گفتگو با پروفسور محمود گلابچي فوق دكتراي سازه در معماري از دانشگاه ليدز انگلستان
[h=1]معماری ایرانی-اسلامی از زبان استاد دانشگاه تهران[/h]
معماري ايراني ـ اسلامي معماري است كه منطبق بر باورهاي انسان، ويژگيها و نيازهاي اوست. به همين دليل اين معماري داراي اصالت و هويت بوده، به فرهنگ و اقليم تعلق دارد و مطابق با شرايط زندگي انسان است. بهطوري كه ظرف زندگي او را براساس چنين معيارهايي شكل ميدهد. ما در معماري ايراني - اسلامي شاهد پرهيز از بيهودگي هستيم و مردموار بودن را ميبينيم.
اين جملات، گفته پروفسور محمود گلابچي است.
هرچند معماری امروز غرب، ممکن است ظاهری زیبا و شیک داشته باشد، اما نیاز است دانشجویان رشتهی معماری، کمی هم به پشت سر خود نگاهی بیندازند و ذوق و هنر سرپنجههای ایرانی را در مقاطع مختلف تاریخی تماشا کنند.
پروفسور محمود گلابچي فوق دكتراي سازه در معماري از دانشگاه ليدز انگلستان و عضو هيات علمي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است. وي چهره ماندگار جمهوري اسلامي ايران در معماري و مهندسي راه و ساختمان بوده و كتاب معماري آركي تايپي (كهن الگويي) كه معماري منطبق بر الگوهاي پايدار بنيادين است از جمله آثار اوست. وي همچنين داراي كرسي يونسكو در معماري (UNESCO Chair in Architecture) است. گفتوگوي با پروفسور محمود گلابچي، استاد برجسته هنر معماري كشورمان از نظرتان ميگذرد.
- جناب دكتر گلابچي، در سازههاي نمادين معماري شهري ما مانند برجها و مساجد تا چه اندازه نشانههاي معماري ايراني - اسلامي به كار گرفته شده است؟
در گذشته عناصر شهري ما همچون مساجد جامع شهرها، فضاهاي بزرگ و عمومي بر باورها و فرهنگ ايراني منطبق بودند. اما در حال حاضر در كشور ما تنوعي از سبكها و روشها را ميتوان ديد. به عنوان مثال در برج ميلاد تلاش شده است كه سازه رأس با كاربندي كه يك عنصر معماري ايران است، شكل بگيرد؛ اين نشان ميدهد معماران ما در مواردي سعي كردهاند معماري سرزمين خودمان را در نمادهاي شهري به كار گيرند. برج ميلاد از ويژگيهاي بناي باغ دولت آباد يزد الهام گرفته است؛ هم در كاربندي زير گنبد - كه در سازه رأس برج استفاده شده است - و هم در مقطع هشت ضلعي خود برج كه به صورت بتني ساخته شده است. اين نشان ميدهد كه با وجود چندگانگي در سبكهاي معماري امروز كشور، معماران تلاش كردهاند و تلاش ميكنند كه هويت و اصالت در معماري كشورمان را همچنان حفظ كنند. بنابراين ميتوانيم هم آثاري را كه در آن نگاه به معماري و ارزشهاي ما، همچنين توجه به عناصر و نمادهاي معماري ايراني - اسلامي هست جستوجو كنيم و هم ممكن است شاهد آثاري باشيم كه هيچ تعلقي به معماري ايراني ندارد و برگرفته از يك سبك غربي است.
به عنوان مثال معماري يونان، رم، معماري كلاسيك و سپس معماريهايي كه امروز بهعنوان يك نگاه زودگذر در جوامع جهان مطرح ميشود مانند معماري ديكانستراكشن كه حتي نمونههايي از آن را در جوامع خود شاهد هستيم؛ اما اين به معناي آن نيست كه معماران ما اساساً به اين موضوع بيتوجه بودهاند؛ شايد اگر نياز به خواسته و نگاه جامعه را بتوانيم درست مديريت كنيم، به نحوي كه زماني يك ساختمان مسكوني يا اداري ساخته ميشود افرادي كه قرار است در آن زندگي كنند خواهان يك معماري اصيل ايراني باشند و نه معماري كلاسيك غرب يا شكلها و فرمهايي كه در معماري يونان وجود دارد، بتوانيم به سمتي پيش رويم كه معماران ما هم در اين جهت بيشتر از گذشته تلاش كنند.
