabere]

.............

.............

اه ای دزد نامردبایست کجا داری میبری
اه احساسات ومهربانیها و دوست داشتنهارا کجا میبری
کمی صبر کن بگذار حداقل از کیسه ات که در ان گنج پنهان داری
کمی از مهربانیها و محبتها را بردارم
تا دیگر کسی محبت و مهربانی را از یاد نبرد
چرا کسی جلوی این دزد را نمیگیرد
بایست تا شاید کسان دیگر هم باشند که بخواهند از این گنج بهره ببرند
ان پیرزن تنها،ان کودک یتیم، ان دختر تنها روی ویلچر و همه انسانها نیاز به این گنج دارند پس بایست

(F.A )

 

[fereshte akabere]

زندگی هر روز رنگی دارد رنگ زندگی تو چگونه است مثل برف سرد و سفید
مثل پاییز رنگهای مختلفوکمی اندوه
مثل بهار شادابی و لذت
مثل تابستان گرم و پرشور
کدام زندگی را میپسندی
همان طور که دوست داری زندگی کن تا در اخر که به خاک تبدیل شدی هرگز افسوس نخوری
(F.A )

 

[fereshte akabere]

کاش پنجره هارو باز کنیم بذاریم قطرات بارون به صورتمون برخورد کنه اونوقت دوباره زنده بودن حس میکنیم
وقتی برف میاد بریم زیر برف صورتمونو به سمت برف بگیریم اونوقت حس خنک شدن و سرما باعث میشه بدونیم زنده هستیم
زیر افتاب داغ بایسیتیم وقتی گرمای افتاب تمام بدنمان را سوزاند انوقت میدانیم زنده هستیم
وقتی تو جنگل پاییزی راه میرویم وصدای خرد شدن برگها ا میشنویم یاد بگیریم مثل برگهای پاییزی خرد و شکسته شویم و منتظر بهار باشیم تا دوباره تازه شویم و دوباره زنده بودنمان را حس کنیم
تو بهار از بوی گلها سرمست نشیم چون این بو همون که به ما میگه تو از تابستون و پاییز و زمستون چرا حس زنده بودن نداشتی
الان این من هستم که به تو برای اخرین بار این حس میدم تا میتونی از این حس بهره مند شو

(F.A )

 

[H S M 313]

چه جمله سنگینی....من نمیفهمم خب

سلام
کاملش اینه که من اینجا هم نوشته بودم
مادر دو بخش است،
بخش اول: «ما» بخش دوم: «در»
ما هر چـ مےکشیم
از بخش ِ دوم است!
او هر چـ مےکشد
از بخش اول است! از مادر هر چـ بگوییم کم است، اما از در ... !

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/360984-فاطمیه-91/page5