الان چه حسي داري؟

[حميدرن]

الحمد لله خوبم.
تا باد چنین بادا

 

[آیدا..]

گرمههههه

 

[eterno]

تشنه‌م

 

[eterno]

یه بارون قشنگی داره میاد که روحم رو تازه کرده
همچین بارون ایشالله قسمت همگیتون

 

[ALIREZA.F.1988]

یه بارون قشنگی داره میاد که روحم رو تازه کرده
همچین بارون ایشالله قسمت همگیتون

خوش بحالتون
تیرون که خشک و بی آب و علفه

حس خشکی به آدم میده

 

[Aghrab Khatoon]

در حال حاضر حس شادابی بی دلیل دارم

 

[eterno]

سرم درد میکنه، تمام رگ‌های سرم دارن جیغ میکشن از درد

 

[آیدا..]

حس عجیب فردا سالگرد باباست
میشه هجده سال
دلم براش تنگ شده
شاید بود خیلی چیزها فرق میکرد

 

[eterno]

حس عجیب فردا سالگرد باباست
میشه هجده سال
دلم براش تنگ شده
شاید بود خیلی چیزها فرق میکرد

خدا رحمتشون کنه

خوابالودگی

 

[آیدا..]

خدا رحمتشون کنه

ممنون عزیزم

روحش شاد ان شاالله

ممنون

 

[Aghrab Khatoon]

حس شادابی ...

 

[ALIREZA.F.1988]

حس عجیب فردا سالگرد باباست
میشه هجده سال
دلم براش تنگ شده
شاید بود خیلی چیزها فرق میکرد

روحشون شاد

برق رفته و دفتر گرم شده
حس پختگی

 

[hadi2643]

حس عجیب فردا سالگرد باباست
میشه هجده سال
دلم براش تنگ شده
شاید بود خیلی چیزها فرق میکرد

روحش شاد ان شاالله

چه حسی میتونه باشه وقتی که الان تقریبا داره غروب میشه و هوا 48 درجه هست و در کنار اون شرجی (خرما پزون) البته الان شده آدم پزون

 

[naghmeirani]

حس عجیب فردا سالگرد باباست
میشه هجده سال
دلم براش تنگ شده
شاید بود خیلی چیزها فرق میکرد

روحشون شاد

حس حوصله سر رفتن

 

[eterno]

یکم گیج میزنم، بعد از چهار ساعت نشست طاقت‌فرسا بلاخره خداروشکر خونه رو خریدیم
قشنگ جونم در رفته الان

 

[آیدا..]

روحشون شاد

حس حوصله سر رفتن

ممنون عزیزم

یکم گیج میزنم، بعد از چهار ساعت نشست طاقت‌فرسا بلاخره خداروشکر خونه رو خریدیم
قشنگ جونم در رفته الان

ای جان مبارکه بسلامتی و دل خوش

 

[naghmeirani]

یکم گیج میزنم، بعد از چهار ساعت نشست طاقت‌فرسا بلاخره خداروشکر خونه رو خریدیم
قشنگ جونم در رفته الان

مبارکت باشه مهدیه جون، امیدوارم لحظه های قشنگی رو با خانواده عزیزت در منزل جدید بگذرونید

حس خوشحالی

 

[eterno]

ای جان مبارکه بسلامتی و دل خوش

مبارکت باشه مهدیه جون، امیدوارم لحظه های قشنگی رو با خانواده عزیزت در منزل جدید بگذرونید

حس خوشحالی

قربونتون برم عشقهای من
.
حس خوشحالی بخاطر داشتن دوست‌های خوب

 

[eterno]

حوصله‌م سر رفته، مامانم و پسرم خوابن، بابام و شوهرم هم رفتن بانک پول جابه‌جا کنند، برادرم رفته سر کار، من الان دو ساعته نشستم یه جا و الکی موبایل دستمه تا وقت بگذره

 

[ALIREZA.F.1988]

یکم گیج میزنم، بعد از چهار ساعت نشست طاقت‌فرسا بلاخره خداروشکر خونه رو خریدیم
قشنگ جونم در رفته الان

مبارک باشه
بسلامتی

 

[eterno]

مبارک باشه
بسلامتی

خیلی ممنونم

الان بیخوابم.
امروز بعدازظهر بعد از مدتها دو سه ساعت با کیفیت بالا خوابیدم و این شد که الان هنوز خوابم نگرفته

 

[آیدا..]

حس اضافه بودن

 

[eterno]

بعد از 23 روز دوندگی و فکر و خیال و استرس، امروز با فکر آروم برگشتم خونه و حسم خیلی خوبه

 

[آیدا..]

بعد از 23 روز دوندگی و فکر و خیال و استرس، امروز با فکر آروم برگشتم خونه و حسم خیلی خوبه

حس خوشحالی بخاطر آرامش مهدیه جون

 

[eterno]

آرومم

 

[eterno]

یه حرفی زدم، یکم بد از آب در اومد، الان دارم خجالت میکشم

 

[eterno]

حسابی خسته‌م.
از صبح تا موقع شام داشتیم وسایل اتاق پسرم رو جمع و جور میکردیم.
خیلی وسیله بود

 

[naghmeirani]

خوابم میاد

 

[eterno]

بی نهایت خسته، کمرم صاف نمیشه

 

[naghmeirani]

ریلکسم