- با توجه به اينكه شما به برج ميلاد اشاره كرديد آيا مولفههاي معماري ايراني - اسلامي در برج ميلاد كاملاً رعايت شده است؟
خوشبختانه در موارد بسياري رعايت شده است. اجزا يا نشانههايي از معماري ايراني را در بناهايي همچون برج ميلاد ميتوانيم پيدا كنيم؛ اما به مفهوم آن نيست كه همه چيز كاملاً بر اساس نيازها و ارزشهاي ماست. برج ميلاد در عملكرد و نحوه بهرهبرداري، از برجهايي مانند برج مخابراتي سياتل يا برج هامبورگ الهام ميگيرد كه طبيعتاً به جامعه ما تعلق ندارد؛ با اين حال سعي شده فرم بدنه اصلي برج و رأس اين سازه نمادين بر اساس معماري ايراني باشد؛ بهطوريكه اگر شما تصويري از برج ميلاد را در يك كارت پستال به كسي كه در اروپاست نشان دهيد نشاني از هندسه و معماري ايراني در آن پيداست. بنابراين وظيفه ما اين است كه چنين نگاهي را توسعه داده و در معماري كشورمان بيش از گذشته به آن بپردازيم.
- علاوه بر اين نظر شما كه امروز تحت تاثير افكار، انديشهها و سبكهاي معماري مغربزمين هر روز در معمــاري خــود عناصر تازهاي را ميبينيم؛ چه آسيبهاي ديگري به معماري ايراني - اسلامي وارد است؟
معماري ما از مفاهيم گذشته فاصله گرفته است. به عنوان مثال، ما در معماري گذشته خود درونگرايي و رعايت حريم را ميديديم؛ در حالي كه در معماري امروز در بيشتر مواقع اين نكات رعايت نميشود. اين در شرايطي است كه ممكن است خانوادههاي ما علاقه داشته باشند در محيطي امن، دور از نگاه و چشم افراد ديگر زندگي كنند. در گذشته معماري ما داراي يك بيروني و يك اندروني بود؛ بيشتر خانهها داراي حريم بودند و ساختمانها نسبت به بناهاي مجاور داراي ديد و اشراف نبودند. اين نمونهها، آسيبهايي است كه متاسفانه امروز ما را از ارزشهاي مطرح در معماري اصيل ايراني محروم كرده است. به عنوان مثال ما سنگ طبيعي را كه محصول كشور خودمان است، كنار ميگذاريم و يك نماي ساندويچ پنل آلومينيومي وارداتي را (از اروپا گرفته تا چين) جايگزين آن ميكنيم؛ اين نشان ميدهد كه در حال حركت به سمتي هستيم كه از آن بومآورد بودن فاصله ميگيريم.
ممكن است امروز توليد صنعتي در چين اين امكان را فراهم كند كه گرانيت مصنوعي يا ساندويچ پنلهاي آلومينيومي را با قيمت كمتر از سنگ تهيه كنيم؛ اما اين ما هستيم كه بايد به معماري و به مصالح ساختمانهاي خود به عنوان يك ارزش نگاه كنيم و سعي كنيم اين ارزشها را در جامعه توسعه دهيم؛ به گونهاي كه ورود نماهاي فريبنده از انواع مصالح مصنوعي به كشورمان را جايگزين روشهايي كنيم كه در معماري ما نه تنها ايجاد حس تعلق به مكان ميكردند بلكه با اقليم ما و مصالحي كه در كشور ما توليد ميشد نيز مطابقت داشتند.
متاسفانه امروز ما تحت تاثير مسائل اقتصادي ممكن است بسياري از اين ارزشها را كنار بگذاريم و به سمت مصالحي رويم كه متعلق به جامعه ما نيست.
