راستش من نظر خودمو میگم البته مطمئن نیستم.
وقتی روزه میگیریم یه سری کارها مثل خوردن و آشامیدن رو انجام نمیدیم ( که البته میگن سعی کنیم توی رفتار و گفتارمون هم بیشتر مسایل دینی رو رعایت کنیم ) یه دلیل بزرگ داره و اون هم جدا کردن روح از مادیات و تزکیه ی نفسه. و البته تاثیر و دلیل دیگه ای که داره تقویت اراده هست. وقتی یه سری کارها که اولا روزمره هست و عادت داری به انجامش و ثانیا نیاز داری بهش مثل خوردن رو انجان نمیدی ، در واقع داری جسم و روحت رو جوری تعلیم میدی که بتونی سختی های زندگی رو راحت تر تحمل کنی.
وقتی میتونی غذا نخوری یا صبح زود واسه سحری بیدار شی پس حتما میتونی توی زندگیت به خاطر اهدافت از یه سری خواسته هات بگذری. در واقع مثل یه تمرین کوچیک میمونه.
واسه همین هم میگن فایده نداره فقط از صبح تا عصر هیچی نخوری و یه جا لم بدی و هیچی از سختی روزه گرفتن نفهمی. ارزشش به اینه که کارهای روزمره رو طوری انجام بدی که یه ذره که سختت شد به خودت بگی صبر کن چیزی نمونده تحمل داشته باش. اینجوری اراده ی آدم تقویت میشه. تازه اگه سعی کنی دروغ نگی غیبت نکنی یا خیلی کارهای بد دیگه رو هم انجام ندی هم بعد از 1 ماه به خوب بودن عادت میکنی هم اراده و روحت رو تقویت کردی.
این 1 ماه شاید به نظر بیاد بعد از تموم شدنش بی فایده بوده و مردم دوباره بر میگردن سر کارهای قبلی ولی به نظر من روی روح تاثیر خوبی میذاره که اثراتش در ماههای بعدی هم هست.