rambod-g
عضو جدید
A Greedy Man
انسان حریص
انسان حریص
And a Man sat alone. Drenched deep in sadness, and all the animals drew near to him and said:
انسان تنها نشسته بود. با غم و اندوهی فراوان. همه حیوانات دور او جمع شدند و به او گفتند :
“We do not like to see you so sad, ask us for whatever you wish and you shall have it”
ما دوست نداریم تو را غمگین ببینیم ، هر آرزویی که داری از ما بخواه و تو آن را خواهی داشت !
The Man said: “I want to have good sight”
انسان گفت : من بینایی خوب می خواهم
The vulture replied: “You shall have mine”
کرکس جواب داد : تو بینایی مرا خواهی داشت
The Man said: “I want to be strong”
انسان گفت : میخواهم قدرتمند باشم
The jaguar said: “You shall be strong like me”
پلنگ گفت : تو مانند من قدرتمند خواهی شد
The Man said: “I long to know the secrets of the earth”
انسان گفت : میخواهم اسرار زمین را بدانم
The serpent replied: “I will show them to you”
مار پاسخ داد : من آنها را به تو نشان خواهم داد
And so it went with all the animals . . .
And when the Man had all the gifts that they could give, he left.
بنابراین ناراحتی انسان توسط حیوانات برطرف شد
و زمانیکه انسان تمام هدایا را بدست آورد ، رفت
Then owl said to the other animals: “Now the Man knows much and is able to do many things, suddenly I am afraid”
سپس جغد به سایر حیوانات گفت : اکنون انسان خیلی چیزها را میداند و قادر است خیلی کارها انجام دهد ، ناگهان من ترسیدم
The Deer said: “The Man has all that he needs; now his sadness will stop”
گوزن گفت : انسان هر آنچه را که میخواست بدست آورد ، حالا دیگر ناراحتی او پایان خواهد یافت
But the Owl replied: “No, I saw a hole in the Man, deep like a hunger, he will never fill, it is what makes him sad and what makes him want. He will go on taking and taking until one day the world will say:
اما جغد در جواب گفت: من یک حفره درون انسان دیدم ، اشتیاق و حرصی شگرف که کسی را یارای پر کردن آن نیست ، همان چیزی که او را غمگین خواهد ساخت ، حرص او بیشتر و بیشتر خواهد شد تا روزی که دنیا خواهد گفت :
“I am no more and I have nothing left to give”
من دیگر چیزی ندارم که به تو ببخشم ، همه چیز تمام شده است