- اگر شما بخواهيد يك اثر معماري را كه نماد هنر معماري ايراني -اسلامي باشد به يك توريست نشان دهيد كجا را معرفي ميكنيد؟
مسجد امام اصفهان يكي از نمونههاي برجسته معماري ايراني - اسلامي است؛ ما آثاري شبيه به اين اثر را در كشور بسيار داريم كه بزرگترين و باشكوهترين آن حرم حضرت رضا(ع) است؛ از نظر وسعت و بزرگي، حرم امام رضا(ع) دانشگاهي از هنر، معماري، فناوري، مقرنس، كاربندي، هفت رنگي، گرهسازي و انواع هنرهاي جهان اسلام است. همچنين مدرسه چهار باغ و مسجد جامع اصفهان از آثار برجستهاي هستند كه از نظر هنر و معماري در جهان بينظيرند؛ حتي پلهايي مانند پل خواجو و سيوسه پل كه در جهان از نظر زيبايي و هنر معماري و مهندسي يك شاهكار به حساب ميآيند، نمونههايي از اوج هنر معماري و فناوري در تاريخ شكوهمند كشور ما محسوب ميشوند.
شهرهاي ما طي قرن گذشته توسعه بسياري پيدا كردهاند و در توسعه خود از يك الگوي برنامهريزي شده و مشخصي پيروي نكردند؛ با اين حال اگر به شهر اصفهان دقت كنيد با داشتن محور چهار باغ عباسي و ميدان نقش جهان، هم در ايجاد يك فضاي شهري و هم يك مكان گردهمايي، بسيار موفق بوده است. در چهار ضلع ميدان نقش جهان چهار عنصر تشكيلدهنده يك جامعه را به خوبي مشاهده ميكنيم به گونهاي كه در يك ضلع ميدان نماد حكومت (عاليقاپو)، در ضلع ديگر مذهب (مسجد امام)، در جانب ديگر نماد اقتصاد (بازار) و در سوي ديگر تعليم و تربيت (مسجد شيخ لطفالله كه محل درس و بحث شيخ لطفالله بوده است) را به نحوي هنرمندانه ميتوان ديد. اين نمونهاي از يك شهرسازي بسيار هوشمندانه است كه در يك ميدان شهري چهار ركن تشكيل دهنده يك جامعه (حكومت، مذهب، تعليم و تربيت و اقتصاد) جاي گرفته است. اين آثار حاكي از آن است كه در شهرسازي ما براساس انديشه ايراني - اسلامي آثار برجستهاي بنا نهاده شده است.
منبع: روزنامه ایران
[h=1]معماری ایرانی-اسلامی از زبان استاد دانشگاه تهران[/h]
معماري ايراني ـ اسلامي معماري است كه منطبق بر باورهاي انسان، ويژگيها و نيازهاي اوست. به همين دليل اين معماري داراي اصالت و هويت بوده، به فرهنگ و اقليم تعلق دارد و مطابق با شرايط زندگي انسان است. بهطوري كه ظرف زندگي او را براساس چنين معيارهايي شكل ميدهد. ما در معماري ايراني - اسلامي شاهد پرهيز از بيهودگي هستيم و مردموار بودن را ميبينيم.
اين جملات، گفته پروفسور محمود گلابچي است.
هرچند معماری امروز غرب، ممکن است ظاهری زیبا و شیک داشته باشد، اما نیاز است دانشجویان رشتهی معماری، کمی هم به پشت سر خود نگاهی بیندازند و ذوق و هنر سرپنجههای ایرانی را در مقاطع مختلف تاریخی تماشا کنند.
پروفسور محمود گلابچي فوق دكتراي سازه در معماري از دانشگاه ليدز انگلستان و عضو هيات علمي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است. وي چهره ماندگار جمهوري اسلامي ايران در معماري و مهندسي راه و ساختمان بوده و كتاب معماري آركي تايپي (كهن الگويي) كه معماري منطبق بر الگوهاي پايدار بنيادين است از جمله آثار اوست. وي همچنين داراي كرسي يونسكو در معماري (UNESCO Chair in Architecture) است. گفتوگوي با پروفسور محمود گلابچي، استاد برجسته هنر معماري كشورمان از نظرتان ميگذرد.
