انواع مختلف اقتصاد -اقتصاد خرد
اقتصاد
اقتصاد دانشی است که با توجه به کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای نامحدود بشری به تخصیص بهینه کالاها و تولیدات میپردازد . پرسش بنیادین برای دانش اقتصاد مسئله حداکثر شدن رضایت و مطلوبیت انسانهاست. این دانش به دو بخش اصلی اقتصاد خرد و کلان تقسیم میشود.
از آدام اسمیت به عنوان پیشروی اقتصاد مدرن نام برده میشود. امروزه این علم با استفاده از مدلهای ریاضی از سایر علوم انسانی فاصله گرفتهاست. برای نمونه نظریه بازی ها که با استفاده از توپولوژی در حال گسترش است. در زمینه اقتصاد کلان نیز معادلات دیفرانسیل و بهینه سازی توابع مطلوبیت انتگرال با محدودیت معادلات دیفرانسیل معروف به مغادلات هامیلتونی رواج دارد
اقتصاد خرد
اقتصاد خرد به بررسی رفتار اقتصادی انسانها و بنگاههای اقتصادی و نحوه توزيع توليدات و درآمد در بين آنها میپردازد. اقتصاد خرد به اشخاص به عنوان کارگران و توليد کنندگان سرمايه، و همچنين مصرف کنندگان نهايی نگاه ميکند. به صورت مشابهی به شرکت های اقتصادی به عنوان مصرف کننده گان سرمايه و کار، و توليد کنندگان محصول نگاه ميکند. اقتصاد خرد درصدد است تا پیامد رفتار عقلایی در انسانها را شناسایی کند. با توجه به محدودیت منابع (مثلا نیروی کار. سرمایه . زمین . توانایی . مدیریت و ....) انسانها و بنگاههای اقتصادی مایلند که بیشترین استفاده را از منابع موجود ببرند. توابع عرضه، تقاضا، تولید، هزینه، بازار ها، تعادل عمومی و اقتصاد رفاه در این بخش جای میگیرند.
تقاضا:
تقاضا یعنی میل و خواستن و توانایی یک فرد برای دریافت کالا یا خدمتی.منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت چه میزان پول است.و یک تولید کننده به ازای هر قیمتی مایل به چقدر تولید است
شیب منحنی تقاضا منفی است،یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد.عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد موثر است که از آنجمله میتوان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل ، سلیقه مصرف کنندگان ، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود
قانون تقاضا نیز به این معنی که با افزایش قیمت مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت مقدار تقاضا افزایش مییابد.به رابطه منفی قیمت و تقاضا قانون تقاضا میگویند .
انتقال منحنی تقاضا
با جابجا شدن منحنی تقاضا به سمت راست و افزایش تقاضا٬ قیمت ازp1 به p2 رسیده و مقدار تولید نیز از q1 به q2 افزایش یافته است.
در تعریف منحنی تقاضای یک کالا ٬ به جز قیمت سایر عوامل موثر بر قیمت ثابت در نظر گرفته شدهاند.این عوامل شامل :تعداد مصرفکنندگان در بازار ٬ سلیقه آنان ٬ درآمد آنان و قیمت کالاهای جانشین و مکمل آنها.در صورتی که یکی از این عوامل تغییر کند منحنی تقاضا جابجا میشود.مثلا اگر سلیقه مصرفکنندگان در استفاده بیشتر از این کالا برانگیخته شود و یا اگر درآمد پولی آنان افزایش یابد یا اگر قیمت کالاهای مکمل افزایش و کالاهای جانشین کاهش یابد ٬ منحنی به سمت راست و بالا جابجا میشود و بلعکس.در این صورت قیمت و مقدار تعادلی آن کالا نیز افزایش مییابد
منبع :
.مریدی، سیاوش؛ نوذری، علیرضا؛ فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۱۳۷۳
عرضه:
عرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد : 1 – درآمد 2- هزینه تولید
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد میشود که به قانون عرضه شهرت دارد .
انتقال تابع عرضه
در تعریف منحنی عرضه بعض عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاههای تولیدی ٬ فنآوری تولید٬قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت درنظر گرفته شدهاست.در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاهها یا بهبود فنآوری یا کاهش قیما عوامل تولید و یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل میشود.در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش مییابد و بلعکس در این صورت قیمت و مقدار تعادلی آن کالا نیز افزایش مییابد.
منبع
بانی علم اقتصاد ٬روزبهان محمود.مرکز نشر دانشگاهی تهران ۱۳۸۲
منبع دریافت من : ویکی پدیا
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی ررسی میکند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.در نتیجه اقتصاد ر قیمت و مقدار به تعادل میرسد.سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه میشوند
اصول بنیادی
.
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند ،و قیمت به صورت یک داده است.مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرفکننده ٬ وابسته به قیمت محصول در بازار است.قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود.و قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود.قیمت تعادلی یک کالا دقیقا برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا باعث میگردد و باعث مازاد عرضه میشود.این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.در قیمتهای پایینتر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود.این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود(قیمت تعادلی)میشود.پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد
منحنی عرضه عمودی
.
بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است.یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد.چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند.در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد.مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است.و قیمت بالاتر نمیتواند باعث شود که زمین بیشتری بوجود آید.و حتی اگر تقاضا کنندهای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد.در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است .
منبع :
مبانی علم اقتصاد ٬روزبهان محمود.مرکز نشر دانشگاهی تهران ۱۳۸۲.
منبع دریافت من : ویکی پدیا
تولید
تولید یا فرآوری از اصطلاحات علم اقتصاد به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد تولید یا ساخت نام صنعت بسیار مهمی است ه از ماقبل تاریخ ایجاد شد. شاید بتوان تولید را اوّلین صنعت بشر دانست. نیاز به تولید، منجز به پیشرفت تمام رشتههای مهندسی شد.
تولید یا فرآوری، از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیّت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد. از نظر اقتصاد تولید به مفهوم ساخت کالا یا ارائه خدمات میباشد. خدماتی مانند خدمات ارائه شده بوسیله پزشکان، معلمان، تعمیر کاران و ... نیز از نظر اقتصادی کالا به حساب میآیند زیرا همه افراد فوق نیز هدفشان از ارائه خدمت ارضای نیازهای دیگ افراد مردم است. از این گذشته، آنان که در شبکه توزیع به کار اشتغال دارند مانند عمده فروشان و خرده فرو شان و کارکنان در واحدهایی که به حمل و نقل کالا یا مسافر مشغولند نیز بخشی از شبکه تولید به حساب میآیند. زیرا تولید کالا تا زمانی که کالاها به دست مصرف کننده نرسد کامل نمیگردد. تولید یا ساخت نام صنعت بسیار مهمّی ست که از ما قبل تاریخ ایجاد شد. شاید بتوان تولید را اوّلین صنعت بشر دانست. نیاز به تولید، منجر به پیشرفت تمام رشتههای مهندسی شد. کالا هر چیزی است که بتوان برای جلب نظر، تملک، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد و قابلیت تأمین یک خواسته یا نیاز را داشتهباشد. کالاهای فیزیکی، خدمات، اشخاص، سازمانها و ایدهها از این دستهاند. در اصطلاح علم اقتصاد، محصولات و مواد مختلفی که توسط تولید کننده، به بازار عرضه شود و در برابر دریافت پول، یکی ازنیازهای انسان را تأمین و رفع کند، کالا نام دارد. کالاهایی که در بازار عرضه میشوند، و به فروش میرسند تا توسط مصرف کنندگان خریداری شوند و به مصرف برسند، کالاهای مصرفی نام دارند. کالاهایی که تولیدکنندگان دیگری برای تولید کالاهای مختلف دیگر، آنها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند، کالای واسطهای نامیده میشود. کالاهایی که نیازهای اوّلیهٔ مصرف کنندگان را تأمین میکند، کالاهای ضروری و کالاهایی که برای تأمین نیازهای کم اهمیت تر مصرف میشود، کالاهای لوکس نامیده میشود.
منبع :
اقتصاد چیست؟،محمد مهدی بهکیش، نشر نی، چاپ دوم،۱۳۸۱
منبع دریافت من :ویکی پدیا
هزینه :
هزینه شامل بهای اشیا یا خدماتیست که برای تحصیل درآمد مورد نیاز میباشد. به عنوان مثال: هزینه حقوق کارمندان، آب، برق، تلفن، درج آگهی در روزنامه، هزینه استهلاک اثاثه و ساختمان همگی بخشی از هزینههای یک موسسه میباشند.
مبالغی که تولیدکنندگان رای تولید صرف میکنند، هزینهٔ تولید نامیده میشود. اگر هزینه اگر از درآمد کمتر باشد، به آن سود و اگر هزینه از درآمد بشتر باشد به آن زیان میگویند همانگونه که درآمد موجب افزایش سرمایه میگردد، هزینه موجب کاهش آن میشود.
هر کاهشی در صندوق هزینه محسوب نمیگردد. به عنوان مثال:
خرید بسیاری از اقلام دارایی مانند خرید ساختمان و اثاثه هزینه محسوب نمیگردد .
واریز بدهی و پرداخت وجه به طلبکاران هزینه محسوب نمیگردد.
برداشت نقدی صاحب موسسه از صندوق جزء هزینه جاری موسسه نمیباشد.
منبع:
ف.م. جوانشیر، اقتصاد سیاسی، ۱۳۵۸
منبع دریافت من :
http://fa.wikipedia.org
نقدینگی:
نقدینگی مجموع پول و شبه پول است.
تورم با افزایش نقدینگی
چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود س باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی بسیار افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمت ها (بهاها ) افزایش میابد (تورم)
بنابراین کنترل نقدینگی از مهمترین اهداف کشورها میباشد و سیاست های گوناگونی را بدین منظور میگذارند. برای نمونه افزایش فرآوری و تولید درونمرزی، که با گردآوری کالای کافی و بسنده، از تورم جلوگیری میکند.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپرده های کوتاه مدت امین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی دارای دو گونهٔ «ریسک نقدینگی دارایی» و «ریسک نقدینگی تأمین مالی» میباشد.
ریسک نقدینگی دارایی
ریسک نقدینگی دارایی که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده میشود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات برمیگردد. این موضوع مخصوصاً برای پرتفوهایی که متوازن شدهاند و متعهد به پرداخت حاشیه سود طلبکاران هستنند معضل مهمی است. در واقع اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش بازار نیاز به پرداخت وجه نقد وجود داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پرتفو در قیمت پایین میشود. این چرخه ضررها که با حاشیه سود تعهدشده شدیدتر میشود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر میشود.
ریسک تأمین مالی با برنامهریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل میشود. محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدیدی برای پر کردن کسری نقدینگی نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارند.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپرده های کوتاه مدت امين مالی ميشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی ميشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار ميدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار ميشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت ميگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی ميشود. دومين نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی ميکند. سومين نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی ميپردازد.
ریسک بازار :
ریسک بازار در اثر نوسانات قیمت داراییها در بازار ایجاد میشود. اشخاص حقیقی و حقوقی داراییهای خود را به صورتهای مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه ، مسکن، طلا و سایر داراییهای با ارزش نگهداری میکنند. تمام این داراییها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند. ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک میباشد، به همراه ریسک اعتباری قش اصلی را در اکثر ورشکستگیها ایفا میکنند. بحرانهای پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی دادهاند، لزوم مدیریت یکپارچه و کمی ریسک مالی با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری را بیش از پیش مطرح ساختهاند. ریسک نرخ ارز یکی از ریسکهای زیر مجموعه ریسک بازار است که به دلیل تغییرات نرخ ارز روی ميدهد. اهميت این ریسک هنگامي افزایش ميیابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی شرکت متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز ميشود هنگامي روی ميدهد که بانک مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینکه در مورد بانکها، سپردههای ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.
ریسک قانونی
ریسک قانونی زمانی مطرح میشود که یک معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد ریسک قانونی در کل با ریسک اعتباری مرتبط است زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یک معامله به دنبال بستر قانونی برای زیر سؤال بردن اعتبار معامله میگردند.
ین ریسک میتواند به صورت شکایت سهامداران علیه شرکتی که ضررده باشد ظاهر شود. ریسکهای قانونی از طریق سیاستهایی که قسمت حقوقی ؤسسه با مشاوره مدیر ریسک و مدیریت سطح بالا اعمال میکند کنترل میشود. مؤسسات باید مطمئن باشند قراردادها با طرفین قابلیت اجرا دارد. با این حال وقتی پای زیانهای بزرگ در میان باشد کشمکشهای هزینهبر به وجود میآید زیرا منافع زیادی درگیر است.
ریسک قانونی که 'ریسک حقوقی ز نامیده میشود، یکی از ریسکهای اثر گذار بر فعالیت شرکتها است. دو عامل مهم در ميزان ریسک حقوقی تأثیرگذار هستند. عامل اول ایجاد کننده ریسک حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری، و همچنین تغییرات قوانین ميباشد. عامل دوم ایجاد کننده ریسک حقوقی، روابط حقوقی بین بانک و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک ميباشد.
ریسک اعتباری
ریسک اعتبای ریسکی است که از نکول قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلیتر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود میآید. به طور تاریخی این ریسک معمولاً در مورد اوراق قرضه واقع میشد، بدین صورت که قرضدهندهها از بازپرداخت وامی که به قرضگیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را 'ریسک نکول' هم گویند.
ریسک اعتباری از این واقعیت ریشه میگیرد که طرف قرارداد، نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول طرف قرارداد سنجیده میشود.
ضررهای ناشی از ریسک اعتباری ممکن است قبل از وقوع نکول واقعی طرف قرارداد رخ دهند. به طور کلیتر ریسک اعتباری را میتوان به عنوان ضرر محتمل که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق میافتد، بیان کرد. رخداد اعتباری زمانی واقعی شود که توانایی طرف قرارداد در تکمیل تعهداتش تغییر کند. ریسک اعتباری یکی از مهمترین عوامل تولید ریسک در بانکها و شرکتهای مالی است. این ریسک از این جهت ناشی ميشود که دریافتکنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته باشند.
در اندازهگیری ریسک اعتباری، ریسک مشخصهای را باید اندازه گرفت که تعبیرهای مختلفی از آن میشود کرد ریسک نکول ریسک کاهش رتبه ریسک نرخ بهره ریسک تفاوت نرخ بهره
اندازهگیری ریسک اعتباری
برای اندازهگیری ریسک اعتباری باید به این موارد توجه کرد:
احتمال نکول : احتمال این است که طرف قرارداد در مدت تعیینشده در قرارداد، به تمام یا بخشی از تعهداتاش، خواسته یا ناخواسته عمل نکند.
میزان تعهد اعتباری : نشان میدهد که در زمان نکول، چه مقدار از تعهدات متأثر از نکول قرار میگیرد.
نرخ بازیافت : در صورت نکول، چه سهمی از تعهدات ممکن است از راههای مختلف مثل وثیقه و ... بازگردد.
بحثی مهم دیگری که در اندازهگیری ریسک اعتباری مطرح میشود رتبه بندی اعتباری شرکتهاست
.
تورم :
تورم از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول درآمد های پولی یا قیمت ها میباشد تورم عموما به معنی افزایش غیر متناسب سطح عمومی قیمت ها در نظر گرفته میشود
نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولا شاخص قیمت مصرف کننده است
ریشههای تورم
دیدگاه کینزی دو دلیل عمده را برای تورم ذکر میکند: کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل دیدگاه پول گرایان رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی را عمدهترین دلیل تورم میداند. به عبارت دیگر، تورم تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست قریبا تمام اقتصاددانها بر این نکته متفقالقولند که تورم پایدار و دراز مدت ریشهای جز عرضه پول و افزایش نقدینگی ندارد. هر چه میزان تورم بیشتر شود قدرت خرید یک واحد پول کم تر میشود
منبع :
اقتصاد چیست؟،محمد مهدی بهکیش، نشر نی، چاپ دوم،۱۳۸۱
منبع دریافت من ویکی پدیا
کالا :
در اصلاح علم اقتصاد محصولات و مواد مختلفی که توسط تولید کننده به بازار عرضه شود و در برابر دریافت پول یکی از نیاز های انسان را تامین و رفع کند کالا نامیده میشود کالاهایی که در بازار عرضه میشوند و به فروش میرسند تا توسط مصرف کنندگان خریداری شده و به مصرف برسند کالاهای مصرفی نامیده میشوند کالاهایی که تولیدکنندگان دیگر برای تولید کالاهای مختلف دیگر آنها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند کالاهای واسطه ای نامیده میشوند کالاهایی که نیازهای اوّلیّهٔ مصرف کنندگان را تأمین میکند کالاهای ضروری و کالاهایی که برای تأمین نیازهای کم اهمیت تر مصرف میشود کالاهای تجملی نامیه میشوند
پول :
ابتدایی آن وسیله، قطعه، شی، یا چیزیست که انسان ها ی تبادل خواستهها، خدمات، کالاها، نیازها از آن استفاده میکنند .
گمرک :
CIFگمرک دستگاه نظارت و وصول حقوق و عوارض ورودی بر ارزش
کالا است برای کنترل واردات و صادرات و انحصارات هر کشور و وسیلهای برای نظارت در بازرگانی خارجی و یکی از منابع درآمد دولت هاست حقوق گمرکی یک گونه مالیات غیر مستقیم است.
