مشاعرۀ سنّتی

[tracer]

شبی مجنون ب لیلی گفت،که ای محبوب بی همتا..........تو را عاشق شود پیدا،ولی مجنون نخواهد شد

دی شانه زد آن ماه خم گیسو را//بر چهره نهاد زلف عنبر بو را

 

[Taßa§om]

دی شانه زد آن ماه خم گیسو را//بر چهره نهاد زلف عنبر بو را

آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده......چشم آهو به شکار آمده می بینی که

 

[tracer]

آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده......چشم آهو به شکار آمده می بینی که

هر چند بطاعت تو عصیان و خطاست//زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست

 

[*سهیلا*]

آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده......چشم آهو به شکار آمده می بینی که

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب....ای آفتاب دلکش و ماه پریوشم

 

[Taßa§om]

هر چند بطاعت تو عصیان و خطاست//زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست

تو ک یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد.......حیف باشد ک تو باشی و مرا غم ببرد

 

[tracer]

تو ک یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد.......حیف باشد ک تو باشی و مرا غم ببرد

دی طفلک خاک بیز غربال بدست//میزد بدو دست و روی خود را می‌خست
میگفت به های‌های کافسوس و دریغ//دانگی بنیافتیم و غربال شکست

 

[Taßa§om]

دی طفلک خاک بیز غربال بدست//میزد بدو دست و روی خود را می‌خست
میگفت به های‌های کافسوس و دریغ//دانگی بنیافتیم و غربال شکست

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود......ما را کرامت تو گنه کار کرده است

 

[tracer]

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود......ما را کرامت تو گنه کار کرده است

ترس و نومیدیت دان آواز غول//می‌کشد گوش تو تا قعر سفول

 

[Taßa§om]

ترس و نومیدیت دان آواز غول//می‌کشد گوش تو تا قعر سفول

لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم...........سخن بگفتی و قیمت برفت لولو را

 

[tracer]

لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم...........سخن بگفتی و قیمت برفت لولو را

ای چارده ساله مه که در حسن و جمال//همچون مه چارده رسیدی بکمال

 

[Taßa§om]

ای چارده ساله مه که در حسن و جمال//همچون مه چارده رسیدی بکمال

لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام............آخر کم از آن که من بدانم که کیم

 

[*سهیلا*]

ای چارده ساله مه که در حسن و جمال//همچون مه چارده رسیدی بکمال

لعلت از طبع سخنگوی ازل بیتی است نغز......کان به دیوان خط سبز تو تضمین کرده اند

 

[tracer]

لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام............آخر کم از آن که من بدانم که کیم

می‌رست زدشت خاوران لالهٔ آل//چون دانهٔ اشک عاشقان در مه و سال

 

[Taßa§om]

می‌رست زدشت خاوران لالهٔ آل//چون دانهٔ اشک عاشقان در مه و سال

لعل در کوه بود گوهر در قلزم تلخ............از پی لعل و گهر این بخورم آن بکشم

 

[A R M A N]

لعل در کوه بود گوهر در قلزم تلخ............از پی لعل و گهر این بخورم آن بکشم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالودم به بد دیدن

 

[Taßa§om]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالودم به بد دیدن

نازنیا ما ب ناز تو جوانی داده ایم...........دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

 

[tracer]

لعل در کوه بود گوهر در قلزم تلخ............از پی لعل و گهر این بخورم آن بکشم

مهم را لطف در لطفست از آنم بی‌قرار ای دل//دلم پرچشمه حیوان تنم در لاله زار ای دل

 

[Taßa§om]

مهم را لطف در لطفست از آنم بی‌قرار ای دل//دلم پرچشمه حیوان تنم در لاله زار ای دل

لطف حق با تو مدارا کند...چون ک از حد بگذرد رسوا کند!!!

 

[*سهیلا*]

مهم را لطف در لطفست از آنم بی‌قرار ای دل//دلم پرچشمه حیوان تنم در لاله زار ای دل

لاله رو هست ولی داغ غمش نیست به دل.....کی سر پرسش خونین جگران دارد یار

 

[*سهیلا*]

من همش دیر میرسم

 

[tracer]

لطف حق با تو مدارا کند...چون ک از حد بگذرد رسوا کند!!!

درآکنده ز شادی‌ها درون چاکران خود//مثال دانه‌های در که باشد در انار ای دل

 

[tracer]

من همش دیر میرسم

مریدا! با شما وقت دگر به مشاعره نشینیم!!!

 

[Taßa§om]

درآکنده ز شادی‌ها درون چاکران خود//مثال دانه‌های در که باشد در انار ای دل

لازم درگاه حق باشیم ما.....در تظلم خاک می پاشیم ما

 

[tracer]

لازم درگاه حق باشیم ما.....در تظلم خاک می پاشیم ما

امیدست ای دل غمگین که ناگاهان درآید او//تو این جان را به صد حیله همی‌کن داردار ای دل

 

[Taßa§om]

امیدست ای دل غمگین که ناگاهان درآید او//تو این جان را به صد حیله همی‌کن داردار ای دل

لذت اندر ترک لذت بود ای آزادگان.....ما گدایان ترک این لذت نمی دانستیم

خو اینجوری حوصلم سر مسیره،8ساعت باید فکر کنم
کیف نمیده ک

 

[shadow_IR]

امیدست ای دل غمگین که ناگاهان درآید او//تو این جان را به صد حیله همی‌کن داردار ای دل

لیک خوشبختانه آخر، سر پناهی یافتم جایی
گر چه بیرون تیره بود و سرد
همچون ترس
قهوه خانه گرم و روشن بود
همچون شرم...

 

[Taßa§om]

لیک خوشبختانه آخر، سر پناهی یافتم جایی
گر چه بیرون تیره بود و سرد
همچون ترس
قهوه خانه گرم و روشن بود
همچون شرم...

مـن بی تو در غـریب ترین شـهر عالــمم .........بی من تو در کجای جهانی که نیستی؟

 

[*سهیلا*]

مریدا! با شما وقت دگر به مشاعره نشینیم!!!

من الان مشاعرم اومده خب

 

[A R M A N]

مـن بی تو در غـریب ترین شـهر عالــمم .........بی من تو در کجای جهانی که نیستی؟

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم.............. ویران شود این شهر که میخوانه ندارد

 

[tracer]

لذت اندر ترک لذت بود ای آزادگان.....ما گدایان ترک این لذت نمی دانستیم

شرمنده نتم قطع شد!
پس کم اوردی ! ها!!!!
مثال چنگ می‌باشم هزاران نغمه‌ها دارد//به لحن عشق انگیزش وگر نالید زار ای دل