- جناب دكتر گلابچي، در سازههاي نمادين معماري شهري ما مانند برجها و مساجد تا چه اندازه نشانههاي معماري ايراني - اسلامي به كار گرفته شده است؟
در گذشته عناصر شهري ما همچون مساجد جامع شهرها، فضاهاي بزرگ و عمومي بر باورها و فرهنگ ايراني منطبق بودند. اما در حال حاضر در كشور ما تنوعي از سبكها و روشها را ميتوان ديد. به عنوان مثال در برج ميلاد تلاش شده است كه سازه رأس با كاربندي كه يك عنصر معماري ايران است، شكل بگيرد؛ اين نشان ميدهد معماران ما در مواردي سعي كردهاند معماري سرزمين خودمان را در نمادهاي شهري به كار گيرند. برج ميلاد از ويژگيهاي بناي باغ دولت آباد يزد الهام گرفته است؛ هم در كاربندي زير گنبد - كه در سازه رأس برج استفاده شده است - و هم در مقطع هشت ضلعي خود برج كه به صورت بتني ساخته شده است. اين نشان ميدهد كه با وجود چندگانگي در سبكهاي معماري امروز كشور، معماران تلاش كردهاند و تلاش ميكنند كه هويت و اصالت در معماري كشورمان را همچنان حفظ كنند. بنابراين ميتوانيم هم آثاري را كه در آن نگاه به معماري و ارزشهاي ما، همچنين توجه به عناصر و نمادهاي معماري ايراني - اسلامي هست جستوجو كنيم و هم ممكن است شاهد آثاري باشيم كه هيچ تعلقي به معماري ايراني ندارد و برگرفته از يك سبك غربي است.
به عنوان مثال معماري يونان، رم، معماري كلاسيك و سپس معماريهايي كه امروز بهعنوان يك نگاه زودگذر در جوامع جهان مطرح ميشود مانند معماري ديكانستراكشن كه حتي نمونههايي از آن را در جوامع خود شاهد هستيم؛ اما اين به معناي آن نيست كه معماران ما اساساً به اين موضوع بيتوجه بودهاند؛ شايد اگر نياز به خواسته و نگاه جامعه را بتوانيم درست مديريت كنيم، به نحوي كه زماني يك ساختمان مسكوني يا اداري ساخته ميشود افرادي كه قرار است در آن زندگي كنند خواهان يك معماري اصيل ايراني باشند و نه معماري كلاسيك غرب يا شكلها و فرمهايي كه در معماري يونان وجود دارد، بتوانيم به سمتي پيش رويم كه معماران ما هم در اين جهت بيشتر از گذشته تلاش كنند.
- با توجه به اينكه شما به برج ميلاد اشاره كرديد آيا مولفههاي معماري ايراني - اسلامي در برج ميلاد كاملاً رعايت شده است؟
خوشبختانه در موارد بسياري رعايت شده است. اجزا يا نشانههايي از معماري ايراني را در بناهايي همچون برج ميلاد ميتوانيم پيدا كنيم؛ اما به مفهوم آن نيست كه همه چيز كاملاً بر اساس نيازها و ارزشهاي ماست. برج ميلاد در عملكرد و نحوه بهرهبرداري، از برجهايي مانند برج مخابراتي سياتل يا برج هامبورگ الهام ميگيرد كه طبيعتاً به جامعه ما تعلق ندارد؛ با اين حال سعي شده فرم بدنه اصلي برج و رأس اين سازه نمادين بر اساس معماري ايراني باشد؛ بهطوريكه اگر شما تصويري از برج ميلاد را در يك كارت پستال به كسي كه در اروپاست نشان دهيد نشاني از هندسه و معماري ايراني در آن پيداست. بنابراين وظيفه ما اين است كه چنين نگاهي را توسعه داده و در معماري كشورمان بيش از گذشته به آن بپردازيم.
دکتر گلابچی: حرم امام رضا(ع) دانشگاهي از هنر، معماري، فناوري، مقرنس، كاربندي، هفت رنگي، گرهسازي و انواع هنرهاي جهان اسلام است
- علاوه بر اين نظر شما كه امروز تحت تاثير افكار، انديشهها و سبكهاي معماري مغربزمين هر روز در معمــاري خــود عناصر تازهاي را ميبينيم؛ چه آسيبهاي ديگري به معماري ايراني - اسلامي وارد است؟
معماري ما از مفاهيم گذشته فاصله گرفته است. به عنوان مثال، ما در معماري گذشته خود درونگرايي و رعايت حريم را ميديديم؛ در حالي كه در معماري امروز در بيشتر مواقع اين نكات رعايت نميشود. اين در شرايطي است كه ممكن است خانوادههاي ما علاقه داشته باشند در محيطي امن، دور از نگاه و چشم افراد ديگر زندگي كنند. در گذشته معماري ما داراي يك بيروني و يك اندروني بود؛ بيشتر خانهها داراي حريم بودند و ساختمانها نسبت به بناهاي مجاور داراي ديد و اشراف نبودند. اين نمونهها، آسيبهايي است كه متاسفانه امروز ما را از ارزشهاي مطرح در معماري اصيل ايراني محروم كرده است. به عنوان مثال ما سنگ طبيعي را كه محصول كشور خودمان است، كنار ميگذاريم و يك نماي ساندويچ پنل آلومينيومي وارداتي را (از اروپا گرفته تا چين) جايگزين آن ميكنيم؛ اين نشان ميدهد كه در حال حركت به سمتي هستيم كه از آن بومآورد بودن فاصله ميگيريم.