اشکانیان اداره گمرک در ایران وجودداشته و آنچه وارد کشور میگردیده ، مانند: ابریشم چین و ادویه هندوستان و کالاهای رومی در دفاتر مخصوص ثبت و از صاحبان آنها حقوق معینی دریافت میشده ، ولی کالاهای خارجی از پرداخت لاها بیشتربرده و چهارپا و گاو و گوسفند و اجناس دیگر بود. دردورههای بعد در ایران بیشتر رویه تجارت آزاد مرسوم بودهاست . از زمان صفویه به بعد از کالاهای وارده به کشور حقوق و عوارضی بنام فرضه گرفته میشدهاست . عوارض گمرکی کالاهای وارد از طریق خلیج فارس به کیفیت بهای آنها تعیین میشدهاست ،منتها چون دولت قادر به نظارت دقیق در اخذ حقوق گمرکی نبوده از زمان شاه سلیمان ۱۰۸۵ ه' . ق. / ۱۶۷۴م . گمرک به اجاره داده شد و این ترتیب بیش از دو قرن تاورود رایزنان بلژیکی در ایران ادامه داشت . در سنه ۱۲۷۷ ه' . ش . اجاره گمرک لغو شد. علت اصلی این الغاء این بود که به موجب عهدنامه ترکمانچای مقرر شده بود از کالاهای وارد از روسیه تزاری فقط پنج درصد بهابه عنوان حقوق گمرکی اخذ شود. و سه سال بعد، سایر دول نیز به عنوان دول کاملةالوداد، از مزایای مزبور شروع به استفاده کرده بودند و در واقع حقوق گمرکی در ایران به طور یکنواخت بر اساس پنج درصد استوار گردیده بود، بدون آنکه با دولت ایران معامله شده باشد. بعداً که دولت ایران مبادرت به استقراض از روسیه و انگلستان نمود و درآمدهای گمرکی شمال و جنوب گروگان این وامها قرار داده شد، به منظور جلوگیری از حیف و میل درآمدهای گمرکی و با توجه به لزوم رعایت موازنه سیاسی ، دولت ایران در زمان مظفرالدین شاه و صدارت امین الدوله مبادرت به استخدام مستشاران بلژیکی نمود. بنابه پیشنهاد رئیس هیئت مزبور که عنوان وزیر گمرکات یافته بود و فرمان همایونی مورخ ۱۸ ذیحجة ۱۳۱۸ ه' . ق. اجاره گمرکخانهها و وصول عوارض داخلی ، از قبیل : حقوقخانات و راهداری و قپانداری ملغی و مقرر شد از بهای اجناس وارد به ماخذ ۵ درصد و به اضافه از هر بار چهل من تبریز بیست ودو شاهی از مکاری دریافت گردد. پس از استقرار مشروطیت ، عنوان وزارت از رئیس هیئت مستشاران بلژیکی سلب شد و اداره کل گمرک تحت نظارت وزارت دارائی قرار گرفت . اولین تعرفه گمرکی ایران براساس وزن و ارزش ، در سال ۱۲۸۲ه' . ش . بوسیله مستشاران بلژیکی تنظیم گردید و ده سال پس از اجرای آن ، درآمدهای گمرکی کشور که در سال ۱۲۷۷ ده میلیون ریال بوده به ۴۷میلیون ریال ترقی کرد.در سال ۱۲۹۹ ه' . ش . تعرفه دیگری براساس وزن و تعداد وضع گردید که از لحاظ واردات ، مشتمل بر ۵۲ باب و ۹۴ قسمت جزو و از لحاظ صادرات ، مشتمل بر ۱۲ باب بود.حداکثر حقوقی که به موجب این تعرفه دریافت میشد در سال ۱۳۰۶ ه' . ش . بالغ بر ۹۰میلیون ریال بود. پس از الغای کاپیتولاسیون نخستین قانون تعرفه گمرکی ایران در اردیبهشت ۱۳۰۷ براساس حداقل و حداکثر حقوق گمرکی تصویب شد. بموجب آن ، دولی که الغای کاپیتولاسیون را به رسمیت شناخته و بالنتیجه به عقد قرار داد بازرگانی با ایران توفیق یافته بودند از تعرفه حداقل استفاده کردند و کالاهایی که از سایر کشورها وارد میشد مشمول پرداخت حداکثر حقوق گمرکی گردید. در سالهای ۱۳۱۵ و۱۳۲۰ و ۱۳۲۹ و ۱۳۳۲ ه' . ش . چندین بار در قانون تعرفه گمرکی ایران تجدید نظر شد. و سرانجام با استفاده از تجربیات جامعه ملل سابق و طرحی که برای تعرفه گمرکی تهیه گردیده و در بسیاری از کشورهای جهان مورداستقبال و استفاده قرار گرفته بود، قانون تعرفه گمرکی در دهم تیر ۱۳۳۷ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. قانون مزبور مشتمل بر ۳۶ ماده و جدول منضم به آن است که مشتمل بر ۲۱ فصل و ۸۶ بخش و ۹۹۱ نوع کالا است . دراین فصول ، انواع کالاها به حال ماده اولیه ، نیمه ساخته و تمام شده و آماده به مصرف ذکر شده و با رعایت احتیاجات کشور، تولیدات داخلی ، تقویت و حمایت صنایع ملی و قوه خرید و میزان نیازمندی طبقه مصرف کننده برای آنها حقوق و عوارض گمرکی وضع گردیدهاست . درآمد اداره گمرک در اولین سال تاسیس (۱۲۷۷ ه' . ش .) جمعاًبالغ بر ده میلیون ریال بود و در سال ۱۳۳۸ ه' . ش . به بیش از ۹میلیارد ریال که برابر با یک سوم بودجه کل کشور بود رسید. در قبال این درآمد هنگفت ، هزینه اداری گمرکخانه در سال ۱۳۳۸ بالغ بر ۲۴۰میلیون ریال ، یعنی کمتر، از ۳٪ درآمد مذکور بود. (ماهنامه گمرک ازشماره ۳۴۷ به بعد، ایران در زمان ساسانیان تالیف کریستن سن ترجمه رشیدیاسمی چ ۲ ص ۱۴۶، میهن ما تالیف محمد حجازی صص ۶۷۵ - ۶۷۸، راهنمای ایران ، نشریه دائره جغرافیای ستاد ارتش سال ۱۳۳۰ صص ۵۵-۵۸، جغرافیای اقتصادی کیهان صص ۴۱۱-۴۱۵، تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان ج ۲ ص ۹۳ و ترجمه همان کتاب به فارسی ج ۲ ص ۱۱۰)
مزایده :
آن چه که به عنوان تعریف مزایده معمولاً ارائه میشود در واقع نوع خاصی از مزایدهاست که آنرا با عنوان مزایده انگلیسی یا مزایده استاندارد معرفی خواهیم کرد. اما اصولا در هر مزایده سه عنصر مزایده گذار، کالا و پیشنهاد دهنده گان وجود دارد و مزایده زمانی شکل میگیرد که تقاضا برای کالا یا کالاها بیشتر از مقدار موجود است و پیشنهاد دهندگان برای برست آوردن کالا با یکدیگر رقابت میکنند. در هر مزایده، مزایده گذار تلاش میکند تا کالای خود را به بیشترین قیمت ممکن به فروش بگذارد و در مقابل، پیشنهاد دهندگان در پی تصاحب کالا با کمترین قیمت میباشند. انواع مختلف مزایده، هر کدام در پی یافتن روشی هستند که از یک طرف این حس را در پیشنهاد دهندگان به وجود آورد که کالا را به قیمت قابل قبولی خریدهاند و از سوی دیگر افراد را ترغیب کند تا نزدیکترین مبلغ به آن چه که حاضر به پرداخت آن برای کالای مورد نظر هستند را پیشنهاد دهند
انواع مزایده :
از دیدگاه امنیت و خصوصی بودن مزایدهها به دو دسته تقسیم میشوند:
(private auction) مزایده خصوصی
در این مزایده مشخصات پیشنهاد دهنده قیمت مخفی است و بنابراین هر کسی که کالای به مزایده گذاشته شده را خریداری میکند به عنوان بی نام شناخته میشود. این نوع مزایده معمولاً در مواردی به کار میرود که به دلایل امنیتی لازم است نام خریدار مخفی بماند، مانند مزایده برای نقاشیهای بسیار گران قیمت یا جواهرات عتیقه
(public auction) مزایده غمومی
در این نوع نام پیشنهاد دهندگان قیمت مشخص است و هر فردی میتواند در مزایده شرکت کند.
از دیدگاه مزایده گذار و کالا، مزایدهها به سه دسته تقسیم میشوند:
)Exchange auction) مزایده مبادله ای
شرکا که شامل تعدادی از خریداران اصلی و حرفهای هستند بر کار مزایده نظارت میکنند تا کسی تخلف نکند.
)sale auction) مزایده فروشی
که برای اقلام هنری و کالاهایی به کار میرود که تنها یک نوع از آنها وجود دارد.
(dealer auction) مزایده دلالی
برای اشیاء خاص جهت کلکسیون ماشین و یا ماشین آلات به کار میرود.
اما از دیدگاه ساختاری انواع زیادی از مزایدههای مختلف را میتوان بر شمرد که در اصل هریک از آنها ویژگیهایی را برای قیمت و تعداد کالا، شکل پیشنهادات و زمان مزایده تعیین میکنند.
بر این اساس ۴ نوع مزایده به عنوان مهمترین و اصلی ترین مزایدهها شناخته میشوند که عبارتاند از :
دو مزایده اول جزو مزایدههای باز محسوب میشوند و دو مزایده آخر مزایدههای سربسته هستند .
مزایده استاندارد(English Auction) مزایده انگلیسی
این نوع مزایده مرسوم ترین نوع مزایدهاست. در این مدل خریداران برای خرید یک کالا با پِشنهاد قیمت بالاتر از قیمت پیشنهادی قبلی با یکدیگر رقابت میکنند. [۲]مزایده زمانی به اتمام میرسد که پیشنهادی بالاتر از پیشنهاد فعلی وجود نداشته باشد و یا اینکه پیشنهاد قیمت به مبلغ از پیش تعیین شدهای برسد ین هنگام پیشنهاد دهنده با بالا ترین قیمت کالا را خریداری میکند. فروشنده میتواند یک قیمت رزو شده را اعلام کند که در این صورت کالا به قیمتی پائین تراز مبلغ فوق به فروش نخواهد رفت.[۶] [۳]
در روش دیگر مزایده انگلیسی افرادی متقاضی خرید کالا میشوند و سپس قیمت کالا از یک مقدار حداقل شروع شده و متناوبا افزایش مییابد و با افزایش قیمت افرادی اعلام میکنند که از مزایده خارج شدهاند و زمانی که یک خریدار از مزایده خارج شد دیگر نمیتواند به مزایده باز گردد و مزایده زمانی به اتمام میرسد که تنها یک نفر باقی بماند.
(dutch auction) مزایده هلندی
این مزایده که به مزایده چینی نیز مشهور است[۱]، بدین شکل است که مزایده گذار، مزایده را با بالاترین قیمتی که مورد نظرش است آغا زمی کند و سپس از قیمت مرتبا کاسته میشود تا زمانی که خریداری برای قیمت پیشنهادی یافته شود و یا اینکه قیمت به حداقل قیمت از پیش تعیین شده برسد.[۲][۴] خریدار آخرین قیمت اعلام شده را پرداخت میکند. این نوع مزایده برای مواقعی مناسب است که فروش سریع کالاها مهم است و بنا براین فروش تنها با یک پیشنهاد به انجام میرسد. این مزایده به دلیل استفاده فراوان آن در حراج گل هلندی به مزایده هلندی مشهور شده است[۱][۳]. مزایده هلندی گاهی برای توصیف مزایدههای آنلاینی که چندین کالای مشابه در یک زمان و به تعداد برابر از بالاترین پیشنهادات به فروش میرسند، نیز به کار میرود. اقتصاد دانان مزایده اخیر را با عنوان مزایده انگلیسی چند گانه صعودی نیز میخوانند. در عمل مشاهده میشود که در مزایده هلندی مزایده گذار سود بیشتری را از مزایده خواهد برد چرا که اگر شخصی واقعا خواهان یک کالا باشد نمیتواند صبر کند تا قیمت کالا خیلی پائین بیاید چرا که هر لحظه ممکن است فرد دیگری پیشنهاد خرید بدهد و بنابراین مزایده گذار کالا را میتواند اغلب با قیمتی نزدیک به حداکثر به فروش بگذارد.[۹]
]مزایده چندگانه
این مزایده هم نوع دیگری از مزایده هلندی است که در بالا به آن اشاره شد، این مزایده زمانی انجام میشود که مزایده گذار میخواهد چندین کالا را به مزایده بگذارد ولی نمیخواهد همه اقلام را در یک پیشنهاد به یک نفر بفروشد.[۱۰] در واقع مزایده گذار میخواهد چندین کالا را در یک مزایده قرار دهد به طوری که افراد مختلف بتوانند در یک یا تعداد بیشتری از کالاها پیروز شوند. پیشنهاد دهنده دارای این اختیار است که تنها برای یک کالا و یا برای تمام کالاها پیشنهاد قیمت دهد. شکل مزایده بسیار شبیه به مزایده انگلیسی است به این صورت که خریداران با بالا بردن پیشنهاد بر سر کالاها با یکدیگر رقابت میکنند. برندگان مزایده کسانی هستند که بالا ترین پیشنهاد را در لیست دادهاند و میتوانند تمام کالاهای مورد تقاضایشان را خریداری کنند. به عنوان مثال چنانچه ۱۶ کالا به مزایده گذاشته شدهاست، و حداقل ۶ نفر هریک برای خرید ۳ کالا پیشنهاد دادهاند، آنگاه حداکثر تنها ۵ تفر که بالاترین پیشنهادات را داشتهاند قادر خواهند بود که هر ۳ کالای خود را خریداری کنند و نفر ششم تنها میتواند یک کالا را خریداری کند و مزایده گذاران دیگر نیز هیچ کالایی نخواهند داشت.
)sealed first-price auction) ( blind auction) مزایده اولین قیمت مخفی:
ه به مزایده بالا ترین پیشنهاد مخفی نیز مشهور میباشد، بدین شکل است که تمام پیشنهاد دهندگان در یک لحظه پیشنهاد خود را ارائه میکنند و بنا براین هیچ یک از پیشنهاد دهندگان از پیشنهاد فرد دیگر مطلع نیست و سپس کالا به پیشنهاد دهنده با بالاترین قیمت فروخته میشود.
مزایده دومین قیمت مخفی :
در این مزایده که به مزایده ویکری مشهور است، همانند مزایده قبل پیشنهاد دهندگان از پیشنهاد یکدیگر مطلع نمیباشند، اما بر خلاف مزایده قبل، فرد برنده دومین پیشنهاد قبل از پیشنهاد خودش را پرداخت مینماید. در تئوری این مزایده از نظر ریاضی مشابه با مزایده انگلیسی است چرا که پیشنهاد دهندگان را ترقیب میکند تا مبلغ واقعی مورد نظرشان را بیان کنند.
اما علاوه بر مزایدههای اصلی ذکر شده مزایدههای مختلف دیگری نیز وجود دارد که بعضا بسیار به مزایدههای مذکور شبیه میباشند:
)combinatorial auction) مزایده ترکیبی
در بعضی از موارد خریداران نیازمند مجموعهای از کالاهای به حراج گذاشته شده میباشند که یه آن بسته خرید میگویند. به عنوان مثال اگر یک دوچرخه را در نظر بگیرید، چنانچه چرخهای دوچرخه جداگانه و بدنه دوچرخه جداگانه به فروش برسد، یک پیشنهاد دهنده ممکن است برای سبدی مشتمل بر یک چرخ و یگ بدنه ۰ دلار پیشنهاد دهد ولی برای سبدی شامل دو چرخ و یک بدنه ۲۰۰ دلار پیشنهاد بدهد. اگر خریدار مجبور باشد برای هریک از کالاهای درون سبد به طور جداگانه در مزایده شرکت کند، ممکن است که دچار ضرر شود چراکه چنانچه در خرید کالاهای ابتدائی سبد موفق شود با شکست خوردن در مزایده کالاهای بعدی سبد دچار خسران میشود و اگر در کالاهای ابتدائی شکست بخورد. این مشکل با فروش تمام کالاها به صورت هم زمان و اجازه دادن به خریدارن برای خرید چندین کالا، قابل حل شدن است. در چنین مزایدهای اگر پیشنهاد دهنده در مجموعه کالاهایی که متقاضی آن است برنده شد، تمام سبد به او تعلق میگیرد و در غیر این صورت هیچ کدام از کالاها به او اختصاص داده نمیشود. خریداران همچنین ممکن است تنها بتوانند یک سبد را برای خرید انتخاب کنند و نه بیشتر. مرتب ساختن پیشنهادات خریداران برای اینکه مشخص شود کدام خریدار در مزایده کدام سبد برندهاست (و گاهی محاسبه مبلغی که برای سبد باید پرداخته شود) معمولاً بسیار پیچیدهاست. برای محاسبه معمولاً از الگوریتم های هینه سازی مانند برنامه ریزی خطی استفاده میکنند
)the time-interval auction) مزایده در زمان محدود
از نظر ساختاری کاملاً شبیه به مزایده انگلیسی است اما مزایده در یک زمان مشخص پایان مییابد. در برخی موارد مدت مزایده چند روز و یا چند هفته به طول میانجامد، اما اغلب از ساعت شنی برای مشخص کردن طول زمان مزایده استفاده میشدهاست. در یکی از قدیمی ترین روشهای این مزایده از شمع برای طول مدت زمانی استفاده میشدهاست و مزایده تا زمانی ادامه مییافته که شمع روشن است. ویژگی این مزایده این است که در لحظات پایانی فرصتی برای فکر کردن بر روی افزایش قیمت برای پیشنهاد دهندگان نیست.
مزایده با سرویس پیشنهادی استاندارد:
پیشنهاد دهندگان پیشنهاد خود را به صورت زوجهای مرتب ارائه میدهند که شمل تعداد سهام و تخفیف در خواستی به درصد است برنده موظف است سهم را با پیشنهاد استاندارد با تخفیف خریداری نماید .
مزایده هم زمان یا مزایده ژاپنی:
در این مزایده تمامی پیشنهادات در یک لحظه ارائه میشود و پیشنهاد دهندگان با انگشتان دست مبلغ پیشنهادی خود را اعلام میکنند در عمل این مزایده در یک لحظه قابل انجام نیست چرا که مزایده گذار زمانی را برای مشاهده علائم دست هر فرد صرف میکند، و این مزایده با سر و صدای زیاد پیشنهاد دهندگان برای جلب توجه مزایده گذار همراه است و معمولاً برای کالاهایی انجام میشود که فروش سریع آنها مطلوب است مثل غذای تازه
مزایده با پیشنهاد قابل مشاهده:
در این مزایده پیشنهاد دهندگان و مبلغ هر پیشنهاد مخفی است اما بالا ترین پیشنهاد مشخص میباشد و هر زمانی که پیشنهادی بالاتر ارائه گردید به جای پیشنهاد قبلی قرار داده میشود
):uniform price auction) مزایده با قیمت واحد
در این مزایده پیشنهاد دهندگان و مبلغ هر پیشنهاد مخفی است اما بالا ترین پیشنهاد مشخص میباشد و هر زمانی که پیشنهادی بالاتر ارائه گردید به جای پیشنهاد قبلی قرار داده میشودو در کالا پیشنهاد برتر یا قیمت بالاترین پیشنهاد شکست خورده فروخته میشود.
(RFQ AUCTION) مناقصه
در این نوع جای خریدار و فروشنده عوض میشود و خریدار تقاضای خود را برای کالا یا خدماتی اعلام میکند و فروشندگان پیشنهاد قیمت فروش را اعلام میکنند و این قیمت برای بدست آوردن معامله مرتبا کاهش مییابد. در پایان پایین ترین قیمت برنده خواهد بود
)digital auction) مزایده هنر دیجیتال
این مزایده به طور نامحدودی میتواند ادامه داشته باشد و ویژه محصولاتی است که بدون صرف هیچگونه هزینهای قابل تکثیر یا کپی برداری میباشند(مانند فیلم، نرم افزار ، فرمول دارو). پیشنهاد دهندگان بالاترین پیشنهاد خود را ارائه می کنند که البته این پیشنهاد قابل حذف و یا تغییر در هر زمانی میباشد. فروشنده پیشنهادات را مورد بررسی قرار میدهد و در هر زمانی که تشخیص داد مزایده رابا قیمت خاصی که در نظر میگیرد پایان میدهد. برندگان مزایده افرادی هستند که پیشنهادی به همان قیمت و یا بیشتر از آن ارائه کردهاند و یک کپی از محصول را دریافت خواهند کرد.
