همونطور که گفتیم امروز به بحث فمینیسم و پاکدامنی اجتماعی می پردازیم!

بگذارید اول نکاتی از این بحث رو روشنتر کنم!

حتماً همه شما با انتقاد گروهای مذهبی به جنبش های فمینیستی اشنا هستید: توطئه فروپاشی بنیان خانواده و اخلاق و عفاف!

همونطور که خیلی از کاربرهای باشگاه این انتقاد رو داشتند که من این رو به حساب بی اطلاعی شون از این جنبش میگذارم!

این نکته که زنان به عنوان شیء مورد سوء استفاده قرا میگیرند یا به تعبیر امروزی از زنان سوء استفاده ابزاری میشود نکته ای بود که جنبش فمینیسم در دهه 70 و 80 قرن 19 روی اون دست گذاشت!

بردگی جنسی زنان و در واقع فرودستی جنسی آنها از مهمترین نکاتی بود که این گروه از فمینیستها به ان پرداختند!

گرچه بعدها این مساله منجر به ایجاد دو نوع تفکر در مورد روابط جنسی زنان گردید که به جای خود به انها پرداخته خواهد شد.

اساس این جنبش به این ترتیب قابل تشریح است:
این فمینیستها فعالیت خود را بر اساس نقد تفرقه و جدایی افکندن بین یک زن با تقوا همچون یک بانو و یک زن روسپی متمرکز کردند.

این زنان چنین بیان میکردند که انچه منجر به ایجاد این تفاوت میشود تنها جنبه اقتصادی مساله است که باعث میشود یکی به عنوان همسر و دیگری به عنوان روسپی خدمات یکسانی را به مرد ارائه دهند!

در واقع این زنان به این نکته پرداختند که زنان روسپی قربانیان وضعیت نابسامان اقتصادی هستند که مورد سوء استفاده جنسی از سوی مردان قرار میگرند. این زنان نه تنها قربانیان اقتصادی اجتماع هستند بلکه تنها گناهکاران پدیده پورنو و تن فروشی به شمار می امدند در حالی از نظر اجتماعی مردانی که مشتریان این زنان بودند از هر گناهی مبرا محسوب میشدند!

در این دوران در حالی که زنان هنوز به بسیاری از حقوق ابتدایی خود نظیر اموزش، اشتغال، حق مالکیت و حق رای دست نیافته بودند پرداختن به چنین اموری بسیار دور از ذهن و جسورانه محسوب می شد.

زنانی که خود هنوز جنس فرودست و شهروند درجه دوم محسوب میشدند دست به اعتراض به وضعیت محروم ترین طبقات اجتماع و قربانیان نابسامانی اجتماعی و اقتصادی زدند.