ممكن است امروز توليد صنعتي در چين اين امكان را فراهم كند كه گرانيت مصنوعي يا ساندويچ پنلهاي آلومينيومي را با قيمت كمتر از سنگ تهيه كنيم؛ اما اين ما هستيم كه بايد به معماري و به مصالح ساختمانهاي خود به عنوان يك ارزش نگاه كنيم و سعي كنيم اين ارزشها را در جامعه توسعه دهيم؛ به گونهاي كه ورود نماهاي فريبنده از انواع مصالح مصنوعي به كشورمان را جايگزين روشهايي كنيم كه در معماري ما نه تنها ايجاد حس تعلق به مكان ميكردند بلكه با اقليم ما و مصالحي كه در كشور ما توليد ميشد نيز مطابقت داشتند.
متاسفانه امروز ما تحت تاثير مسائل اقتصادي ممكن است بسياري از اين ارزشها را كنار بگذاريم و به سمت مصالحي رويم كه متعلق به جامعه ما نيست.
- اگر شما بخواهيد يك اثر معماري را كه نماد هنر معماري ايراني -اسلامي باشد به يك توريست نشان دهيد كجا را معرفي ميكنيد؟
مسجد امام اصفهان يكي از نمونههاي برجسته معماري ايراني - اسلامي است؛ ما آثاري شبيه به اين اثر را در كشور بسيار داريم كه بزرگترين و باشكوهترين آن حرم حضرت رضا(ع) است؛ از نظر وسعت و بزرگي، حرم امام رضا(ع) دانشگاهي از هنر، معماري، فناوري، مقرنس، كاربندي، هفت رنگي، گرهسازي و انواع هنرهاي جهان اسلام است. همچنين مدرسه چهار باغ و مسجد جامع اصفهان از آثار برجستهاي هستند كه از نظر هنر و معماري در جهان بينظيرند؛ حتي پلهايي مانند پل خواجو و سيوسه پل كه در جهان از نظر زيبايي و هنر معماري و مهندسي يك شاهكار به حساب ميآيند، نمونههايي از اوج هنر معماري و فناوري در تاريخ شكوهمند كشور ما محسوب ميشوند.
شهرهاي ما طي قرن گذشته توسعه بسياري پيدا كردهاند و در توسعه خود از يك الگوي برنامهريزي شده و مشخصي پيروي نكردند؛ با اين حال اگر به شهر اصفهان دقت كنيد با داشتن محور چهار باغ عباسي و ميدان نقش جهان، هم در ايجاد يك فضاي شهري و هم يك مكان گردهمايي، بسيار موفق بوده است. در چهار ضلع ميدان نقش جهان چهار عنصر تشكيلدهنده يك جامعه را به خوبي مشاهده ميكنيم به گونهاي كه در يك ضلع ميدان نماد حكومت (عاليقاپو)، در ضلع ديگر مذهب (مسجد امام)، در جانب ديگر نماد اقتصاد (بازار) و در سوي ديگر تعليم و تربيت (مسجد شيخ لطفالله كه محل درس و بحث شيخ لطفالله بوده است) را به نحوي هنرمندانه ميتوان ديد. اين نمونهاي از يك شهرسازي بسيار هوشمندانه است كه در يك ميدان شهري چهار ركن تشكيل دهنده يك جامعه (حكومت، مذهب، تعليم و تربيت و اقتصاد) جاي گرفته است. اين آثار حاكي از آن است كه در شهرسازي ما براساس انديشه ايراني - اسلامي آثار برجستهاي بنا نهاده شده است.
منبع: روزنامه ایران