)unique auction) مزایده پیشنهاد منحصر به فرد
در این نوع کاربران پیشنهادات مخفی خود را ارسال میکنند. این پیشنهادات در یک بازه مشخصی میبایست قرار داشته باشد (معمولاً سقف بازه تعیین میشود) با لا ترین و در مواقعی پائین ترین پیشنهاد منحصر به فر برنده خواهد بود. این مزایده تا حدودی ویژگی بازی شانس را در خود دارد ومعمولاً منجر میشود به اینکه برنده کالا را با قیمتی بسیار پائین تر از ارزش واقعی آن خریداری کند. مزایده پیشنهاد منحصر به فرد کاربرد زیادی در تجارت اینترنت دارد. به عنوان مثال اگر اتومبیلی ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد و پیشنهادات از ۱۸۵۰ تا ۲۰۰۰دلار بِش از یک بار ارائه شدهاست ولی پیشنهاد ۱۸۴۹ تنها توسط یک نفر ارائه شده باشد، آنگاه اتومبیل با قیمت ۱۸۴۹ دلار به وی فروخته میشود اما سود مزایده گذار زمانی است که بابت ارائه هر پیشنهاد مبلغی دریافت میکند. مثلاً در مثال فوق اگر بابت هر پیشنهاد ۱ دلار دریافت کند، پس از دریاف ۲۰۰۰ پیشنهاد مبلغ خودرو را بدست آوردهاست
)fixed price auction ) مزایده یا قیمت مشخص
در این مزایده قیمت کالا از قبل ثابت و مشخص است و کالا به اولین پیشنهاد دهندهای که متقاضی کالا است فروخته میشود.
)turbo auction) مزایده سریع
ین مزایده که برای کالاهای با متقاضی زیاد انجام میشود با قیمت بسیار پائین آغاز میشود(به طور معمول ۱ دلار برای هر کالایی) و به سرعت با پیشنهادات مختلف قیمت کالا بالا میرود و ضمنا این مزایده هیچ سقف قیمتی نخواهد داشت و تا جائی که پیشنهادات بالاتری وجود دارد قیمت افزایش میابد.
)barter auction ) مزایده معاوضه ای
در این مزایده مزایده گذار کالای مزایده گذاشته شده را با کالایی دیگر معاوضه میکند. معمولاً مزایده گذار لیستی از کالاهایی که مایل است با آنها مبادله صورت گیرد را اعلام میکند و پیشنهادات میتواند شامل کالاهایی غیر از کالاهای مورد تقاضا ویا پول نقد و یا ترکیبی از آنها باشد. در نهایت مزایده گذار تصمیم میگیرد که کالا را با کدام پیشنهاد معاوضه کند.
مزایده سوئیسی
ین مزایده بر پایه مزایده اولین قیمت مخفی میباشد با این تفاوت که اگر برنده مزایده از پیشنهاد خود منصرف شود (معمولاً و نه همیشه) میتواند پیشنهاد خود را پس بگیرد! در واقع پیشنهاد قابل تغییر نیست اما برنده حق دارد که کالا را قبول کند و یا از خرید کالا انصراف دهد. تنها زمانی پیشنهاد دهنده ملزم به خریداری کالا است که پیشنهاد وی تفاوت قابل توجهی (معمولاً ۱۰ درصد) با پیشنهاد دوم داشته باشد.
)the double auction ) مزایده دو طرفه
در این نوع از مزایده هم خریدار و هم فروشنده پیشنهاد ارائه میکنند و پیشنهادات از بیشترین تا کمترین طبقه بندی میشوند تا عرضه و تقاضا انجام گیرد. پیشنهادات فروش از پائین ترین قیمت شروع میشود و افزایش مییابد و پیشنهادات خرید از بالا ترین قیمت شروع، و کاهش مییابد. این فرمت به خریداران اجازه میدهد که خریداران در هر لحظه پیشنهادی را برای خرید مطرح کنند و فروشنگان پیشنهاد را قبول کنند. این مزایده ممکن است تا حدی گیج کننده به نظر برسد اما باید توجه کرد که پیشنهادات خریداران و فروشندگان در یک لحظه همپوشانی ندارند[۹]. به عنوان مثال فرض کنید که ۳ فروشنده کالاهای خود را به قیمتهای ۱۵۰و۲۰۰و۳۰۰ دلار به فروش میرسانند و ۳ خریدار نیز برای این سه کالا پِشنهادات ۲۲۰و۳۰۰و۲۵۰ دلار را میدهند. در دو مورد عرضه و تقاضا همخوانی دارد ولی در مورد سوم قیمت کالا نامشخص است و چیزی بین ۲۰۰و۲۵۰ دلار خواهد بود. این مزایده گونههای متنوعی دارد که یکی از معروفترین آنها مزایده دو طرفه هلندی است که در آن ساعت خریدار شروع به تیک زدن میکند با قیمت بسیار بالا و مرتبا کاهش مییابد در یک لحظه خریدار ساعت را متوقف میکند و پیشنهاد یک واحد قیمت مطلوب خود را میدهد. در این لحظه ساعت فروشنده شروع به کار میکند و از یک قیمت پائین افزایش مییابد تا زمانی که فروشنده ساعت را متوقف کند و پیشنهاد واحد قیمت را بدهد. زمانی که این دو قیمت با هم منطبق شوند کالاها با قیمت به نتیجه رسیده فروخته میشوند
ای بی معروفترین وبگاه مزایده از چهار نوع مزایده زیر پشتیبانی میکند
نرمال: فروشنده مقدار حداقلی را برای کالای خود مشخص میکند و خریداران شروع به پیشنهاد قیمت میکنند. اگر قیمت اولیه از قیمت نرمال بازار بالاتر باشد، کالا هیچ پیشنهادی دریافت نمیکند. این مزایده تنها برای یک کالا و یا بسته انجام میگیرد.
رزرو شده : در این نوع قیمت کالا رزرو شده و مشخص است ولی این قیمت مخفی است و پیشنهاد دهندگان از آن اطلاعی ندارند و همانند مزایده نرمال پیشنهاد میدهند به محض اینکه پیشنهادی به قیمت رزرو شده رسید، علام میکند که پیشنهاد به قیمت رزرو شده رسیدهاست. چنانچه پیشنهادی به قیمت رزرو شده نرسد فروشنده مجبور به فروش کالا نمیباشد
هلندی : برای چندین کالای مشابه صورت میگیرد، پیشنهاد دهندگان پیشنهاد خود را ارائه میکنند و در پایان کسی که بالاترین پیشنهاد را داشتهاست برنده میشود اما مبلغ پائین ترین پیشنهاد برنده را برای آن کالا میپردازد.
خصوصی: هر شخصی در این مزایده میتواند شرکت کند اما مشخصات پیشنهاد دهندگان کاملاً مخفی باقی میماند. البته ایبی فروشنده را از مشخصات خریدار اصلی مطلع میکند ولی حتی فروشنده نیر از مشخصات سایر پیشنهاد دهندگان آگاه نمیشود
پارامترهای مزایده
پارامترهای زیر را برای مزایدههای مختلف میتوان برشمرد:
کالاها میتوانند:
دارای قیمت نامشخص (مخفی از عموم) باشند.
دارای قیمت مشخص باشند
دارای قیمت وابسته باشند
پیشنهاد میتواند:
سرباز باشد (تمامی پیشنهاد دهندگان از پیشنهادات با خبرند)
سربسته باشد (پیشنهاد دهندگان از پیشنهادات دیگر بی خبرند)
پیشنهاد پیشنهاد دهندگان میتواند:
با اولین پیشنهاد به پایان رسد
سیر صعودی داشته باشد
سیر نزولی داشته باشد
اقلام پیشنهادی ممکن است :
یکی
چندین کالای مشابه
چندین کالای غیر مشابه
سبدی از اقلام مختلف باشد
تشخیص برنده مزایده با :
اولین قیمت (بالاترین قیمت)
دومین قیمت
انجام میشود.
علاوه بر پارامر های فوقپارامتر های دیگری به نام زمان را نیز باید افزود
زمان مزایده میتواند :
زمان مزایده میتواند
نامحدود و پایان آن در اختیار مزایده گذار باشد
نامحدود و پایان آن با پیروزی یک پیشنهاد دهنده تعیین گردد
در واقع با جمع بندی این پارامترها میتوان به دو تفاوت مهم در مزایدههای مختلف رسید:
فرم فرایند مزایده
اطلاعات وچود درباره خرید کالا
جمع بندی و نتیجه گیری
ا توجه به آنچه در منابع مورد مطالعه و جستجو در اینترنت مشاهده میشود، دو نوع مزایده انگلیسی یا استاندارد و مزایده دومین قیمت مخفی یا ویکری از محبوب ترین و پر طرفدارترین مزایدهها هستند و در واقع این دو نوع مزایده دو شاخه اصلی مزایده یعنی مزایده سرباز و سربسته را پوشش میدهند ضمن اینکه از لحاظ تئوری کارایی یکسانی هم دارند. و در واقع میتوان گزینههای مختلف دیگر مزایدهها را در غالب این دو مزایده گنجاند البته بجز قالب مزایده هلندی (با توصیفی که ا زآن شد)که این مزایده در محیط اینترنت چندان مطلوب به نظر نمیرسد
منابع
http://en.wikipedia.org/wiki/Auction
مالیات :
مالیات بر حسب تعریف سازمان همکری و توسعه اقتصادی ختی است الزامی و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، موسسه دارایی و غیره تعلق گیرد. چنین تعریفی پرداختهای تامین اجتماعی را هم در بر میگیرد، حال آن که بر حسب مقررات و عرف مالیاتی ایران
اصطلاح مالیات پرداختهای اخیر را شامل نمیگردد .
تعریف مالیات :
به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آنرا پرداخت نمایند تا توانائیهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود.
مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساختهاست
انواع مالیاتها در ایران
1-مالیات مستقیم :
اگر به طور مستقیم از دارائی درآمد افراد وصول و شامل مالیات بر دارائی مالیات بر درآمد میباشد.
الف: مالیات بر دارائی
1- مالیات سالانه املاک
2- مالیات بر ارث
3- حق تمبر
4- مالیات بر درآمد اتفاقی
ب: مالیات بر درآمد:
1-مالیات بر درآمد اجاره املاک
2-مالیات بر درآمد کشاورزی
3-مالیات بر درآمد حقوق
4-مالیات بر درآمد مشاغل
5-مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
6-مالیات بر درآمد اتفاقی
2- مالیاتهای غیر مستقیم
مالیاتهای غیر مستقیم که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده و به مصرف کننده تحمیل میگردد بر دو نوع است :
الف : مالیات بر واردات
1-حقوق گمرکی
2-سود بازرگانی
3-۳۰ ٪ از مبلغ اتومبیلهای وارداتی
۱۵٪ حق ثبت 4-
ب : مالیات بر مصرف و فروش
1-مالیات بر فرآوردههای نفتی
2-مالیات تولید الکل طبی و صنعتی
3- مالیات نوشابههای غیر الکلی
4-مالیات فروش سیگار
5-مالیات اتومبیل
6- 15 % مالیات اتومبیل های داخلی
7- مالیات فروش خاویار
8-مالیات حق اشتراک تلفن خودکار و خدمات بین الملل
9- مالیات ضبط صون وتصویر
مالیات بر ارزش افزوده
قانون مالیات بر ارزش افزوده با اختیارات ناشی از ماده ۸۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۵۳ ماده و ۴۷ تبصره در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۱۷ در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شدهاست تا در مدت آزمایشی ۵ سال از تاریخ اول مهرماه ۱۳۸۷ به اجرا گذاشته شود (این قانون جایگزین قانون تجمیع عوارض شده است )
ماليات در ساير كشورها
ماليات در ساير كشورها شامل ماليات مستقيم و غير مستقيم، ماليت بر املاك(براي شهرداريها)
منابع :
انون مالیاتهای مستقیم مصوب سوم اسفند ۱۳۶۶، قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۰ همراه با قسمتی اصلاحیه بعد، جهانگیر منصور، نشردیدار، ۹۶۴-۸۷۸۶-۳۱-۳
بهرهوری :
بهره وری که یکی از مفاهیم اقتصاد است اینگونه تعریف میشود: "مقدار کالا و یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرِِِِژی و یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت". به دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه ز نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین ماشین پول تجهیزات زمان مکان و.... به منظور ارتقا ء رفاه اجتماعی بهره وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده اطلاق میشود
تاریخچه بهرهوری
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال 1766 بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال 1883 فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافته است
کاربردها
بر خلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملا" در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره وری عبارتاند از :
سطح فرد
سطح گروه کاری
سطح سازمانی
سطح رشتههای تجاری خدماتی صنعتی و کشاورزی
سطح بخشهای اقتصادی
سطح ملی و کشوری
سطح جهانی
در سطوح فردی به دنبال تدابیری برای افزایش بهره وری فردی هستیم . و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروه کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره وری را میتوان در آنها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتی برخی دستگاهها به دلیل انجام فعالیتهای موازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آنها حذف شدهاند. برخی مواقع ایجاب میکند که بدلیل مصالح ملی برنامه ریزان اقتصادی و سیاست گذاران مثلا" در زمان جنگ دستور دهند کارخانههای کالاهای غیرضروری و لوکس اقدام به همکاری با سایر کارخانههای تولید مواد غذائی و حتی کارخانههای ساخت جنگ افزار نمایند و تولید کالای خود را تعطیل نمایند. و یا مصالح عمومی ایجاب میکند جند خانه که در مسیر طرح یک شاهراه واقع گردیده خریداری یا معاوضه گردیده و تخریب شود.
موانع بهبود بهرهوری
نداشتن اعتقاد و باور ملی به نتایج وفواید بهبود بهره وری
. ترس از برخی نمودهای ظاهری بهره وری از جمله ترس از بیکاری
ناآگاهی عمومی نسبت به مفاهیم وجایگاه بهره وری، میزان اهمیت آن ونقش ووظایف افراد در این راستا
بی توجهی به فکرهای خلاق ومبتکر
مقاومت افراد در مقابل تغییرات وعدم تمایل به ترک برخی عادات
غرق شدن در روشها و تکنیکها و تغییر باورهای فکری
بلند پروازی وبی توجهی به مسائل به ظاهر کوچک وراه حلهای خرد
مشخص ننمودن متولی کار
ناهماهنگی ونبود هدایت ونظارت مناسب
ضعف تعهد اجرایی
عجله در حصول نتیجه
دخالتهای بی جای برخی کارشناسان در سایر حوزههای کاری واظهار نظرهای غیر کارشناسانه
عدم وجود کارشناسان خبره و یا عدم انگیزش آنها در ارزیابی سیستم و تجزیه و تحلیل و اندازه گیری بهره وری
برخورد مقطعی با موضوع بهره وری وناپیوستگی روند بهره وری
منافع و فواید بهرهوری
فواید عمومی بهره وری عبارتاند از :
صرفه جویی در هزینهها
افزایش کیفیت کالاها و خدمات
ثبات قیمتها و یا حتی کاهش آن
افزایش سطح رفاه عمومی جامعه
افزایش درآمد وسود
رضایت عمومی افراد
رونق اقتصادی
افزایش تولید و ارائه خدمات
ثبات اقتصادی در بازار جهانی
ایجاد اشتغال
توسعه صنعتی
توسعه پایدار ساختارهای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی ، علمی و بهداشتی
منافع و فواید بهرهوری برای سیستمهای دولتی و شرکتها را میتوان به شرح ذیل برشمرد :
افزایش سود و درآمد
کاهش هزینهها
افزایش تقاضا
رضایت شغلی کارکنان
سرعت عمل کارکنان
دقت عمل کارکنان
ایجاد رقابت سالمتر
ارتقای شغلی کارکنان
ایجاد محیط کاری جذاب
آموزش عمومی کارکنان
افزایش حقوق و دستمزد
امنیت شغلی کارکنان
انجام درست کارها و انجام کارهای درست
افزایش کیفیت زندگی کاری
افزایش رفاه کارکنان
افزایش انگیزه کاری
بهبود و ارتقای بهرهوری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییر محرکهها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها، دستورالعملها، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره میشود.
عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری
بطور کلی عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری را میتوان چنین برشمرد:
• 1- بهبود کیفی عامل کار، با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبودی بهره وری میباشد لذا میتوانند با بکارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهره وری را فراهم نمایند .
الف: نگرشهای مثبت کاری، بهعنوان مثال غرور داشتن در کار و متمایل به پیشرفت مستمر.
ب: کسب مهارتهای جدید و ارتقای تخصص با کمک آموزش.
ج: کمک به همکاران در مواقع لزوم و اجرای کارها به صورت گروهی و دسته جمعی
د: مشارکت در برنامههای بهبود بهره وری همچون کمیتههای بهره وری، طرح پیشنهادها، نظام جامع کیفیت مدیریت و گروههای کنترل کیفی
ه: انجام درست کارها از بدو امر
و: حفظ سلامت جسمانی و تغذیه مناسب افراد
ز: انگیزش مناسب کارکنان از طریق اعطای پاداشهای مادی، تفویض اختیار، ایجاد محیط دوستانه و روابط غیررسمی بین کارکنان
ح: بالا رفتن سطح آموزش مستمر و مداوم نیروی کار
ط:انجام پژوهش و تحقیقات متناسب با کار
ی: سپردن کار به کاردان و گماردن افراد در مشاغل متناسب
ک: ایجاد شرایط خوب کاری و تفریحات سالم برای کارکنان
ل: بهبود روشهای انجام کار
م: استفاده از سیستم مکانیزه و روش خودکار
ن: حذف مراحل زاید
2- بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان
الف: بکارگیری سبک مدیریتی صحیح و علمی
ب: توجه مدیریت به مشکلات کاری و زندگی کارکنان
ج: ایجاد سیستم اطلاعاتی مدیریتی صحیح جهت استفاده مدیران از اطلاعات و آمار درست و دقیق درباره عملکرد سیستم و عملیات انجام شده و سایر اطلاعات مورد نیاز.
د: ایجاد روابط دوستانه و صمیمی مدیریت با کارکنان
ه: دادن آگاهی و شناخت به کارگران و کارکنان درباره اهداف و وظایف سازمانی و جایگاه افراد درآن.
ز: ایجاد روحیه همکاری و مشکل گشایی در سازمان و باور داشتن آن توسط مدیران و کارکنان.
ج: کوشش و پشتیبانی مدیریت در زمینه مدیریت مشارکتی و بهره وری .
ی: بهرهگیری از سرمایههای درونمرزی و برونمرزی در فعالیتهای تولیدی و دارای ارزش افزوده و پرهیز از مصرف در امور غیر ضروری غیر تولیدی.
3- هبود در بکارگیری رهاوردهای فناورانه
الف: استفاده از ماشین آلات و تجهیزات بهتر و سرمایه گذاری بیشتر در تجهیزات و ماشین آلات.
ب: اهمیت دادن و استفاده از قدرت نوآوری و خلاقیت کارکنان و پژوهشهای کاربردی آنها
ج: تحولات و پیشرفت فنی و دگرگونیهای فناورانه
د: استفاده صحیح و کامل تجهیزات فنی و فناوریها
ه: ایجاد واحدواحدهای تحقیق و توسعه و اهمیت به جایگاه آنها
و: انجام پژوهش جهت دستیابی به فناوری برتر و کاهش هزینههای تولید و ابداع محصولات جدید و کیفیت برتر و افزایش تولید.
ز: یکپارچه کردن صنایع و ایجاد واحدهای عظیم و تولید هنگفت جهت صرفه جویی ناشی از تولید انبوه.
ج: تغییر و دگرگونی در کیفیت مواد اولیه و بهبود آن
ط: تغییر دگرگونی در فرآیند ساخت و عملکرد سیستم و بهبود شیوهها و فنون مهندسی صنایع.
