عشق خیابانی؟بهتر نیست بگیم روابط... ؟
در مورد این روابط مطالبی هست برای گفتن اما تا همین حد میگم کاش بجای غرب زدگی بعضی از مردم ما از لباس و تن، دچار غرب زدگی بعضی -----مدارانمون ازبعضی افکارو عقاید میشدند ....
قربان عشق حساب و کتاب داره اما احساس رو حتی یه انسان بی احساس وقتی نجوا کنه لطیفه و پر از احساس ... /.
به عقیده من احساس گاهی مثل تله عمل میکنه و تله از اسمش مشخصه/.
بنابراین تنها راه چاره باز به عقیده من اینه:
باید تمام تلاشو داشت تا با چشم و گوش بسته زندگی کرد و هر زمان نیاز به همدم رو احساس کرد با خانواده مطرح کنه
(چه دختر و چه پسر حالا در قالب نامه یا واسطه یا هر طریق دیگه)
بعضی مشکلاتی رو مطرح میکنن از بحث اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و برخورد خانواده تا ... و نهایتا اونو دلیل بر ختم به همین روابط...
برای چیزی که میخواید تلاش کنید/حتی برای برداشتن یه لقمه نون باید دستها فعال شن...
اما درمورد نگرانی هایی که درمورد آینده وجود داره باید بگم مطمئن باشید کسی که وارد زندگیتون میشه گذشته ش دقیقا عین خود شماست
خدا عادله بهتون قول میدم
پس وقتی یهو به خودتون اومدید و خودتونو تو خونه بخت دیدید این افکار مخربو از ذهنتون بندازید دور/.
یه مطلب دیگه
در مورد میانگین سنی:
مقیاس و معیار سنجش احوال افکار باید باشه نه سن
بقول داداش گلم بزرگی ادما به سنشون نیست بلکه به عقلشونه
فقط یه چیزی بهتره هرگز در هیچ موردی به قطعیت اظهار نظر نکنید خصوصا راجع به خودتون چون باید یادمون باشه آدمیزاد جایزالخطاست
بارعایت جانب احتیاط میشه همیشه مقتدر و متفکر زندگی کرد/.