ی: استفاده از تدابیر ارگونومی (مهندسی انسانی یا دانش هماهنگ سازی میان انسان، محیط و ماشین) به منظور سلامتی، شادابی، رفاه و ایمنی کودکان
ک: نظام به موقع خدمات و تولید به هنگام، نظام
ل: نظام موجودی صفر یا بدون انبار، نظام به منظور صرفه جویی در هزینههای سرمایهای و عملیاتی انبار و انبارداری
م: استفاده از منابع پر بازده
بدیهی است برای افزایش سطح بهره وری عامل یا علت بخصوصی را نمیتوان ارائه کرد بلکه ارتقای بهره وری معلول ترکیبی از عوامل گوناگون است و هرکدام به نوبه خود تأثیر لازم را میگذارد.
نقشه راه بلوغ
يكي از روشهاي مديريتي براي توسعه و تحقق بهره وري است. اساس اين روش متكي بهنگاه علت و معلولي به پديده هاي طبيعت است.اين مبحث ارائه ميدهد متكي بر سه عنصر برنامه ريزي، اجرا و اصلاح. توضيحات كاملتر اين مبحث در كتابي با همين عنوان در دسترس است
..
منبع
ابطحی، سید حسین و بابک کاظمی(۱۳۸۳)، کتاب بهره وری تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای بازرگانی
.,
., منبع دریافت من ویکی پدیا
تجارت آزاد
تجارت آزاد مدل تجاری است که در ان کالاها و خدمات بدون محدودیتهای دولتی بین و یا درون کشورها انتقال مییابد. این محدودیتها شامل مالیات و تعرفه میشود
منبع دریافت من ویکی پدیا
ارزش افزوده
ارزش افزوده به ارزشی که در فرایند تولید به ارزش کالای واسطه کالاهای واسطه ای افزوده میشود، گفته میشود. این مفهوم به فرآیند تولید مربوط است و نه به کالای خاص. فانون مالیات بر ارزش افزوده با اختیارات ناشی از ماده 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در 53 ماده و 47 تبصره در تاریخ 1387/2/17 در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شده است تا در مدت آزمایشی 5 سال از تاریخ اول مهرماه 1387 به اجرا گذاشته شود.
در اکثر کشورهای جهان بر ارزش افزوده مالیات تعلق می گیرد. در ایران هم قانون مالیات بر ارزش افزوده در جلسه مورخ هفدهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم (۸۵) قانون اسلامی جمهوری اسلامی ایران تصویب گردید و مجلس با اجراء آزمایشی آن به مدت پنج سال در جلسه علنی روز نهم بهمن ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش موافقت نمود.
منبع :
http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Value_added&oldid=207577006
اقتصاد نفت
ذخایر عظیم نفت در ایران خلیج فارس عراق عربستان سعودی آمریکای جنوبی آمریکا کانادا روسیه (ولگا اورال و سیبری غربی ) آفریقا لیبی نیجریه ونروئلا خلیج مکزیک و دریای شمال قرار دارد حدود ۷۵ درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قرار دارد
اقتصاد نفت
بازارهای جهانی نفت و گاز براساس تفکری منطقی و عقلانی حرکت نمیکنند و در پشت هر معاملهای ترس و تردید قرار گرفته است. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت شده است و این (نظریه هوبرت ) که کل ذخایر قابل استخراج نفت آمریکا حتی اگر نفت آلاسکا ا در نظر بگیرید فقط تا 8 سال دیگر (2013) کفا ف میدهد، نیز تقویت گشته است و قیمت نفت افزایش خواهد داشت. اگر چه هنوز تردیدهایی برای قیمت ۱۲۰ دلاری نفت وجود دارد، اما تشنج فعلی بازار، و وجود موارد ژئوپلتیک متعدد همگی به یک معنی خواهند بود و آن افزایش قیمت نفت است. عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه یگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند. با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد .
دلایل قیمتهای بالای نفت چیست؟
قیمتهای بالا فعلا ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمههایی مبنی بر کاهش منابع در بخشهای نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش میرسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بینالمللی انرژی تولیدات عرضهکنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایهگذاری پارهای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد میآورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه شده است.
همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است.
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاههای ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند و ظرفیت بهرهوری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایهگذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاهها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان میدهد که پالایشگاههای فعلی تحت فشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات میبایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثههای متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاهها گردیده است.
علاوه بر موارد فوق، توفانهای فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین وهند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانهزنیها برای قیمتهای بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران میگشت. ولی تاکنون با وجود قیمتهای بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بینالمللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیشبینی کرده است.
به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب میشود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سالهای آتی شود. دنیای تازهای که این قیمتهای بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت.
تنشهایی میان آمریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی آمریکایی وسط شرکت نفتی چینی دید آمد. تنشهای دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرتها را به منابع موجود در آفریقا نیز جلب کرده است و سیاستهای ضد آمریکایی اتخاذ شده توسط هوگوچاوز رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطهای نزدیکتر با کشورهای آمریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است .
مسایل ژئوپلتیک
عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند.
عراق کماکان دچار درگیریها و جنگهای داخلی است و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاریها قرار میگیرد و تولیدشان بسیار کمتر از ظرفیت آن است.از دیدگاه جهانی برنامه هستهای ایران هم جزو مسایل مرتبط با نفت قرار میگیرد و تحولات و گفتوگوها و نتیجهگیریهای مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت تأثیرگذار است.
عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت نیز با مسایل گوناگون سیاسی دست و پنجه نرم میکند. در ظاهر قدرت خاندان سعودی و داشتن رابطههای موثر و همچنین کنترل و در دست داشتن دستگاههای امنیتی و قدرت سیاستگذاری بر ذخایر نفتی آنها است که خود پایداری و ثبات را نمایش میدهد. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر میرسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در آینده خواهیم بود.
با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
اقتصاد جهانی به لطف فناوریهای گذشته توانسته است با این افزایش قیمتها مدارا کند، اگر چه که نقطهای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی خواهد بود؟
اکتشاف و استخراج نفت
آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار میدهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۵۶ یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند آقای هوبرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود. تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است.
حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرودو در آلاسکا، به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد. آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت آمریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت و استدلال کردند پیشرفت فناوری اکتشاف و استخراج سبب میشود میزان نفت موجود آمریکا افزایش یابد. همین اتفاق افتاد ولی ذخایر آمریکا از حدی که آقای هوبرت تخمین زده بود، بالاتر نرفت. حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید، تاریخ نفت آمریکا تقریباً عین پیش بینی آقای هوبرت سیر کرده است و منا بع نفت دا خلی آمریکا فقط تا 8 سال دیگر کفا ف میدهد
چند سال پیش زمین شناسان شیوههای آقای هوبرت را به کل تولید نفت در جهان تعمیم دادند. تحلیل آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال اولین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید. برخی میگویند این نقطه اوج در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ از راه میرسد. دیوید گواستاین، فیزیکدان موسسه فناوری کالیفرنیا که کتابش با عنوان "پایان نفت" سال گذشته انتشار یافت، پیش بینی میکند اوج تولید نفت تا پیش از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، میگوید که سال دقیق خیلی مهم نیست چون همین حالا خیلی دیر شده است. وی در تحقیقی برای وزارت نفت آمریکا چنین نتیجه گرفت که بیش از یک دهه وقت لازم است تا اقتصاد این کشور با افت تولید نفت سازگار شود.
جریان جدید درآمدهای نفتی
مخالفتهای هوگو چاوز با سیاستهای ایالات متحده منافعی برای او به همراه داشته است. او از بالاتر رفتن قیمت نفت به محکم ساختن پایههای حکومت داخلی خویش پرداخته و کمکهایی به دیگر همکیشان خود در آمریکای لاتین کرده است. در سال ۲۰۰۲ ذخایر مالی خارجی ونزوئلا کمی بیش از ۸میلیارد دلار بود ولیکن در اواسط سال ۲۰۰۵ این رقم به بیش از ۲۰میلیارد دلار بالغ گشته است.
کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی در حال حاضر برای پاسخگویی به تقاضای موجود با رکوردی که در ۲۵ سال اخیر بیسابقه بوده است به استخراج نفت میپردازند.
این حرکت در تمامی این کشورها با نرخ رشد سریعتر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. بنابر تحقیقات موسسه مالی بینالمللی واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۳۶۰میلیارد دارایی خارجی چه از اوراق قرضه و چه از داراییهای ثابت خریداری خواهند کرد که این رقم چیزی در حدود ۵۰درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در پنج سال اخیر بوده است. بیشتر این پول به سمت بازارهای آمریکایی و اروپایی سرازیر خواهد شد و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد خواهد شد.
عربستان همچنان بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و درآمد این کشور از محل صادرات نفت تا پایان سال 2005 به 170 میلیارد دلار خواهد رسید.
کشور روسیه با درآمد 130 میلیارد دلاری دومین صادر کننده بزرگ نفت جهان در سال 2005 خواهد بود.
نروژ نیز با کسب بیش از 51 میلیارد دلار سومین کشور جهان از لحاظ درآمد بالای حاصل از صادرات نفت خام در سال 2005 است.
درآمدهای نفتی ایران ا پایان سال 2005 به 49 میلیارد دلار رسید که چهارمین درآمد بالا در میان سایر کشورهای صادر کننده نفت جهان است .
پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانههای نفتی در اقتصاد ایران» نشان میدهد یارانههای پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینهای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است.
سازمان اوپک اعلام کرده که اوپک از روز 1.11.2007 تولید خود را به میزان ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد. افزایش تولید نفت به دلیل مقابله با اثرات منفی قیمت ۷۷ دلاری نفت بر اقتصاد جهانی و کاهش ذخایر جهانی نفت اتخاذ شده است و این ۵۰۰ هزار بشکه بر تولید واقعی کشورهای عضو اضافه میشود به این ترتیب تولید واقعی ده کشور غیر از عراق و آنگولا از روز 1.11.2007 به ۲/۲۷ میلیون بشکه در روز میرسد. ولی علیرغم اعلام افزایش تولید اوپک بهای یک بشکه نفت خام برای اولین بار از مرز ۸۰ دلار عبور کرد.
همزمان با نشست شورای امنیت (گروه 1+5) ای بررسی وضعیت ایران، قیمت نفت در بازارهای آمریکا با افزایش دو و نیم درصدی به حدود 84 دلار در هر بشکه رسید.
در آستانه فصل سرما، بهای نفت در بازارهای جهانی به رکورد کم سابقه ۹۳ دلار برای هر بشکه رسيد ور اين در حالی است که قيمت اين ماده خام در بازارهای خاور دور به بالای ۹۳ دلار رسيد. افزايش بی سابقه بهای نفت را ناشی از تنش ها در خاورميانه و تنزل ارزش دلار میدانند. بازارهای جهانی خود را برای افزايش بهای نفت به ميزان صد دلار در هر بشکه آماده میکنند . در آخرين روز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت به بالاي 96 دلار آمريکا رسيد، در حاليکه در آغاز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت در حدود 60 دلار آمريکا بود. به اين ترتيب قيمت نفت در سال 2007 با افزايشي 58 درصدي، بيشترين افزايش قيمت را در يک دهه گذشته داشته است. کارشناسان بر اين باورند که تنشهاي موجود در خاورميانه ، کاهش قدرت دلار آمريکا و کمبود گنجايش ظرفيت کاري پالايشگاهها از عوامل موثر در اين افزايش قيمت بوده است. افزايش قيمت نفت بر قدرت خريد مصرف کنندگان در بسياري از کشورها تاثير محسوسي داشته. قيمت محصولات نفتي با افزايش نسبتاً چشمگيري در سال 2008 ميلادي مواجه شد.
قیمت نفت در اوایل تابستان 2008 به رقم بی سابقه 148 دلار رسید اما در اوج گرمای تابستان 2008 با آشکار شدن بحران مالی 2007-2009 در اقتصاد جهانی د نزولی گرفت و به زیر 40 دلار در هر بشکه سقوط کرد!
اقتصاد مهندسی
اقتصاد مهندسی از شاخه های علم اقتصاد است و از روشهای تحلیلی که در برآورد هزینه و تعیین ارزش سیستم ها فرآورده ها و خدمات به کار میروند، گفتگو میکند.
موفقیت در حل مسائل مهندسی غالبا به توانایی و بررسی هر دو عامل اقتصادی و فنی وابستهاست. مهندسان باید مسئولیت تفسیر اقتصادی کار خود را خود بر عهده گیرند. برای بر قرار کردن ارتباط بین جنبههای فنی و اقتصادی کارهای مهندسی، تسلط یافتن مهندسان بر مفاهیم بنیانی تحلیلهای اقتصادی لازم است
منابع :
کتاب اقتصاد مهندسی جی.جی.تیوزسن و دابلیو.جی.فابریکی ترجمهٔ مهندس سید محمد مهدی شهیدی پور و دکتر اسماعیل آیتی
منبع دریافت من :
http://fa.wikipedia.org
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد کشاورزی در جهان امروز یکی از مشکلات اساسی بشر تأمین نیازهای غذایی است، به گونهای که امنیت غذایی به عنوان یکی از اهداف مهم سرلوحه برنامههای دولتها قرار گرفتهاست. بدون شک به منظور نیل به امنیت غذایی علاوه بر اتخاذ سیاستهای مطلوب و برخورداری از منابع کافی باید تولید کشاورزی به گونهای باشد که تمامی نیازهای جامعه را برآورده کند. از سوی دیگر تولید کشاورزی خود نیازمند دو گروه عوامل تولیدی میباشد. گروه اول، عوامل فیزیکی ولید از قبیل: زمین، بذر، آب، نیروی کار و غیره که وجود آنها از نظر کمی و کیفی شرط لازم تولید است و گروه دوم عوامل غیرفیزیکی تولید که ریشه در مدیریت و اقتصاد کشاورزی دارند. با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت و اقتصاد کشاورزی، این عامل به عنوان شرط کافی تولید تلقی میگردد. بنابراین به منظور تولید کشاورزی مطلوب و بهینه، وجود عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی تولید در کنار یکدیگر لازم و ملزوم هم میباشند.
مهندسی اقتصاد کشاورزی
تعریف و هدف
اقتصاد کشاورزی به مجموعهای از علوم و روشها اطلاق میشود که عوامل اقتصادی موثر در امور کشاورزی، روابط اقتصادی موجود بین عوامل تولید کشاورزی و کاربرد اصول اقتصادی را در تولید و توسعه کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و این امکان را به کشاورز میدهد که با مقدار زمین سایر لوازمی که در اختیار دارد سود بیشتری بدست اورد. به بیان دیگر اقتصاد کشاورزی عبارت از کاربرد اصول و نظریههای اقتصاد عمومی در فرآیند تولید، مبادله، توزیع و مصرف مواد غذایی و مواد خام اولیه مورد نیاز سایر بخش هاست. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد کشاورزی، روشهای چگونگی استفاده مطلوب و بهینه از منابع طبیعی در بخش کشاورزی را از طریق شیوهها و ابزار کارآمد خود مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از ایجاد این رشته، تربیت نیروهای متخصص و کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر دانش و اندوختههای علمی و تجارب عملی خود به عنوان کارشناس اقتصاد کشاورزی به تهیه و تدوین طرحهای توسعه کشاورزی و ارزیابی اقتصادی آنها در سطوح مختلف منطقهای و یا ملی بپردازند و همچنین از طریق بکارگیری روشهای تجزیه و تحلیل کمی و ارائه مدلهای ریاضی در حل مسائل و مشکلات تولید، توزیع و یا مصرف مواد غذایی و مواد خام، راهکارهای مناسبی را ارائه مینمایند. متخصصان اقتصاد کشاورزی در فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی مرتبط با مسائل اقتصادی بخش کشاورزی نیز میتوانند همکاری نمایند .
اهمیت و جایگاه در جامعه
با عنایت به اهمیت تولید کشاورزی در امنیت غذایی جامعه و نیز ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی تولیدو با توجه به این که کشاورزان در این زمینه اطلاع کمی دارند(به خصوص کشاورزان ایران) اقتصاد کشاورزی به عنوان یکی از شاخههای علوم کشاورزی از حدود یک قرن پیش در کنار سایر رشتههای کشاورزی به تدریج مطرح شد و با سیر تکاملیاش امروزه به شکل یک دانش منسجم و مدرن در مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی در اختیار مشتاقان علم و جامعه کشاورزی قرار گرفتهاست. در عرصه فعالیتهای زراعی، حضور متخصصانی که علاوه بر دانش کشاورزی، اصول علم اقتصاد را نیز فراگرفته باشند و بتوانند با استفاده از تجربیات و دانش خود، در زمینه برنامهریزی و تهیه طرحهای تولیدی محصولات کشاورزی بطور اقتصادی فعالیت کنند، از ضروریات تحول کشاورزی کشور است و این امر، جایگاه و اهمیت رشته مهدسی اقتصاد کشاورزی را به خوبی مشخص میکند.وبا توجه به این که امروزه یکی از راههای تحت سلطه در اوردن کشورها وابسطه کردن از طریق مواد غذایی است کشاورزی
اقتصاد محیط زیست
اقتصاد محیط زیست به طور کلی رابطه بین آثار اقتصاد بر محیط زیست و آثار محیط زیست بر اقتصاد را بررسی میکند
اقتصاد و محیط زیست، از طریق دو جریان با یکدیگر در ارتباط هستند. منابع تجدیدپذیر و پایانپذیر در حال حرکت از محیط زیست به سوی اقتصاد هستند و از سوی دیگر، اغلب پسماندهای محصولات که به وسیلهٔ فعالیتهای اقتصادی تولید میشوند، در حال حرکت از اقتصاد به محیط زیست هستند. هنگامی که جریانات مواد و ضایعات از ظرفیت و قابلیت واقعی محیط تجاوز میکند، ظرفیت منابع طبیعی و زیستمحیطی کاهش مییابد. جریان سریع منابع پایان پذیر به درون چرخه اقتصادی این خطر را به وجود میآورد که ذخیره منابع پایانپذیر ممکن است سریعتر تمام شود.
هنگامی که جریان منابع تجدیدپذیر نیز به سوی چرخه اقتصادی، از نرخ تجدید و احیا این منابع تجاوز میکند باعث کم شدن بهرهوری منابع میشود و احتمال انقراض آن افزایش مییابد. انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، احتمال فرسایش منابع طبیعی را افزایش میدهد، کاهش و فرسایش سریع منابع پایانپذیر باعث افزایش یافتن بهرهبرداری منابع تجدیدپذیر خواهد شد و همچنین افزایش انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، عموماً نشاندهندهٔ این است که اقتصاد به سوی وابستگی بیشتر به سوی محیط زیست در حرکت است.
از آنجا که مقیاسهای سنتی اندازهگیری کارایی اقتصادی، تغییرات در اندازهٔ منابع طبیعی و زیستمحیطی را مورد محاسبه قرار نمیدهند، این مقیاسها، مقیاسهای ضعیفی جهت اندازهگیری پایداری بلندمدت اقتصاد میباشند. حسابداری منابع طبیعی و محیط زیست، ناکارایی مقیاسهای سنتی در اندازهگیری کارایی اقتصاد را به وسیلهٔ محاسبهٔ تغییرات ذخایر منابع طبیعی اصلاح میکند
اقتصاد
اقتصاد دانشی است که با توجه به کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای نامحدود بشری به تخصیص بهینه کالاها و تولیدات میپردازد . پرسش بنیادین برای دانش اقتصاد مسئله حداکثر شدن رضایت و مطلوبیت انسانهاست. این دانش به دو بخش اصلی اقتصاد خرد و کلان تقسیم میشود.
از آدام اسمیت به عنوان پیشروی اقتصاد مدرن نام برده میشود. امروزه این علم با استفاده از مدلهای ریاضی از سایر علوم انسانی فاصله گرفتهاست. برای نمونه نظریه بازی ها که با استفاده از توپولوژی در حال گسترش است. در زمینه اقتصاد کلان نیز معادلات دیفرانسیل و بهینه سازی توابع مطلوبیت انتگرال با محدودیت معادلات دیفرانسیل معروف به مغادلات هامیلتونی رواج دارد
اقتصاد خرد
اقتصاد خرد به بررسی رفتار اقتصادی انسانها و بنگاههای اقتصادی و نحوه توزيع توليدات و درآمد در بين آنها میپردازد. اقتصاد خرد به اشخاص به عنوان کارگران و توليد کنندگان سرمايه، و همچنين مصرف کنندگان نهايی نگاه ميکند. به صورت مشابهی به شرکت های اقتصادی به عنوان مصرف کننده گان سرمايه و کار، و توليد کنندگان محصول نگاه ميکند. اقتصاد خرد درصدد است تا پیامد رفتار عقلایی در انسانها را شناسایی کند. با توجه به محدودیت منابع (مثلا نیروی کار. سرمایه . زمین . توانایی . مدیریت و ....) انسانها و بنگاههای اقتصادی مایلند که بیشترین استفاده را از منابع موجود ببرند. توابع عرضه، تقاضا، تولید، هزینه، بازار ها، تعادل عمومی و اقتصاد رفاه در این بخش جای میگیرند.
تقاضا:
تقاضا یعنی میل و خواستن و توانایی یک فرد برای دریافت کالا یا خدمتی.منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت چه میزان پول است.و یک تولید کننده به ازای هر قیمتی مایل به چقدر تولید است
شیب منحنی تقاضا منفی است،یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد.عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد موثر است که از آنجمله میتوان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل ، سلیقه مصرف کنندگان ، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود
قانون تقاضا نیز به این معنی که با افزایش قیمت مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت مقدار تقاضا افزایش مییابد.به رابطه منفی قیمت و تقاضا قانون تقاضا میگویند .
انتقال منحنی تقاضا
با جابجا شدن منحنی تقاضا به سمت راست و افزایش تقاضا٬ قیمت ازp1 به p2 رسیده و مقدار تولید نیز از q1 به q2 افزایش یافته است.
در تعریف منحنی تقاضای یک کالا ٬ به جز قیمت سایر عوامل موثر بر قیمت ثابت در نظر گرفته شدهاند.این عوامل شامل :تعداد مصرفکنندگان در بازار ٬ سلیقه آنان ٬ درآمد آنان و قیمت کالاهای جانشین و مکمل آنها.در صورتی که یکی از این عوامل تغییر کند منحنی تقاضا جابجا میشود.مثلا اگر سلیقه مصرفکنندگان در استفاده بیشتر از این کالا برانگیخته شود و یا اگر درآمد پولی آنان افزایش یابد یا اگر قیمت کالاهای مکمل افزایش و کالاهای جانشین کاهش یابد ٬ منحنی به سمت راست و بالا جابجا میشود و بلعکس.در این صورت قیمت و مقدار تعادلی آن کالا نیز افزایش مییابد
منبع :
.مریدی، سیاوش؛ نوذری، علیرضا؛ فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۱۳۷۳
عرضه:
عرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد : 1 – درآمد 2- هزینه تولید
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد میشود که به قانون عرضه شهرت دارد .
انتقال تابع عرضه
در تعریف منحنی عرضه بعض عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاههای تولیدی ٬ فنآوری تولید٬قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت درنظر گرفته شدهاست.در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاهها یا بهبود فنآوری یا کاهش قیما عوامل تولید و یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل میشود.در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش مییابد و بلعکس در این صورت قیمت و مقدار تعادلی آن کالا نیز افزایش مییابد.
منبع
بانی علم اقتصاد ٬روزبهان محمود.مرکز نشر دانشگاهی تهران ۱۳۸۲
منبع دریافت من : ویکی پدیا
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی ررسی میکند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.در نتیجه اقتصاد ر قیمت و مقدار به تعادل میرسد.سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه میشوند
اصول بنیادی
.
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند ،و قیمت به صورت یک داده است.مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرفکننده ٬ وابسته به قیمت محصول در بازار است.قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود.و قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود.قیمت تعادلی یک کالا دقیقا برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا باعث میگردد و باعث مازاد عرضه میشود.این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.در قیمتهای پایینتر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود.این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود(قیمت تعادلی)میشود.پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد
منحنی عرضه عمودی
.
بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است.یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد.چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند.در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد.مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است.و قیمت بالاتر نمیتواند باعث شود که زمین بیشتری بوجود آید.و حتی اگر تقاضا کنندهای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد.در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است .
منبع :
مبانی علم اقتصاد ٬روزبهان محمود.مرکز نشر دانشگاهی تهران ۱۳۸۲.
منبع دریافت من : ویکی پدیا
تولید
تولید یا فرآوری از اصطلاحات علم اقتصاد به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد تولید یا ساخت نام صنعت بسیار مهمی است ه از ماقبل تاریخ ایجاد شد. شاید بتوان تولید را اوّلین صنعت بشر دانست. نیاز به تولید، منجز به پیشرفت تمام رشتههای مهندسی شد.
تولید یا فرآوری، از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیّت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد. از نظر اقتصاد تولید به مفهوم ساخت کالا یا ارائه خدمات میباشد. خدماتی مانند خدمات ارائه شده بوسیله پزشکان، معلمان، تعمیر کاران و ... نیز از نظر اقتصادی کالا به حساب میآیند زیرا همه افراد فوق نیز هدفشان از ارائه خدمت ارضای نیازهای دیگ افراد مردم است. از این گذشته، آنان که در شبکه توزیع به کار اشتغال دارند مانند عمده فروشان و خرده فرو شان و کارکنان در واحدهایی که به حمل و نقل کالا یا مسافر مشغولند نیز بخشی از شبکه تولید به حساب میآیند. زیرا تولید کالا تا زمانی که کالاها به دست مصرف کننده نرسد کامل نمیگردد. تولید یا ساخت نام صنعت بسیار مهمّی ست که از ما قبل تاریخ ایجاد شد. شاید بتوان تولید را اوّلین صنعت بشر دانست. نیاز به تولید، منجر به پیشرفت تمام رشتههای مهندسی شد. کالا هر چیزی است که بتوان برای جلب نظر، تملک، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد و قابلیت تأمین یک خواسته یا نیاز را داشتهباشد. کالاهای فیزیکی، خدمات، اشخاص، سازمانها و ایدهها از این دستهاند. در اصطلاح علم اقتصاد، محصولات و مواد مختلفی که توسط تولید کننده، به بازار عرضه شود و در برابر دریافت پول، یکی ازنیازهای انسان را تأمین و رفع کند، کالا نام دارد. کالاهایی که در بازار عرضه میشوند، و به فروش میرسند تا توسط مصرف کنندگان خریداری شوند و به مصرف برسند، کالاهای مصرفی نام دارند. کالاهایی که تولیدکنندگان دیگری برای تولید کالاهای مختلف دیگر، آنها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند، کالای واسطهای نامیده میشود. کالاهایی که نیازهای اوّلیهٔ مصرف کنندگان را تأمین میکند، کالاهای ضروری و کالاهایی که برای تأمین نیازهای کم اهمیت تر مصرف میشود، کالاهای لوکس نامیده میشود.
منبع :
اقتصاد چیست؟،محمد مهدی بهکیش، نشر نی، چاپ دوم،۱۳۸۱
منبع دریافت من :ویکی پدیا
هزینه :
هزینه شامل بهای اشیا یا خدماتیست که برای تحصیل درآمد مورد نیاز میباشد. به عنوان مثال: هزینه حقوق کارمندان، آب، برق، تلفن، درج آگهی در روزنامه، هزینه استهلاک اثاثه و ساختمان همگی بخشی از هزینههای یک موسسه میباشند.
مبالغی که تولیدکنندگان رای تولید صرف میکنند، هزینهٔ تولید نامیده میشود. اگر هزینه اگر از درآمد کمتر باشد، به آن سود و اگر هزینه از درآمد بشتر باشد به آن زیان میگویند همانگونه که درآمد موجب افزایش سرمایه میگردد، هزینه موجب کاهش آن میشود.
هر کاهشی در صندوق هزینه محسوب نمیگردد. به عنوان مثال:
خرید بسیاری از اقلام دارایی مانند خرید ساختمان و اثاثه هزینه محسوب نمیگردد .
واریز بدهی و پرداخت وجه به طلبکاران هزینه محسوب نمیگردد.
برداشت نقدی صاحب موسسه از صندوق جزء هزینه جاری موسسه نمیباشد.
منبع:
ف.م. جوانشیر، اقتصاد سیاسی، ۱۳۵۸
منبع دریافت من :
http://fa.wikipedia.org
نقدینگی:
نقدینگی مجموع پول و شبه پول است.
تورم با افزایش نقدینگی
چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود س باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی بسیار افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمت ها (بهاها ) افزایش میابد (تورم)
بنابراین کنترل نقدینگی از مهمترین اهداف کشورها میباشد و سیاست های گوناگونی را بدین منظور میگذارند. برای نمونه افزایش فرآوری و تولید درونمرزی، که با گردآوری کالای کافی و بسنده، از تورم جلوگیری میکند.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپرده های کوتاه مدت امین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی دارای دو گونهٔ «ریسک نقدینگی دارایی» و «ریسک نقدینگی تأمین مالی» میباشد.
ریسک نقدینگی دارایی
ریسک نقدینگی دارایی که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده میشود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات برمیگردد. این موضوع مخصوصاً برای پرتفوهایی که متوازن شدهاند و متعهد به پرداخت حاشیه سود طلبکاران هستنند معضل مهمی است. در واقع اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش بازار نیاز به پرداخت وجه نقد وجود داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پرتفو در قیمت پایین میشود. این چرخه ضررها که با حاشیه سود تعهدشده شدیدتر میشود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر میشود.
ریسک تأمین مالی با برنامهریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل میشود. محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدیدی برای پر کردن کسری نقدینگی نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارند.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپرده های کوتاه مدت امين مالی ميشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی ميشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار ميدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار ميشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت ميگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی ميشود. دومين نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی ميکند. سومين نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی ميپردازد.
ریسک بازار :
ریسک بازار در اثر نوسانات قیمت داراییها در بازار ایجاد میشود. اشخاص حقیقی و حقوقی داراییهای خود را به صورتهای مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه ، مسکن، طلا و سایر داراییهای با ارزش نگهداری میکنند. تمام این داراییها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند. ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک میباشد، به همراه ریسک اعتباری قش اصلی را در اکثر ورشکستگیها ایفا میکنند. بحرانهای پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی دادهاند، لزوم مدیریت یکپارچه و کمی ریسک مالی با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری را بیش از پیش مطرح ساختهاند. ریسک نرخ ارز یکی از ریسکهای زیر مجموعه ریسک بازار است که به دلیل تغییرات نرخ ارز روی ميدهد. اهميت این ریسک هنگامي افزایش ميیابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی شرکت متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز ميشود هنگامي روی ميدهد که بانک مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینکه در مورد بانکها، سپردههای ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.
ریسک قانونی
ریسک قانونی زمانی مطرح میشود که یک معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد ریسک قانونی در کل با ریسک اعتباری مرتبط است زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یک معامله به دنبال بستر قانونی برای زیر سؤال بردن اعتبار معامله میگردند.
ین ریسک میتواند به صورت شکایت سهامداران علیه شرکتی که ضررده باشد ظاهر شود. ریسکهای قانونی از طریق سیاستهایی که قسمت حقوقی ؤسسه با مشاوره مدیر ریسک و مدیریت سطح بالا اعمال میکند کنترل میشود. مؤسسات باید مطمئن باشند قراردادها با طرفین قابلیت اجرا دارد. با این حال وقتی پای زیانهای بزرگ در میان باشد کشمکشهای هزینهبر به وجود میآید زیرا منافع زیادی درگیر است.
ریسک قانونی که 'ریسک حقوقی ز نامیده میشود، یکی از ریسکهای اثر گذار بر فعالیت شرکتها است. دو عامل مهم در ميزان ریسک حقوقی تأثیرگذار هستند. عامل اول ایجاد کننده ریسک حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری، و همچنین تغییرات قوانین ميباشد. عامل دوم ایجاد کننده ریسک حقوقی، روابط حقوقی بین بانک و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک ميباشد.
ریسک اعتباری
ریسک اعتبای ریسکی است که از نکول قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلیتر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود میآید. به طور تاریخی این ریسک معمولاً در مورد اوراق قرضه واقع میشد، بدین صورت که قرضدهندهها از بازپرداخت وامی که به قرضگیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را 'ریسک نکول' هم گویند.
ریسک اعتباری از این واقعیت ریشه میگیرد که طرف قرارداد، نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول طرف قرارداد سنجیده میشود.
ضررهای ناشی از ریسک اعتباری ممکن است قبل از وقوع نکول واقعی طرف قرارداد رخ دهند. به طور کلیتر ریسک اعتباری را میتوان به عنوان ضرر محتمل که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق میافتد، بیان کرد. رخداد اعتباری زمانی واقعی شود که توانایی طرف قرارداد در تکمیل تعهداتش تغییر کند. ریسک اعتباری یکی از مهمترین عوامل تولید ریسک در بانکها و شرکتهای مالی است. این ریسک از این جهت ناشی ميشود که دریافتکنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته باشند.
در اندازهگیری ریسک اعتباری، ریسک مشخصهای را باید اندازه گرفت که تعبیرهای مختلفی از آن میشود کرد ریسک نکول ریسک کاهش رتبه ریسک نرخ بهره ریسک تفاوت نرخ بهره
اندازهگیری ریسک اعتباری
برای اندازهگیری ریسک اعتباری باید به این موارد توجه کرد:
احتمال نکول : احتمال این است که طرف قرارداد در مدت تعیینشده در قرارداد، به تمام یا بخشی از تعهداتاش، خواسته یا ناخواسته عمل نکند.
میزان تعهد اعتباری : نشان میدهد که در زمان نکول، چه مقدار از تعهدات متأثر از نکول قرار میگیرد.
نرخ بازیافت : در صورت نکول، چه سهمی از تعهدات ممکن است از راههای مختلف مثل وثیقه و ... بازگردد.
بحثی مهم دیگری که در اندازهگیری ریسک اعتباری مطرح میشود رتبه بندی اعتباری شرکتهاست
.
تورم :
تورم از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول درآمد های پولی یا قیمت ها میباشد تورم عموما به معنی افزایش غیر متناسب سطح عمومی قیمت ها در نظر گرفته میشود
نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولا شاخص قیمت مصرف کننده است
ریشههای تورم
دیدگاه کینزی دو دلیل عمده را برای تورم ذکر میکند: کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل دیدگاه پول گرایان رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی را عمدهترین دلیل تورم میداند. به عبارت دیگر، تورم تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست قریبا تمام اقتصاددانها بر این نکته متفقالقولند که تورم پایدار و دراز مدت ریشهای جز عرضه پول و افزایش نقدینگی ندارد. هر چه میزان تورم بیشتر شود قدرت خرید یک واحد پول کم تر میشود
منبع :
اقتصاد چیست؟،محمد مهدی بهکیش، نشر نی، چاپ دوم،۱۳۸۱
منبع دریافت من ویکی پدیا
کالا :
در اصلاح علم اقتصاد محصولات و مواد مختلفی که توسط تولید کننده به بازار عرضه شود و در برابر دریافت پول یکی از نیاز های انسان را تامین و رفع کند کالا نامیده میشود کالاهایی که در بازار عرضه میشوند و به فروش میرسند تا توسط مصرف کنندگان خریداری شده و به مصرف برسند کالاهای مصرفی نامیده میشوند کالاهایی که تولیدکنندگان دیگر برای تولید کالاهای مختلف دیگر آنها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند کالاهای واسطه ای نامیده میشوند کالاهایی که نیازهای اوّلیّهٔ مصرف کنندگان را تأمین میکند کالاهای ضروری و کالاهایی که برای تأمین نیازهای کم اهمیت تر مصرف میشود کالاهای تجملی نامیه میشوند
پول :
ابتدایی آن وسیله، قطعه، شی، یا چیزیست که انسان ها ی تبادل خواستهها، خدمات، کالاها، نیازها از آن استفاده میکنند .
گمرک :
CIFگمرک دستگاه نظارت و وصول حقوق و عوارض ورودی بر ارزش
کالا است برای کنترل واردات و صادرات و انحصارات هر کشور و وسیلهای برای نظارت در بازرگانی خارجی و یکی از منابع درآمد دولت هاست حقوق گمرکی یک گونه مالیات غیر مستقیم است.
اشکانیان اداره گمرک در ایران وجودداشته و آنچه وارد کشور میگردیده ، مانند: ابریشم چین و ادویه هندوستان و کالاهای رومی در دفاتر مخصوص ثبت و از صاحبان آنها حقوق معینی دریافت میشده ، ولی کالاهای خارجی از پرداخت لاها بیشتربرده و چهارپا و گاو و گوسفند و اجناس دیگر بود. دردورههای بعد در ایران بیشتر رویه تجارت آزاد مرسوم بودهاست . از زمان صفویه به بعد از کالاهای وارده به کشور حقوق و عوارضی بنام فرضه گرفته میشدهاست . عوارض گمرکی کالاهای وارد از طریق خلیج فارس به کیفیت بهای آنها تعیین میشدهاست ،منتها چون دولت قادر به نظارت دقیق در اخذ حقوق گمرکی نبوده از زمان شاه سلیمان ۱۰۸۵ ه' . ق. / ۱۶۷۴م . گمرک به اجاره داده شد و این ترتیب بیش از دو قرن تاورود رایزنان بلژیکی در ایران ادامه داشت . در سنه ۱۲۷۷ ه' . ش . اجاره گمرک لغو شد. علت اصلی این الغاء این بود که به موجب عهدنامه ترکمانچای مقرر شده بود از کالاهای وارد از روسیه تزاری فقط پنج درصد بهابه عنوان حقوق گمرکی اخذ شود. و سه سال بعد، سایر دول نیز به عنوان دول کاملةالوداد، از مزایای مزبور شروع به استفاده کرده بودند و در واقع حقوق گمرکی در ایران به طور یکنواخت بر اساس پنج درصد استوار گردیده بود، بدون آنکه با دولت ایران معامله شده باشد. بعداً که دولت ایران مبادرت به استقراض از روسیه و انگلستان نمود و درآمدهای گمرکی شمال و جنوب گروگان این وامها قرار داده شد، به منظور جلوگیری از حیف و میل درآمدهای گمرکی و با توجه به لزوم رعایت موازنه سیاسی ، دولت ایران در زمان مظفرالدین شاه و صدارت امین الدوله مبادرت به استخدام مستشاران بلژیکی نمود. بنابه پیشنهاد رئیس هیئت مزبور که عنوان وزیر گمرکات یافته بود و فرمان همایونی مورخ ۱۸ ذیحجة ۱۳۱۸ ه' . ق. اجاره گمرکخانهها و وصول عوارض داخلی ، از قبیل : حقوقخانات و راهداری و قپانداری ملغی و مقرر شد از بهای اجناس وارد به ماخذ ۵ درصد و به اضافه از هر بار چهل من تبریز بیست ودو شاهی از مکاری دریافت گردد. پس از استقرار مشروطیت ، عنوان وزارت از رئیس هیئت مستشاران بلژیکی سلب شد و اداره کل گمرک تحت نظارت وزارت دارائی قرار گرفت . اولین تعرفه گمرکی ایران براساس وزن و ارزش ، در سال ۱۲۸۲ه' . ش . بوسیله مستشاران بلژیکی تنظیم گردید و ده سال پس از اجرای آن ، درآمدهای گمرکی کشور که در سال ۱۲۷۷ ده میلیون ریال بوده به ۴۷میلیون ریال ترقی کرد.در سال ۱۲۹۹ ه' . ش . تعرفه دیگری براساس وزن و تعداد وضع گردید که از لحاظ واردات ، مشتمل بر ۵۲ باب و ۹۴ قسمت جزو و از لحاظ صادرات ، مشتمل بر ۱۲ باب بود.حداکثر حقوقی که به موجب این تعرفه دریافت میشد در سال ۱۳۰۶ ه' . ش . بالغ بر ۹۰میلیون ریال بود. پس از الغای کاپیتولاسیون نخستین قانون تعرفه گمرکی ایران در اردیبهشت ۱۳۰۷ براساس حداقل و حداکثر حقوق گمرکی تصویب شد. بموجب آن ، دولی که الغای کاپیتولاسیون را به رسمیت شناخته و بالنتیجه به عقد قرار داد بازرگانی با ایران توفیق یافته بودند از تعرفه حداقل استفاده کردند و کالاهایی که از سایر کشورها وارد میشد مشمول پرداخت حداکثر حقوق گمرکی گردید. در سالهای ۱۳۱۵ و۱۳۲۰ و ۱۳۲۹ و ۱۳۳۲ ه' . ش . چندین بار در قانون تعرفه گمرکی ایران تجدید نظر شد. و سرانجام با استفاده از تجربیات جامعه ملل سابق و طرحی که برای تعرفه گمرکی تهیه گردیده و در بسیاری از کشورهای جهان مورداستقبال و استفاده قرار گرفته بود، قانون تعرفه گمرکی در دهم تیر ۱۳۳۷ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. قانون مزبور مشتمل بر ۳۶ ماده و جدول منضم به آن است که مشتمل بر ۲۱ فصل و ۸۶ بخش و ۹۹۱ نوع کالا است . دراین فصول ، انواع کالاها به حال ماده اولیه ، نیمه ساخته و تمام شده و آماده به مصرف ذکر شده و با رعایت احتیاجات کشور، تولیدات داخلی ، تقویت و حمایت صنایع ملی و قوه خرید و میزان نیازمندی طبقه مصرف کننده برای آنها حقوق و عوارض گمرکی وضع گردیدهاست . درآمد اداره گمرک در اولین سال تاسیس (۱۲۷۷ ه' . ش .) جمعاًبالغ بر ده میلیون ریال بود و در سال ۱۳۳۸ ه' . ش . به بیش از ۹میلیارد ریال که برابر با یک سوم بودجه کل کشور بود رسید. در قبال این درآمد هنگفت ، هزینه اداری گمرکخانه در سال ۱۳۳۸ بالغ بر ۲۴۰میلیون ریال ، یعنی کمتر، از ۳٪ درآمد مذکور بود. (ماهنامه گمرک ازشماره ۳۴۷ به بعد، ایران در زمان ساسانیان تالیف کریستن سن ترجمه رشیدیاسمی چ ۲ ص ۱۴۶، میهن ما تالیف محمد حجازی صص ۶۷۵ - ۶۷۸، راهنمای ایران ، نشریه دائره جغرافیای ستاد ارتش سال ۱۳۳۰ صص ۵۵-۵۸، جغرافیای اقتصادی کیهان صص ۴۱۱-۴۱۵، تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان ج ۲ ص ۹۳ و ترجمه همان کتاب به فارسی ج ۲ ص ۱۱۰)
مزایده :
آن چه که به عنوان تعریف مزایده معمولاً ارائه میشود در واقع نوع خاصی از مزایدهاست که آنرا با عنوان مزایده انگلیسی یا مزایده استاندارد معرفی خواهیم کرد. اما اصولا در هر مزایده سه عنصر مزایده گذار، کالا و پیشنهاد دهنده گان وجود دارد و مزایده زمانی شکل میگیرد که تقاضا برای کالا یا کالاها بیشتر از مقدار موجود است و پیشنهاد دهندگان برای برست آوردن کالا با یکدیگر رقابت میکنند. در هر مزایده، مزایده گذار تلاش میکند تا کالای خود را به بیشترین قیمت ممکن به فروش بگذارد و در مقابل، پیشنهاد دهندگان در پی تصاحب کالا با کمترین قیمت میباشند. انواع مختلف مزایده، هر کدام در پی یافتن روشی هستند که از یک طرف این حس را در پیشنهاد دهندگان به وجود آورد که کالا را به قیمت قابل قبولی خریدهاند و از سوی دیگر افراد را ترغیب کند تا نزدیکترین مبلغ به آن چه که حاضر به پرداخت آن برای کالای مورد نظر هستند را پیشنهاد دهند
انواع مزایده :
از دیدگاه امنیت و خصوصی بودن مزایدهها به دو دسته تقسیم میشوند:
(private auction) مزایده خصوصی
در این مزایده مشخصات پیشنهاد دهنده قیمت مخفی است و بنابراین هر کسی که کالای به مزایده گذاشته شده را خریداری میکند به عنوان بی نام شناخته میشود. این نوع مزایده معمولاً در مواردی به کار میرود که به دلایل امنیتی لازم است نام خریدار مخفی بماند، مانند مزایده برای نقاشیهای بسیار گران قیمت یا جواهرات عتیقه
(public auction) مزایده غمومی
در این نوع نام پیشنهاد دهندگان قیمت مشخص است و هر فردی میتواند در مزایده شرکت کند.
از دیدگاه مزایده گذار و کالا، مزایدهها به سه دسته تقسیم میشوند:
)Exchange auction) مزایده مبادله ای
شرکا که شامل تعدادی از خریداران اصلی و حرفهای هستند بر کار مزایده نظارت میکنند تا کسی تخلف نکند.
)sale auction) مزایده فروشی
که برای اقلام هنری و کالاهایی به کار میرود که تنها یک نوع از آنها وجود دارد.
(dealer auction) مزایده دلالی
برای اشیاء خاص جهت کلکسیون ماشین و یا ماشین آلات به کار میرود.
اما از دیدگاه ساختاری انواع زیادی از مزایدههای مختلف را میتوان بر شمرد که در اصل هریک از آنها ویژگیهایی را برای قیمت و تعداد کالا، شکل پیشنهادات و زمان مزایده تعیین میکنند.
بر این اساس ۴ نوع مزایده به عنوان مهمترین و اصلی ترین مزایدهها شناخته میشوند که عبارتاند از :
دو مزایده اول جزو مزایدههای باز محسوب میشوند و دو مزایده آخر مزایدههای سربسته هستند .
مزایده استاندارد(English Auction) مزایده انگلیسی
این نوع مزایده مرسوم ترین نوع مزایدهاست. در این مدل خریداران برای خرید یک کالا با پِشنهاد قیمت بالاتر از قیمت پیشنهادی قبلی با یکدیگر رقابت میکنند. [۲]مزایده زمانی به اتمام میرسد که پیشنهادی بالاتر از پیشنهاد فعلی وجود نداشته باشد و یا اینکه پیشنهاد قیمت به مبلغ از پیش تعیین شدهای برسد ین هنگام پیشنهاد دهنده با بالا ترین قیمت کالا را خریداری میکند. فروشنده میتواند یک قیمت رزو شده را اعلام کند که در این صورت کالا به قیمتی پائین تراز مبلغ فوق به فروش نخواهد رفت.[۶] [۳]
در روش دیگر مزایده انگلیسی افرادی متقاضی خرید کالا میشوند و سپس قیمت کالا از یک مقدار حداقل شروع شده و متناوبا افزایش مییابد و با افزایش قیمت افرادی اعلام میکنند که از مزایده خارج شدهاند و زمانی که یک خریدار از مزایده خارج شد دیگر نمیتواند به مزایده باز گردد و مزایده زمانی به اتمام میرسد که تنها یک نفر باقی بماند.
(dutch auction) مزایده هلندی
این مزایده که به مزایده چینی نیز مشهور است[۱]، بدین شکل است که مزایده گذار، مزایده را با بالاترین قیمتی که مورد نظرش است آغا زمی کند و سپس از قیمت مرتبا کاسته میشود تا زمانی که خریداری برای قیمت پیشنهادی یافته شود و یا اینکه قیمت به حداقل قیمت از پیش تعیین شده برسد.[۲][۴] خریدار آخرین قیمت اعلام شده را پرداخت میکند. این نوع مزایده برای مواقعی مناسب است که فروش سریع کالاها مهم است و بنا براین فروش تنها با یک پیشنهاد به انجام میرسد. این مزایده به دلیل استفاده فراوان آن در حراج گل هلندی به مزایده هلندی مشهور شده است[۱][۳]. مزایده هلندی گاهی برای توصیف مزایدههای آنلاینی که چندین کالای مشابه در یک زمان و به تعداد برابر از بالاترین پیشنهادات به فروش میرسند، نیز به کار میرود. اقتصاد دانان مزایده اخیر را با عنوان مزایده انگلیسی چند گانه صعودی نیز میخوانند. در عمل مشاهده میشود که در مزایده هلندی مزایده گذار سود بیشتری را از مزایده خواهد برد چرا که اگر شخصی واقعا خواهان یک کالا باشد نمیتواند صبر کند تا قیمت کالا خیلی پائین بیاید چرا که هر لحظه ممکن است فرد دیگری پیشنهاد خرید بدهد و بنابراین مزایده گذار کالا را میتواند اغلب با قیمتی نزدیک به حداکثر به فروش بگذارد.[۹]
]مزایده چندگانه
این مزایده هم نوع دیگری از مزایده هلندی است که در بالا به آن اشاره شد، این مزایده زمانی انجام میشود که مزایده گذار میخواهد چندین کالا را به مزایده بگذارد ولی نمیخواهد همه اقلام را در یک پیشنهاد به یک نفر بفروشد.[۱۰] در واقع مزایده گذار میخواهد چندین کالا را در یک مزایده قرار دهد به طوری که افراد مختلف بتوانند در یک یا تعداد بیشتری از کالاها پیروز شوند. پیشنهاد دهنده دارای این اختیار است که تنها برای یک کالا و یا برای تمام کالاها پیشنهاد قیمت دهد. شکل مزایده بسیار شبیه به مزایده انگلیسی است به این صورت که خریداران با بالا بردن پیشنهاد بر سر کالاها با یکدیگر رقابت میکنند. برندگان مزایده کسانی هستند که بالا ترین پیشنهاد را در لیست دادهاند و میتوانند تمام کالاهای مورد تقاضایشان را خریداری کنند. به عنوان مثال چنانچه ۱۶ کالا به مزایده گذاشته شدهاست، و حداقل ۶ نفر هریک برای خرید ۳ کالا پیشنهاد دادهاند، آنگاه حداکثر تنها ۵ تفر که بالاترین پیشنهادات را داشتهاند قادر خواهند بود که هر ۳ کالای خود را خریداری کنند و نفر ششم تنها میتواند یک کالا را خریداری کند و مزایده گذاران دیگر نیز هیچ کالایی نخواهند داشت.
)sealed first-price auction) ( blind auction) مزایده اولین قیمت مخفی:
ه به مزایده بالا ترین پیشنهاد مخفی نیز مشهور میباشد، بدین شکل است که تمام پیشنهاد دهندگان در یک لحظه پیشنهاد خود را ارائه میکنند و بنا براین هیچ یک از پیشنهاد دهندگان از پیشنهاد فرد دیگر مطلع نیست و سپس کالا به پیشنهاد دهنده با بالاترین قیمت فروخته میشود.
مزایده دومین قیمت مخفی :
در این مزایده که به مزایده ویکری مشهور است، همانند مزایده قبل پیشنهاد دهندگان از پیشنهاد یکدیگر مطلع نمیباشند، اما بر خلاف مزایده قبل، فرد برنده دومین پیشنهاد قبل از پیشنهاد خودش را پرداخت مینماید. در تئوری این مزایده از نظر ریاضی مشابه با مزایده انگلیسی است چرا که پیشنهاد دهندگان را ترقیب میکند تا مبلغ واقعی مورد نظرشان را بیان کنند.
اما علاوه بر مزایدههای اصلی ذکر شده مزایدههای مختلف دیگری نیز وجود دارد که بعضا بسیار به مزایدههای مذکور شبیه میباشند:
)combinatorial auction) مزایده ترکیبی
در بعضی از موارد خریداران نیازمند مجموعهای از کالاهای به حراج گذاشته شده میباشند که یه آن بسته خرید میگویند. به عنوان مثال اگر یک دوچرخه را در نظر بگیرید، چنانچه چرخهای دوچرخه جداگانه و بدنه دوچرخه جداگانه به فروش برسد، یک پیشنهاد دهنده ممکن است برای سبدی مشتمل بر یک چرخ و یگ بدنه ۰ دلار پیشنهاد دهد ولی برای سبدی شامل دو چرخ و یک بدنه ۲۰۰ دلار پیشنهاد بدهد. اگر خریدار مجبور باشد برای هریک از کالاهای درون سبد به طور جداگانه در مزایده شرکت کند، ممکن است که دچار ضرر شود چراکه چنانچه در خرید کالاهای ابتدائی سبد موفق شود با شکست خوردن در مزایده کالاهای بعدی سبد دچار خسران میشود و اگر در کالاهای ابتدائی شکست بخورد. این مشکل با فروش تمام کالاها به صورت هم زمان و اجازه دادن به خریدارن برای خرید چندین کالا، قابل حل شدن است. در چنین مزایدهای اگر پیشنهاد دهنده در مجموعه کالاهایی که متقاضی آن است برنده شد، تمام سبد به او تعلق میگیرد و در غیر این صورت هیچ کدام از کالاها به او اختصاص داده نمیشود. خریداران همچنین ممکن است تنها بتوانند یک سبد را برای خرید انتخاب کنند و نه بیشتر. مرتب ساختن پیشنهادات خریداران برای اینکه مشخص شود کدام خریدار در مزایده کدام سبد برندهاست (و گاهی محاسبه مبلغی که برای سبد باید پرداخته شود) معمولاً بسیار پیچیدهاست. برای محاسبه معمولاً از الگوریتم های هینه سازی مانند برنامه ریزی خطی استفاده میکنند
)the time-interval auction) مزایده در زمان محدود
از نظر ساختاری کاملاً شبیه به مزایده انگلیسی است اما مزایده در یک زمان مشخص پایان مییابد. در برخی موارد مدت مزایده چند روز و یا چند هفته به طول میانجامد، اما اغلب از ساعت شنی برای مشخص کردن طول زمان مزایده استفاده میشدهاست. در یکی از قدیمی ترین روشهای این مزایده از شمع برای طول مدت زمانی استفاده میشدهاست و مزایده تا زمانی ادامه مییافته که شمع روشن است. ویژگی این مزایده این است که در لحظات پایانی فرصتی برای فکر کردن بر روی افزایش قیمت برای پیشنهاد دهندگان نیست.
مزایده با سرویس پیشنهادی استاندارد:
پیشنهاد دهندگان پیشنهاد خود را به صورت زوجهای مرتب ارائه میدهند که شمل تعداد سهام و تخفیف در خواستی به درصد است برنده موظف است سهم را با پیشنهاد استاندارد با تخفیف خریداری نماید .
مزایده هم زمان یا مزایده ژاپنی:
در این مزایده تمامی پیشنهادات در یک لحظه ارائه میشود و پیشنهاد دهندگان با انگشتان دست مبلغ پیشنهادی خود را اعلام میکنند در عمل این مزایده در یک لحظه قابل انجام نیست چرا که مزایده گذار زمانی را برای مشاهده علائم دست هر فرد صرف میکند، و این مزایده با سر و صدای زیاد پیشنهاد دهندگان برای جلب توجه مزایده گذار همراه است و معمولاً برای کالاهایی انجام میشود که فروش سریع آنها مطلوب است مثل غذای تازه
مزایده با پیشنهاد قابل مشاهده:
در این مزایده پیشنهاد دهندگان و مبلغ هر پیشنهاد مخفی است اما بالا ترین پیشنهاد مشخص میباشد و هر زمانی که پیشنهادی بالاتر ارائه گردید به جای پیشنهاد قبلی قرار داده میشود
):uniform price auction) مزایده با قیمت واحد
در این مزایده پیشنهاد دهندگان و مبلغ هر پیشنهاد مخفی است اما بالا ترین پیشنهاد مشخص میباشد و هر زمانی که پیشنهادی بالاتر ارائه گردید به جای پیشنهاد قبلی قرار داده میشودو در کالا پیشنهاد برتر یا قیمت بالاترین پیشنهاد شکست خورده فروخته میشود.
(RFQ AUCTION) مناقصه
در این نوع جای خریدار و فروشنده عوض میشود و خریدار تقاضای خود را برای کالا یا خدماتی اعلام میکند و فروشندگان پیشنهاد قیمت فروش را اعلام میکنند و این قیمت برای بدست آوردن معامله مرتبا کاهش مییابد. در پایان پایین ترین قیمت برنده خواهد بود
)digital auction) مزایده هنر دیجیتال
این مزایده به طور نامحدودی میتواند ادامه داشته باشد و ویژه محصولاتی است که بدون صرف هیچگونه هزینهای قابل تکثیر یا کپی برداری میباشند(مانند فیلم، نرم افزار ، فرمول دارو). پیشنهاد دهندگان بالاترین پیشنهاد خود را ارائه می کنند که البته این پیشنهاد قابل حذف و یا تغییر در هر زمانی میباشد. فروشنده پیشنهادات را مورد بررسی قرار میدهد و در هر زمانی که تشخیص داد مزایده رابا قیمت خاصی که در نظر میگیرد پایان میدهد. برندگان مزایده افرادی هستند که پیشنهادی به همان قیمت و یا بیشتر از آن ارائه کردهاند و یک کپی از محصول را دریافت خواهند کرد.
)unique auction) مزایده پیشنهاد منحصر به فرد
در این نوع کاربران پیشنهادات مخفی خود را ارسال میکنند. این پیشنهادات در یک بازه مشخصی میبایست قرار داشته باشد (معمولاً سقف بازه تعیین میشود) با لا ترین و در مواقعی پائین ترین پیشنهاد منحصر به فر برنده خواهد بود. این مزایده تا حدودی ویژگی بازی شانس را در خود دارد ومعمولاً منجر میشود به اینکه برنده کالا را با قیمتی بسیار پائین تر از ارزش واقعی آن خریداری کند. مزایده پیشنهاد منحصر به فرد کاربرد زیادی در تجارت اینترنت دارد. به عنوان مثال اگر اتومبیلی ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد و پیشنهادات از ۱۸۵۰ تا ۲۰۰۰دلار بِش از یک بار ارائه شدهاست ولی پیشنهاد ۱۸۴۹ تنها توسط یک نفر ارائه شده باشد، آنگاه اتومبیل با قیمت ۱۸۴۹ دلار به وی فروخته میشود اما سود مزایده گذار زمانی است که بابت ارائه هر پیشنهاد مبلغی دریافت میکند. مثلاً در مثال فوق اگر بابت هر پیشنهاد ۱ دلار دریافت کند، پس از دریاف ۲۰۰۰ پیشنهاد مبلغ خودرو را بدست آوردهاست
)fixed price auction ) مزایده یا قیمت مشخص
در این مزایده قیمت کالا از قبل ثابت و مشخص است و کالا به اولین پیشنهاد دهندهای که متقاضی کالا است فروخته میشود.
)turbo auction) مزایده سریع
ین مزایده که برای کالاهای با متقاضی زیاد انجام میشود با قیمت بسیار پائین آغاز میشود(به طور معمول ۱ دلار برای هر کالایی) و به سرعت با پیشنهادات مختلف قیمت کالا بالا میرود و ضمنا این مزایده هیچ سقف قیمتی نخواهد داشت و تا جائی که پیشنهادات بالاتری وجود دارد قیمت افزایش میابد.
)barter auction ) مزایده معاوضه ای
در این مزایده مزایده گذار کالای مزایده گذاشته شده را با کالایی دیگر معاوضه میکند. معمولاً مزایده گذار لیستی از کالاهایی که مایل است با آنها مبادله صورت گیرد را اعلام میکند و پیشنهادات میتواند شامل کالاهایی غیر از کالاهای مورد تقاضا ویا پول نقد و یا ترکیبی از آنها باشد. در نهایت مزایده گذار تصمیم میگیرد که کالا را با کدام پیشنهاد معاوضه کند.
مزایده سوئیسی
ین مزایده بر پایه مزایده اولین قیمت مخفی میباشد با این تفاوت که اگر برنده مزایده از پیشنهاد خود منصرف شود (معمولاً و نه همیشه) میتواند پیشنهاد خود را پس بگیرد! در واقع پیشنهاد قابل تغییر نیست اما برنده حق دارد که کالا را قبول کند و یا از خرید کالا انصراف دهد. تنها زمانی پیشنهاد دهنده ملزم به خریداری کالا است که پیشنهاد وی تفاوت قابل توجهی (معمولاً ۱۰ درصد) با پیشنهاد دوم داشته باشد.
)the double auction ) مزایده دو طرفه
در این نوع از مزایده هم خریدار و هم فروشنده پیشنهاد ارائه میکنند و پیشنهادات از بیشترین تا کمترین طبقه بندی میشوند تا عرضه و تقاضا انجام گیرد. پیشنهادات فروش از پائین ترین قیمت شروع میشود و افزایش مییابد و پیشنهادات خرید از بالا ترین قیمت شروع، و کاهش مییابد. این فرمت به خریداران اجازه میدهد که خریداران در هر لحظه پیشنهادی را برای خرید مطرح کنند و فروشنگان پیشنهاد را قبول کنند. این مزایده ممکن است تا حدی گیج کننده به نظر برسد اما باید توجه کرد که پیشنهادات خریداران و فروشندگان در یک لحظه همپوشانی ندارند[۹]. به عنوان مثال فرض کنید که ۳ فروشنده کالاهای خود را به قیمتهای ۱۵۰و۲۰۰و۳۰۰ دلار به فروش میرسانند و ۳ خریدار نیز برای این سه کالا پِشنهادات ۲۲۰و۳۰۰و۲۵۰ دلار را میدهند. در دو مورد عرضه و تقاضا همخوانی دارد ولی در مورد سوم قیمت کالا نامشخص است و چیزی بین ۲۰۰و۲۵۰ دلار خواهد بود. این مزایده گونههای متنوعی دارد که یکی از معروفترین آنها مزایده دو طرفه هلندی است که در آن ساعت خریدار شروع به تیک زدن میکند با قیمت بسیار بالا و مرتبا کاهش مییابد در یک لحظه خریدار ساعت را متوقف میکند و پیشنهاد یک واحد قیمت مطلوب خود را میدهد. در این لحظه ساعت فروشنده شروع به کار میکند و از یک قیمت پائین افزایش مییابد تا زمانی که فروشنده ساعت را متوقف کند و پیشنهاد واحد قیمت را بدهد. زمانی که این دو قیمت با هم منطبق شوند کالاها با قیمت به نتیجه رسیده فروخته میشوند
ای بی معروفترین وبگاه مزایده از چهار نوع مزایده زیر پشتیبانی میکند
نرمال: فروشنده مقدار حداقلی را برای کالای خود مشخص میکند و خریداران شروع به پیشنهاد قیمت میکنند. اگر قیمت اولیه از قیمت نرمال بازار بالاتر باشد، کالا هیچ پیشنهادی دریافت نمیکند. این مزایده تنها برای یک کالا و یا بسته انجام میگیرد.
رزرو شده : در این نوع قیمت کالا رزرو شده و مشخص است ولی این قیمت مخفی است و پیشنهاد دهندگان از آن اطلاعی ندارند و همانند مزایده نرمال پیشنهاد میدهند به محض اینکه پیشنهادی به قیمت رزرو شده رسید، علام میکند که پیشنهاد به قیمت رزرو شده رسیدهاست. چنانچه پیشنهادی به قیمت رزرو شده نرسد فروشنده مجبور به فروش کالا نمیباشد
هلندی : برای چندین کالای مشابه صورت میگیرد، پیشنهاد دهندگان پیشنهاد خود را ارائه میکنند و در پایان کسی که بالاترین پیشنهاد را داشتهاست برنده میشود اما مبلغ پائین ترین پیشنهاد برنده را برای آن کالا میپردازد.
خصوصی: هر شخصی در این مزایده میتواند شرکت کند اما مشخصات پیشنهاد دهندگان کاملاً مخفی باقی میماند. البته ایبی فروشنده را از مشخصات خریدار اصلی مطلع میکند ولی حتی فروشنده نیر از مشخصات سایر پیشنهاد دهندگان آگاه نمیشود
پارامترهای مزایده
پارامترهای زیر را برای مزایدههای مختلف میتوان برشمرد:
کالاها میتوانند:
دارای قیمت نامشخص (مخفی از عموم) باشند.
دارای قیمت مشخص باشند
دارای قیمت وابسته باشند
پیشنهاد میتواند:
سرباز باشد (تمامی پیشنهاد دهندگان از پیشنهادات با خبرند)
سربسته باشد (پیشنهاد دهندگان از پیشنهادات دیگر بی خبرند)
پیشنهاد پیشنهاد دهندگان میتواند:
با اولین پیشنهاد به پایان رسد
سیر صعودی داشته باشد
سیر نزولی داشته باشد
اقلام پیشنهادی ممکن است :
یکی
چندین کالای مشابه
چندین کالای غیر مشابه
سبدی از اقلام مختلف باشد
تشخیص برنده مزایده با :
اولین قیمت (بالاترین قیمت)
دومین قیمت
انجام میشود.
علاوه بر پارامر های فوقپارامتر های دیگری به نام زمان را نیز باید افزود
زمان مزایده میتواند :
زمان مزایده میتواند
نامحدود و پایان آن در اختیار مزایده گذار باشد
نامحدود و پایان آن با پیروزی یک پیشنهاد دهنده تعیین گردد
در واقع با جمع بندی این پارامترها میتوان به دو تفاوت مهم در مزایدههای مختلف رسید:
فرم فرایند مزایده
اطلاعات وچود درباره خرید کالا
جمع بندی و نتیجه گیری
ا توجه به آنچه در منابع مورد مطالعه و جستجو در اینترنت مشاهده میشود، دو نوع مزایده انگلیسی یا استاندارد و مزایده دومین قیمت مخفی یا ویکری از محبوب ترین و پر طرفدارترین مزایدهها هستند و در واقع این دو نوع مزایده دو شاخه اصلی مزایده یعنی مزایده سرباز و سربسته را پوشش میدهند ضمن اینکه از لحاظ تئوری کارایی یکسانی هم دارند. و در واقع میتوان گزینههای مختلف دیگر مزایدهها را در غالب این دو مزایده گنجاند البته بجز قالب مزایده هلندی (با توصیفی که ا زآن شد)که این مزایده در محیط اینترنت چندان مطلوب به نظر نمیرسد
منابع
http://en.wikipedia.org/wiki/Auction
مالیات :
مالیات بر حسب تعریف سازمان همکری و توسعه اقتصادی ختی است الزامی و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، موسسه دارایی و غیره تعلق گیرد. چنین تعریفی پرداختهای تامین اجتماعی را هم در بر میگیرد، حال آن که بر حسب مقررات و عرف مالیاتی ایران
اصطلاح مالیات پرداختهای اخیر را شامل نمیگردد .
تعریف مالیات :
به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آنرا پرداخت نمایند تا توانائیهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود.
مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساختهاست
انواع مالیاتها در ایران
1-مالیات مستقیم :
اگر به طور مستقیم از دارائی درآمد افراد وصول و شامل مالیات بر دارائی مالیات بر درآمد میباشد.
الف: مالیات بر دارائی
1- مالیات سالانه املاک
2- مالیات بر ارث
3- حق تمبر
4- مالیات بر درآمد اتفاقی
ب: مالیات بر درآمد:
1-مالیات بر درآمد اجاره املاک
2-مالیات بر درآمد کشاورزی
3-مالیات بر درآمد حقوق
4-مالیات بر درآمد مشاغل
5-مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
6-مالیات بر درآمد اتفاقی
2- مالیاتهای غیر مستقیم
مالیاتهای غیر مستقیم که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده و به مصرف کننده تحمیل میگردد بر دو نوع است :
الف : مالیات بر واردات
1-حقوق گمرکی
2-سود بازرگانی
3-۳۰ ٪ از مبلغ اتومبیلهای وارداتی
۱۵٪ حق ثبت 4-
ب : مالیات بر مصرف و فروش
1-مالیات بر فرآوردههای نفتی
2-مالیات تولید الکل طبی و صنعتی
3- مالیات نوشابههای غیر الکلی
4-مالیات فروش سیگار
5-مالیات اتومبیل
6- 15 % مالیات اتومبیل های داخلی
7- مالیات فروش خاویار
8-مالیات حق اشتراک تلفن خودکار و خدمات بین الملل
9- مالیات ضبط صون وتصویر
مالیات بر ارزش افزوده
قانون مالیات بر ارزش افزوده با اختیارات ناشی از ماده ۸۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۵۳ ماده و ۴۷ تبصره در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۱۷ در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شدهاست تا در مدت آزمایشی ۵ سال از تاریخ اول مهرماه ۱۳۸۷ به اجرا گذاشته شود (این قانون جایگزین قانون تجمیع عوارض شده است )
ماليات در ساير كشورها
ماليات در ساير كشورها شامل ماليات مستقيم و غير مستقيم، ماليت بر املاك(براي شهرداريها)
منابع :
انون مالیاتهای مستقیم مصوب سوم اسفند ۱۳۶۶، قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۰ همراه با قسمتی اصلاحیه بعد، جهانگیر منصور، نشردیدار، ۹۶۴-۸۷۸۶-۳۱-۳
بهرهوری :
بهره وری که یکی از مفاهیم اقتصاد است اینگونه تعریف میشود: "مقدار کالا و یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرِِِِژی و یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت". به دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه ز نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین ماشین پول تجهیزات زمان مکان و.... به منظور ارتقا ء رفاه اجتماعی بهره وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده اطلاق میشود
تاریخچه بهرهوری
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال 1766 بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال 1883 فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافته است
کاربردها
بر خلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملا" در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره وری عبارتاند از :
سطح فرد
سطح گروه کاری
سطح سازمانی
سطح رشتههای تجاری خدماتی صنعتی و کشاورزی
سطح بخشهای اقتصادی
سطح ملی و کشوری
سطح جهانی
در سطوح فردی به دنبال تدابیری برای افزایش بهره وری فردی هستیم . و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروه کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره وری را میتوان در آنها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتی برخی دستگاهها به دلیل انجام فعالیتهای موازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آنها حذف شدهاند. برخی مواقع ایجاب میکند که بدلیل مصالح ملی برنامه ریزان اقتصادی و سیاست گذاران مثلا" در زمان جنگ دستور دهند کارخانههای کالاهای غیرضروری و لوکس اقدام به همکاری با سایر کارخانههای تولید مواد غذائی و حتی کارخانههای ساخت جنگ افزار نمایند و تولید کالای خود را تعطیل نمایند. و یا مصالح عمومی ایجاب میکند جند خانه که در مسیر طرح یک شاهراه واقع گردیده خریداری یا معاوضه گردیده و تخریب شود.
موانع بهبود بهرهوری
نداشتن اعتقاد و باور ملی به نتایج وفواید بهبود بهره وری
. ترس از برخی نمودهای ظاهری بهره وری از جمله ترس از بیکاری
ناآگاهی عمومی نسبت به مفاهیم وجایگاه بهره وری، میزان اهمیت آن ونقش ووظایف افراد در این راستا
بی توجهی به فکرهای خلاق ومبتکر
مقاومت افراد در مقابل تغییرات وعدم تمایل به ترک برخی عادات
غرق شدن در روشها و تکنیکها و تغییر باورهای فکری
بلند پروازی وبی توجهی به مسائل به ظاهر کوچک وراه حلهای خرد
مشخص ننمودن متولی کار
ناهماهنگی ونبود هدایت ونظارت مناسب
ضعف تعهد اجرایی
عجله در حصول نتیجه
دخالتهای بی جای برخی کارشناسان در سایر حوزههای کاری واظهار نظرهای غیر کارشناسانه
عدم وجود کارشناسان خبره و یا عدم انگیزش آنها در ارزیابی سیستم و تجزیه و تحلیل و اندازه گیری بهره وری
برخورد مقطعی با موضوع بهره وری وناپیوستگی روند بهره وری
منافع و فواید بهرهوری
فواید عمومی بهره وری عبارتاند از :
صرفه جویی در هزینهها
افزایش کیفیت کالاها و خدمات
ثبات قیمتها و یا حتی کاهش آن
افزایش سطح رفاه عمومی جامعه
افزایش درآمد وسود
رضایت عمومی افراد
رونق اقتصادی
افزایش تولید و ارائه خدمات
ثبات اقتصادی در بازار جهانی
ایجاد اشتغال
توسعه صنعتی
توسعه پایدار ساختارهای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی ، علمی و بهداشتی
منافع و فواید بهرهوری برای سیستمهای دولتی و شرکتها را میتوان به شرح ذیل برشمرد :
افزایش سود و درآمد
کاهش هزینهها
افزایش تقاضا
رضایت شغلی کارکنان
سرعت عمل کارکنان
دقت عمل کارکنان
ایجاد رقابت سالمتر
ارتقای شغلی کارکنان
ایجاد محیط کاری جذاب
آموزش عمومی کارکنان
افزایش حقوق و دستمزد
امنیت شغلی کارکنان
انجام درست کارها و انجام کارهای درست
افزایش کیفیت زندگی کاری
افزایش رفاه کارکنان
افزایش انگیزه کاری
بهبود و ارتقای بهرهوری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییر محرکهها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها، دستورالعملها، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره میشود.
عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری
بطور کلی عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری را میتوان چنین برشمرد:
• 1- بهبود کیفی عامل کار، با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبودی بهره وری میباشد لذا میتوانند با بکارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهره وری را فراهم نمایند .
الف: نگرشهای مثبت کاری، بهعنوان مثال غرور داشتن در کار و متمایل به پیشرفت مستمر.
ب: کسب مهارتهای جدید و ارتقای تخصص با کمک آموزش.
ج: کمک به همکاران در مواقع لزوم و اجرای کارها به صورت گروهی و دسته جمعی
د: مشارکت در برنامههای بهبود بهره وری همچون کمیتههای بهره وری، طرح پیشنهادها، نظام جامع کیفیت مدیریت و گروههای کنترل کیفی
ه: انجام درست کارها از بدو امر
و: حفظ سلامت جسمانی و تغذیه مناسب افراد
ز: انگیزش مناسب کارکنان از طریق اعطای پاداشهای مادی، تفویض اختیار، ایجاد محیط دوستانه و روابط غیررسمی بین کارکنان
ح: بالا رفتن سطح آموزش مستمر و مداوم نیروی کار
ط:انجام پژوهش و تحقیقات متناسب با کار
ی: سپردن کار به کاردان و گماردن افراد در مشاغل متناسب
ک: ایجاد شرایط خوب کاری و تفریحات سالم برای کارکنان
ل: بهبود روشهای انجام کار
م: استفاده از سیستم مکانیزه و روش خودکار
ن: حذف مراحل زاید
2- بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان
الف: بکارگیری سبک مدیریتی صحیح و علمی
ب: توجه مدیریت به مشکلات کاری و زندگی کارکنان
ج: ایجاد سیستم اطلاعاتی مدیریتی صحیح جهت استفاده مدیران از اطلاعات و آمار درست و دقیق درباره عملکرد سیستم و عملیات انجام شده و سایر اطلاعات مورد نیاز.
د: ایجاد روابط دوستانه و صمیمی مدیریت با کارکنان
ه: دادن آگاهی و شناخت به کارگران و کارکنان درباره اهداف و وظایف سازمانی و جایگاه افراد درآن.
ز: ایجاد روحیه همکاری و مشکل گشایی در سازمان و باور داشتن آن توسط مدیران و کارکنان.
ج: کوشش و پشتیبانی مدیریت در زمینه مدیریت مشارکتی و بهره وری .
ی: بهرهگیری از سرمایههای درونمرزی و برونمرزی در فعالیتهای تولیدی و دارای ارزش افزوده و پرهیز از مصرف در امور غیر ضروری غیر تولیدی.
3- هبود در بکارگیری رهاوردهای فناورانه
الف: استفاده از ماشین آلات و تجهیزات بهتر و سرمایه گذاری بیشتر در تجهیزات و ماشین آلات.
ب: اهمیت دادن و استفاده از قدرت نوآوری و خلاقیت کارکنان و پژوهشهای کاربردی آنها
ج: تحولات و پیشرفت فنی و دگرگونیهای فناورانه
د: استفاده صحیح و کامل تجهیزات فنی و فناوریها
ه: ایجاد واحدواحدهای تحقیق و توسعه و اهمیت به جایگاه آنها
و: انجام پژوهش جهت دستیابی به فناوری برتر و کاهش هزینههای تولید و ابداع محصولات جدید و کیفیت برتر و افزایش تولید.
ز: یکپارچه کردن صنایع و ایجاد واحدهای عظیم و تولید هنگفت جهت صرفه جویی ناشی از تولید انبوه.
ج: تغییر و دگرگونی در کیفیت مواد اولیه و بهبود آن
ط: تغییر دگرگونی در فرآیند ساخت و عملکرد سیستم و بهبود شیوهها و فنون مهندسی صنایع.
ی: استفاده از تدابیر ارگونومی (مهندسی انسانی یا دانش هماهنگ سازی میان انسان، محیط و ماشین) به منظور سلامتی، شادابی، رفاه و ایمنی کودکان
ک: نظام به موقع خدمات و تولید به هنگام، نظام
ل: نظام موجودی صفر یا بدون انبار، نظام به منظور صرفه جویی در هزینههای سرمایهای و عملیاتی انبار و انبارداری
م: استفاده از منابع پر بازده
بدیهی است برای افزایش سطح بهره وری عامل یا علت بخصوصی را نمیتوان ارائه کرد بلکه ارتقای بهره وری معلول ترکیبی از عوامل گوناگون است و هرکدام به نوبه خود تأثیر لازم را میگذارد.
نقشه راه بلوغ
يكي از روشهاي مديريتي براي توسعه و تحقق بهره وري است. اساس اين روش متكي بهنگاه علت و معلولي به پديده هاي طبيعت است.اين مبحث ارائه ميدهد متكي بر سه عنصر برنامه ريزي، اجرا و اصلاح. توضيحات كاملتر اين مبحث در كتابي با همين عنوان در دسترس است
..
منبع
ابطحی، سید حسین و بابک کاظمی(۱۳۸۳)، کتاب بهره وری تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای بازرگانی
.,
., منبع دریافت من ویکی پدیا
تجارت آزاد
تجارت آزاد مدل تجاری است که در ان کالاها و خدمات بدون محدودیتهای دولتی بین و یا درون کشورها انتقال مییابد. این محدودیتها شامل مالیات و تعرفه میشود
منبع دریافت من ویکی پدیا
ارزش افزوده
ارزش افزوده به ارزشی که در فرایند تولید به ارزش کالای واسطه کالاهای واسطه ای افزوده میشود، گفته میشود. این مفهوم به فرآیند تولید مربوط است و نه به کالای خاص. فانون مالیات بر ارزش افزوده با اختیارات ناشی از ماده 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در 53 ماده و 47 تبصره در تاریخ 1387/2/17 در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شده است تا در مدت آزمایشی 5 سال از تاریخ اول مهرماه 1387 به اجرا گذاشته شود.
در اکثر کشورهای جهان بر ارزش افزوده مالیات تعلق می گیرد. در ایران هم قانون مالیات بر ارزش افزوده در جلسه مورخ هفدهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم (۸۵) قانون اسلامی جمهوری اسلامی ایران تصویب گردید و مجلس با اجراء آزمایشی آن به مدت پنج سال در جلسه علنی روز نهم بهمن ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش موافقت نمود.
منبع :
http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Value_added&oldid=207577006
اقتصاد نفت
ذخایر عظیم نفت در ایران خلیج فارس عراق عربستان سعودی آمریکای جنوبی آمریکا کانادا روسیه (ولگا اورال و سیبری غربی ) آفریقا لیبی نیجریه ونروئلا خلیج مکزیک و دریای شمال قرار دارد حدود ۷۵ درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قرار دارد
اقتصاد نفت
بازارهای جهانی نفت و گاز براساس تفکری منطقی و عقلانی حرکت نمیکنند و در پشت هر معاملهای ترس و تردید قرار گرفته است. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت شده است و این (نظریه هوبرت ) که کل ذخایر قابل استخراج نفت آمریکا حتی اگر نفت آلاسکا ا در نظر بگیرید فقط تا 8 سال دیگر (2013) کفا ف میدهد، نیز تقویت گشته است و قیمت نفت افزایش خواهد داشت. اگر چه هنوز تردیدهایی برای قیمت ۱۲۰ دلاری نفت وجود دارد، اما تشنج فعلی بازار، و وجود موارد ژئوپلتیک متعدد همگی به یک معنی خواهند بود و آن افزایش قیمت نفت است. عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه یگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند. با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد .
دلایل قیمتهای بالای نفت چیست؟
قیمتهای بالا فعلا ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمههایی مبنی بر کاهش منابع در بخشهای نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش میرسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بینالمللی انرژی تولیدات عرضهکنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایهگذاری پارهای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد میآورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه شده است.
همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است.
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاههای ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند و ظرفیت بهرهوری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایهگذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاهها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان میدهد که پالایشگاههای فعلی تحت فشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات میبایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثههای متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاهها گردیده است.
علاوه بر موارد فوق، توفانهای فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین وهند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانهزنیها برای قیمتهای بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران میگشت. ولی تاکنون با وجود قیمتهای بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بینالمللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیشبینی کرده است.
به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب میشود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سالهای آتی شود. دنیای تازهای که این قیمتهای بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت.
تنشهایی میان آمریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی آمریکایی وسط شرکت نفتی چینی دید آمد. تنشهای دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرتها را به منابع موجود در آفریقا نیز جلب کرده است و سیاستهای ضد آمریکایی اتخاذ شده توسط هوگوچاوز رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطهای نزدیکتر با کشورهای آمریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است .
مسایل ژئوپلتیک
عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند.
عراق کماکان دچار درگیریها و جنگهای داخلی است و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاریها قرار میگیرد و تولیدشان بسیار کمتر از ظرفیت آن است.از دیدگاه جهانی برنامه هستهای ایران هم جزو مسایل مرتبط با نفت قرار میگیرد و تحولات و گفتوگوها و نتیجهگیریهای مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت تأثیرگذار است.
عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت نیز با مسایل گوناگون سیاسی دست و پنجه نرم میکند. در ظاهر قدرت خاندان سعودی و داشتن رابطههای موثر و همچنین کنترل و در دست داشتن دستگاههای امنیتی و قدرت سیاستگذاری بر ذخایر نفتی آنها است که خود پایداری و ثبات را نمایش میدهد. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر میرسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در آینده خواهیم بود.
با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
اقتصاد جهانی به لطف فناوریهای گذشته توانسته است با این افزایش قیمتها مدارا کند، اگر چه که نقطهای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی خواهد بود؟
اکتشاف و استخراج نفت
آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار میدهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۵۶ یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند آقای هوبرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود. تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است.
حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرودو در آلاسکا، به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد. آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت آمریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت و استدلال کردند پیشرفت فناوری اکتشاف و استخراج سبب میشود میزان نفت موجود آمریکا افزایش یابد. همین اتفاق افتاد ولی ذخایر آمریکا از حدی که آقای هوبرت تخمین زده بود، بالاتر نرفت. حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید، تاریخ نفت آمریکا تقریباً عین پیش بینی آقای هوبرت سیر کرده است و منا بع نفت دا خلی آمریکا فقط تا 8 سال دیگر کفا ف میدهد
چند سال پیش زمین شناسان شیوههای آقای هوبرت را به کل تولید نفت در جهان تعمیم دادند. تحلیل آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال اولین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید. برخی میگویند این نقطه اوج در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ از راه میرسد. دیوید گواستاین، فیزیکدان موسسه فناوری کالیفرنیا که کتابش با عنوان "پایان نفت" سال گذشته انتشار یافت، پیش بینی میکند اوج تولید نفت تا پیش از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، میگوید که سال دقیق خیلی مهم نیست چون همین حالا خیلی دیر شده است. وی در تحقیقی برای وزارت نفت آمریکا چنین نتیجه گرفت که بیش از یک دهه وقت لازم است تا اقتصاد این کشور با افت تولید نفت سازگار شود.
جریان جدید درآمدهای نفتی
مخالفتهای هوگو چاوز با سیاستهای ایالات متحده منافعی برای او به همراه داشته است. او از بالاتر رفتن قیمت نفت به محکم ساختن پایههای حکومت داخلی خویش پرداخته و کمکهایی به دیگر همکیشان خود در آمریکای لاتین کرده است. در سال ۲۰۰۲ ذخایر مالی خارجی ونزوئلا کمی بیش از ۸میلیارد دلار بود ولیکن در اواسط سال ۲۰۰۵ این رقم به بیش از ۲۰میلیارد دلار بالغ گشته است.
کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی در حال حاضر برای پاسخگویی به تقاضای موجود با رکوردی که در ۲۵ سال اخیر بیسابقه بوده است به استخراج نفت میپردازند.
این حرکت در تمامی این کشورها با نرخ رشد سریعتر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. بنابر تحقیقات موسسه مالی بینالمللی واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۳۶۰میلیارد دارایی خارجی چه از اوراق قرضه و چه از داراییهای ثابت خریداری خواهند کرد که این رقم چیزی در حدود ۵۰درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در پنج سال اخیر بوده است. بیشتر این پول به سمت بازارهای آمریکایی و اروپایی سرازیر خواهد شد و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد خواهد شد.
عربستان همچنان بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و درآمد این کشور از محل صادرات نفت تا پایان سال 2005 به 170 میلیارد دلار خواهد رسید.
کشور روسیه با درآمد 130 میلیارد دلاری دومین صادر کننده بزرگ نفت جهان در سال 2005 خواهد بود.
نروژ نیز با کسب بیش از 51 میلیارد دلار سومین کشور جهان از لحاظ درآمد بالای حاصل از صادرات نفت خام در سال 2005 است.
درآمدهای نفتی ایران ا پایان سال 2005 به 49 میلیارد دلار رسید که چهارمین درآمد بالا در میان سایر کشورهای صادر کننده نفت جهان است .
پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانههای نفتی در اقتصاد ایران» نشان میدهد یارانههای پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینهای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است.
سازمان اوپک اعلام کرده که اوپک از روز 1.11.2007 تولید خود را به میزان ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد. افزایش تولید نفت به دلیل مقابله با اثرات منفی قیمت ۷۷ دلاری نفت بر اقتصاد جهانی و کاهش ذخایر جهانی نفت اتخاذ شده است و این ۵۰۰ هزار بشکه بر تولید واقعی کشورهای عضو اضافه میشود به این ترتیب تولید واقعی ده کشور غیر از عراق و آنگولا از روز 1.11.2007 به ۲/۲۷ میلیون بشکه در روز میرسد. ولی علیرغم اعلام افزایش تولید اوپک بهای یک بشکه نفت خام برای اولین بار از مرز ۸۰ دلار عبور کرد.
همزمان با نشست شورای امنیت (گروه 1+5) ای بررسی وضعیت ایران، قیمت نفت در بازارهای آمریکا با افزایش دو و نیم درصدی به حدود 84 دلار در هر بشکه رسید.
در آستانه فصل سرما، بهای نفت در بازارهای جهانی به رکورد کم سابقه ۹۳ دلار برای هر بشکه رسيد ور اين در حالی است که قيمت اين ماده خام در بازارهای خاور دور به بالای ۹۳ دلار رسيد. افزايش بی سابقه بهای نفت را ناشی از تنش ها در خاورميانه و تنزل ارزش دلار میدانند. بازارهای جهانی خود را برای افزايش بهای نفت به ميزان صد دلار در هر بشکه آماده میکنند . در آخرين روز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت به بالاي 96 دلار آمريکا رسيد، در حاليکه در آغاز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت در حدود 60 دلار آمريکا بود. به اين ترتيب قيمت نفت در سال 2007 با افزايشي 58 درصدي، بيشترين افزايش قيمت را در يک دهه گذشته داشته است. کارشناسان بر اين باورند که تنشهاي موجود در خاورميانه ، کاهش قدرت دلار آمريکا و کمبود گنجايش ظرفيت کاري پالايشگاهها از عوامل موثر در اين افزايش قيمت بوده است. افزايش قيمت نفت بر قدرت خريد مصرف کنندگان در بسياري از کشورها تاثير محسوسي داشته. قيمت محصولات نفتي با افزايش نسبتاً چشمگيري در سال 2008 ميلادي مواجه شد.
قیمت نفت در اوایل تابستان 2008 به رقم بی سابقه 148 دلار رسید اما در اوج گرمای تابستان 2008 با آشکار شدن بحران مالی 2007-2009 در اقتصاد جهانی د نزولی گرفت و به زیر 40 دلار در هر بشکه سقوط کرد!
اقتصاد مهندسی
اقتصاد مهندسی از شاخه های علم اقتصاد است و از روشهای تحلیلی که در برآورد هزینه و تعیین ارزش سیستم ها فرآورده ها و خدمات به کار میروند، گفتگو میکند.
موفقیت در حل مسائل مهندسی غالبا به توانایی و بررسی هر دو عامل اقتصادی و فنی وابستهاست. مهندسان باید مسئولیت تفسیر اقتصادی کار خود را خود بر عهده گیرند. برای بر قرار کردن ارتباط بین جنبههای فنی و اقتصادی کارهای مهندسی، تسلط یافتن مهندسان بر مفاهیم بنیانی تحلیلهای اقتصادی لازم است
منابع :
کتاب اقتصاد مهندسی جی.جی.تیوزسن و دابلیو.جی.فابریکی ترجمهٔ مهندس سید محمد مهدی شهیدی پور و دکتر اسماعیل آیتی
منبع دریافت من :
http://fa.wikipedia.org
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد کشاورزی در جهان امروز یکی از مشکلات اساسی بشر تأمین نیازهای غذایی است، به گونهای که امنیت غذایی به عنوان یکی از اهداف مهم سرلوحه برنامههای دولتها قرار گرفتهاست. بدون شک به منظور نیل به امنیت غذایی علاوه بر اتخاذ سیاستهای مطلوب و برخورداری از منابع کافی باید تولید کشاورزی به گونهای باشد که تمامی نیازهای جامعه را برآورده کند. از سوی دیگر تولید کشاورزی خود نیازمند دو گروه عوامل تولیدی میباشد. گروه اول، عوامل فیزیکی ولید از قبیل: زمین، بذر، آب، نیروی کار و غیره که وجود آنها از نظر کمی و کیفی شرط لازم تولید است و گروه دوم عوامل غیرفیزیکی تولید که ریشه در مدیریت و اقتصاد کشاورزی دارند. با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت و اقتصاد کشاورزی، این عامل به عنوان شرط کافی تولید تلقی میگردد. بنابراین به منظور تولید کشاورزی مطلوب و بهینه، وجود عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی تولید در کنار یکدیگر لازم و ملزوم هم میباشند.
مهندسی اقتصاد کشاورزی
تعریف و هدف
اقتصاد کشاورزی به مجموعهای از علوم و روشها اطلاق میشود که عوامل اقتصادی موثر در امور کشاورزی، روابط اقتصادی موجود بین عوامل تولید کشاورزی و کاربرد اصول اقتصادی را در تولید و توسعه کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و این امکان را به کشاورز میدهد که با مقدار زمین سایر لوازمی که در اختیار دارد سود بیشتری بدست اورد. به بیان دیگر اقتصاد کشاورزی عبارت از کاربرد اصول و نظریههای اقتصاد عمومی در فرآیند تولید، مبادله، توزیع و مصرف مواد غذایی و مواد خام اولیه مورد نیاز سایر بخش هاست. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد کشاورزی، روشهای چگونگی استفاده مطلوب و بهینه از منابع طبیعی در بخش کشاورزی را از طریق شیوهها و ابزار کارآمد خود مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از ایجاد این رشته، تربیت نیروهای متخصص و کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر دانش و اندوختههای علمی و تجارب عملی خود به عنوان کارشناس اقتصاد کشاورزی به تهیه و تدوین طرحهای توسعه کشاورزی و ارزیابی اقتصادی آنها در سطوح مختلف منطقهای و یا ملی بپردازند و همچنین از طریق بکارگیری روشهای تجزیه و تحلیل کمی و ارائه مدلهای ریاضی در حل مسائل و مشکلات تولید، توزیع و یا مصرف مواد غذایی و مواد خام، راهکارهای مناسبی را ارائه مینمایند. متخصصان اقتصاد کشاورزی در فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی مرتبط با مسائل اقتصادی بخش کشاورزی نیز میتوانند همکاری نمایند .
اهمیت و جایگاه در جامعه
با عنایت به اهمیت تولید کشاورزی در امنیت غذایی جامعه و نیز ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی تولیدو با توجه به این که کشاورزان در این زمینه اطلاع کمی دارند(به خصوص کشاورزان ایران) اقتصاد کشاورزی به عنوان یکی از شاخههای علوم کشاورزی از حدود یک قرن پیش در کنار سایر رشتههای کشاورزی به تدریج مطرح شد و با سیر تکاملیاش امروزه به شکل یک دانش منسجم و مدرن در مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی در اختیار مشتاقان علم و جامعه کشاورزی قرار گرفتهاست. در عرصه فعالیتهای زراعی، حضور متخصصانی که علاوه بر دانش کشاورزی، اصول علم اقتصاد را نیز فراگرفته باشند و بتوانند با استفاده از تجربیات و دانش خود، در زمینه برنامهریزی و تهیه طرحهای تولیدی محصولات کشاورزی بطور اقتصادی فعالیت کنند، از ضروریات تحول کشاورزی کشور است و این امر، جایگاه و اهمیت رشته مهدسی اقتصاد کشاورزی را به خوبی مشخص میکند.وبا توجه به این که امروزه یکی از راههای تحت سلطه در اوردن کشورها وابسطه کردن از طریق مواد غذایی است کشاورزی
اقتصاد محیط زیست
اقتصاد محیط زیست به طور کلی رابطه بین آثار اقتصاد بر محیط زیست و آثار محیط زیست بر اقتصاد را بررسی میکند
اقتصاد و محیط زیست، از طریق دو جریان با یکدیگر در ارتباط هستند. منابع تجدیدپذیر و پایانپذیر در حال حرکت از محیط زیست به سوی اقتصاد هستند و از سوی دیگر، اغلب پسماندهای محصولات که به وسیلهٔ فعالیتهای اقتصادی تولید میشوند، در حال حرکت از اقتصاد به محیط زیست هستند. هنگامی که جریانات مواد و ضایعات از ظرفیت و قابلیت واقعی محیط تجاوز میکند، ظرفیت منابع طبیعی و زیستمحیطی کاهش مییابد. جریان سریع منابع پایان پذیر به درون چرخه اقتصادی این خطر را به وجود میآورد که ذخیره منابع پایانپذیر ممکن است سریعتر تمام شود.
هنگامی که جریان منابع تجدیدپذیر نیز به سوی چرخه اقتصادی، از نرخ تجدید و احیا این منابع تجاوز میکند باعث کم شدن بهرهوری منابع میشود و احتمال انقراض آن افزایش مییابد. انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، احتمال فرسایش منابع طبیعی را افزایش میدهد، کاهش و فرسایش سریع منابع پایانپذیر باعث افزایش یافتن بهرهبرداری منابع تجدیدپذیر خواهد شد و همچنین افزایش انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، عموماً نشاندهندهٔ این است که اقتصاد به سوی وابستگی بیشتر به سوی محیط زیست در حرکت است.
از آنجا که مقیاسهای سنتی اندازهگیری کارایی اقتصادی، تغییرات در اندازهٔ منابع طبیعی و زیستمحیطی را مورد محاسبه قرار نمیدهند، این مقیاسها، مقیاسهای ضعیفی جهت اندازهگیری پایداری بلندمدت اقتصاد میباشند. حسابداری منابع طبیعی و محیط زیست، ناکارایی مقیاسهای سنتی در اندازهگیری کارایی اقتصاد را به وسیلهٔ محاسبهٔ تغییرات ذخایر منابع طبیعی اصلاح میکند